رقابت مشهد با ابرشهرهای جهان در برج سازی

مشهد به واسطه جایگاه زیارتی و سیاحتی ویژه‌ای که دارد، همین حالا پس از شهرهای شمالی کشور مقصد دیگر خرید خانه‌های دوم و خالی ایرانی‌ها محسوب می‌شود و تعداد زیادی از واحدهای مسکونی موجود در این شهر، فقط چند روز یا حداکثر دو تا سه ماه در سال به عنوان خانه و محل سکونت افراد استفاده می‌شود و ساختمان‌های زیادی در این شهر وجود دارد که کاربری آنها بیشتر به هتل می‌ماند و نه خانه. همین موضوع نشان می‌دهد که تیراژ خانه‌سازی و عرضه مسکن در مشهد با تقاضای موجود در یک نسبت معقول قرار دارد و این شهر در شرایط فعلی با کمبود خانه مواجه نیست.

با این حال طراحان طرح بلندمرتبه‌سازی در مشهد بنا دارند ۶۶ محدوده و محور از این شهر ۳۲۰ کیلومترمربعی را که شامل اغلب محورهای اصلی مشهد است، به عنوان پهنه مجاز برج‌سازی تصویب کنند؛ آن‌هم بدون در نظر گرفتن افق زمانی برای اجرای این طرح. به این ترتیب از زمان تصویب طرح بلندمرتبه‌سازی مشهد تا همیشه، دست سرمایه‌گذاران ساختمانی برای برج‌سازی در پهنه‌های متعدد پیش‌بینی شده برای این منظور باز خواهد ماند و دیر نیست که شهر مقدس مشهد، به برخی شهرهای چینی که مملو از برج‌های خالی از سکنه شده است، شباهت پیدا کند.

به گزارش روزن‌آنلاین، در حالی‌که آسمان‌خراش‌های سیدنی در شش محدوده (با تمرکز بیشتر بر دو محدوده)، برج‌های پاریس در پنج محدوده (با تمرکز بیشتر در یک محدوده) و ساختمان‌های بلندمرتبه‌ی تورنتو در سه محدوده (با تمرکز بیشتر در یک محدوده) متمرکز شده‌اند، طرح بلندمرتبه‌سازی مشهد ۶۶ محدوده‌ی بلندمرتبه و ۵۵ محدوده‌ی میان‌مرتبه، شامل ۴۰ پهنه‌ی بلندمرتبه متأثر از رویکرد توسعه‌ی مبتنی بر حمل‌ونقل (TOD)، ۱۳ پهنه‌ی بلندمرتبه‌ی منفرد، ۱۳ محور بلندمرتبه، ۲۶ پهنه‌ی میان‌مرتبه و ۲۹ محور میان‌مرتبه پیش‌بینی کرده است. با مرور تجربیات جهانی در زمینه‌ی بلندمرتبه‌سازی بعید به‌نظر می‌رسد هیچ شهری در سراسر دنیا تاکنون چنین بستر عظیمی برای ساخت‌وسازهای بلندمرتبه فراهم کرده باشد.

جمعیت مشهد در افق ۱۴۱۲

اواخر سال گذشته شورای عالی شهرسازی و معماری به درخواست تغییر افق طرح جامع مشهد و نیز افزایش جمعیت‌پذیری این شهر کارت سبز نشان داد. با ابلاغ مصوبه مذکور در فروردین امسال، افق زمانی طرح جامع مشهد از ۱۴۰۴ به ۱۴۱۲ افزایش پیدا کرد و به دنبال آن جمعیت پیش‌بینی شده مشهد نیز از سه میلیون و ۸۵۰ هزار به چهار میلیون و ۳۰۰ هزار نفر تغییر کرد. این مصوبه در حالی دست مدیریت شهری برای توسعه ساخت‌وساز در مشهد را بازتر کرد که برآوردها نشان می‌داد در سال ۱۴۰۱ جمعیت مشهد از سه میلیون و ۶۰۰ هزار نفر فراتر رفته و چیزی به پر شدن سقف جمعیتی در طرح جامع باقی نمانده است.

مصوبه شورای عالی شهرسازی بند مهم دیگری هم داشت و آن «ظرفیت جمعیت‌پذیری» مشهد بود که حدود پنج میلیون نفر اعلام شد. به بیان ساده حجم ساخت‌وسازهای مشهد تا ۱۴۱۲ باید به نحوی باشد که تکافوی پوشش حدود ۱۶ درصد بیشتر از جمعیت این شهر را داشته باشد. این بند با توجه به الگوی رایج «سکونت زائر-مجاور» در شهر مشهد و نرخ قابل توجه واحد‌های مسکونی خالی یا با استفاده فصلی، دارای توجیه کافی فنی و کارشناسی و مورد تأیید تلقی شد.

هرچند شورای عالی شهرسازی و معماری درباره چند ملاحظه مهم مثل ضرورت کاهش روند مهاجرت به مشهد و محدودیت منابع آب تذکراتی را به سیاست‌گذاران شهری مشهد گوشزد کرد اما در ماه‌های اخیر شهرداری مشهد به پشتوانه تغییر زمانی و جمعیتی افق طرح جامع در صدد تدوین طرح بلندمرتبه‌سازی برای پایتخت مذهبی کشور برآمد که مفاد آن جامعه کارشناسان شهرسازی را به شدت نگران کرده است.

بنیاد چهارطبقه یک سازمان مردم‌نهاد فعال در حوزه شهرسازی در شهر مشهد است که اخیرا جزییات طرح بلندمرتبه‌سازی این شهر را زیر ذره‌بین قرار داده و با نگاهی نقادانه پیامدهای اجرای آن را به مدیریت شهری مشهد گوشزد کرده است. با این حال تاکنون هیچ اقدام موثری برای اصلاح طرح مذکور انعکاس بیرونی پیدا نکرده است.

بلندمرتبه‌سازی تا بی‌نهایت

در حالی‌که بلندمدت‌ترین برنامه‌های پیشرفته‌ترین شهرهای دنیا دارای افق‌های دو یا چند دهه‌ای هستند و اهداف کلانی از جمله پایداری محیط‌زیستی یا دست‌یابی به «کربن صفر» را دنبال می‌کنند، طرح بلندمرتبه‌سازی شهر مشهد که دربرگیرنده‌ی تعدادی پروژه‌ ساختمانی در شهری با هویت غالب فرهنگی-مذهبی است، ادعا می‌کند طرحی «بدون‌افق» است و تمام ظرفیت‌های بلندمرتبه‌سازی شهر مشهد را به‌صورت مادام‌العمر پیش‌بینی کرده است.

به‌نظر می‌رسد طرح چنین ادعایی بیش از آن‌که مبانی علمی یا تجربی داشته باشد، توجیهی برای پراکندگی پهنه‌های پیشنهادی بلندمرتبه‌سازی در سراسر شهر است که دست مدیریت شهری را برای تراکم‌فروشی در اقصی‌نقاط شهر بازمی‌گذارد. عواقب این نوع مواجهه با ساختار شهر و حراج کردن آینده‌ شهر، ناگفته پیداست اما گویی دغدغه کسب درآمد برای مدیران شهری موجب اغماض نسبت به آن شده است.

از طرفی وقتی حد یقف زمانی برای بلندمرتبه‌سازی پیش‌بینی نشده است، احتمال بازی با خط قرمز جمعیت‌پذیری طرح جامع نیز تشدید می‌شود و عرضه بیش از نیاز در بازار سرمایه‌گذاری ساختمانی مشهد به پشتوانه پیش‌بینی پهنه‌ها و محورهای بلند و میان‌مرتبه متعدد در سطح شهر و حقوقی که به دنبال آن برای مالکان ایجاد می‌شود، می‌تواند فرمان کنترل جمعیت‌پذیری را از دست مدیریت شهری خارج کند.

عرضه، بدون تقاضا

نخستین گام برای هر تصمیم‌گیری منطقی، سنجش وضعیت موجود و برآورد مسائل، نیازها و امکانات است. به‌نظر می‌رسد در طرح پهنه‌بندی بلندمرتبه‌سازی مشهد (به‌عنوان زیرمجموعه‌ای از طرح جامع) نیز ضروری است میزان تقاضا و نیاز به بلندمرتبه‌سازی در قالب برج‌های مسکونی، ادار و تجاری در افق زمانی طرح مشخص شود و سپس برنامه‌ریزی و طراحی برای پاسخ‌گویی به آن حجم از نیاز صورت گیرد.

صاحبنظران شهری معتقدند نادیده گرفتن عامدانه‌ این موضوع، روشی برای فرار از پاسخ‌گویی درباره‌ تعدد پهنه‌های پیشنهادی بلندمرتبه‌سازی در مشهد است. این در حالی است که با پیش‌بینی میزان نیاز به بلندمرتبه‌سازی و در نظر گرفتن ظرفیت‌های سازندگان محلی، ملی و بین‌المللی می‌توان به پاسخی متناسب و منطقی دست یافت و از تکرار تجربه‌ی ساخت‌وسازهای بلند‌مرتبه‌ی پراکنده در مناطق مختلف شهر پیش‌گیری کرد.

ورودی‌های بلندمرتبه

اولین مواجهه‌ی گردشگران با هر شهر، در ورودی‌های شهر شکل می‌گیرد. طراحی این فضاها، از آن جهت اهمیت دارد که می‌تواند معرف هویت و ویژگی‌های شهر باشد. بدون‌شک اصلی‌ترین عنصر هویت‌بخش شهر مشهد، حرم مطهر امام رضا (علیه‌السلام) است که در کنار سایر کانون‌های تاریخی و فرهنگی، مشهد را به شهری فرهنگی-مذهبی تبدیل کرده است.

هرچند شهرهای فرهنگی و مذهبی الزاما تعارضی با بلندمرتبه‌سازی ندارند، اما جانمایی عناصر اثرگذار شهری از جمله ساختمان‌های بلندمرتبه در این شهرها به‌گونه‌ای است که هویت شهر را مخدوش نکند. پاریس و محدوده‌ی لادفانس یکی از بارزترین نمونه‌ها در این زمینه است.

اما در طرح بلندمرتبه‌سازی مشهد، دو ورودی اصلی سواره‌ شهر به‌صورت محورهای بلندمرتبه پیش‌بینی شده است. به‌این‌ترتیب بخش قابل‌توجهی از زائران حرم مطهر امام رضا (علیه‌السلام) در اولین مواجهه با شهر فرهنگی-مذهبی مشهد، با ردیفی از برج‌های سربه‌فلک‌کشیده روبه‌رو می‌شوند.

 کارشناسان شهرسازی اعتقاد دارند طرح بلندمرتبه‌سازی شهر مشهد بیش از آن‌که یک پیشنهاد شهرسازانه باشد، حاصل جمع جبری تمام تقاضاهای واقعی، تقاضاهای کاذب و حتی تقاضاهای ناموجود برای بلندمرتبه‌سازی در افق زمانی نامشخص است؛ کمااینکه در این طرح بلندمرتبه‌سازی در برخی قطعه زمین‌های خاص متعلق به نهادها نیز پیش‌بینی شده است. بنابراین به نظر می‌رسد مشهد و شهروندانش هم قرار است مثل تهران و تهرانی‌ها قربانی بی‌پولی شهرداری و فقدان راه سالم و پایدار درآمدزایی برای اداره شهر شود؛ کمااینکه در تهران هم این روزها به پشتوانه تشکیل قرارگاه مسکن و به بهانه پاسخ به نیاز مسکن شهروندان، صدور مجوز برای ساخت برج‌های متعدد مسکونی با وجود پیامدهایی مثل افزایش جمعیت‌پذیری شهر در دستور کار قرار گرفته و هشدارهای کارشناسی مشابهی به مدیران شهری پایتخت نیز داده شده است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.