معادله چینی / بازی جدید در خاورمیانه

روز جمعه ۱۹ اسفندماه ۱۴۰۱، بیانیه سه‌جانبه‌ای در پکن بین ایران، عربستان و چین به امضا رسید. بر اساس این بیانیه جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی برای ازسرگیری روابط دوجانبه و بازگشایی مجدد سفارتخانه‌های دو کشور بعد از هفت سال قطع رابطه توافق کردند. احیای روابط دیپلماتیک بین ایران و عربستان واکنش‌ها و تحلیل‌های متفاوتی به دنبال داشت؛ از تحلیل‌هایی که این توافق را برای ایران پر از دستاورد نمی‌دانند تا تحلیل‌هایی که آن را نشانه تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه می‌دانند. تحلیلگرانی که احیای روابط ایران و عربستان را چندان مهم نمی‌دانند، معتقد هستند سیاست خارجی عربستان به درجه‌ای رسیده است که هم‌زمان با حفظ روابط با غرب، از منافع ملی خود با شرق غافل نشود و در عین حال با همسایگان خود به صلح پایدار برسد. آنها می‌گویند که دستاورد این توافق برای اقتصاد ایران چندان اهمیتی ندارد؛ زیرا عربستان نقش قابل‌توجهی در اقتصاد ایران نداشته است اما از نظر رفع تنش‌های منطقه‌ای و ایجاد انتظارات مثبت در اقتصاد می‌تواند قابل‌توجه باشد. در مقابل این گروه، تحلیلگرانی وجود دارند که می‌گویند نقشه جغرافیای اقتصادی منطقه عوض شده و معادلات جدیدی در شاهراه انرژی جهان شکل گرفته است.

رویگردانی آمریکا  از  خاورمیانه

تا حدود سه دهه پیش آمریکا از نظر انرژی به خاورمیانه وابسته بود و بخش زیادی از نفت مورد ‌نیاز خود را از کشورهای این منطقه تأمین می‌کرد؛ بنابراین امنیت آمریکا به امنیت خطوط نفت خاورمیانه گره خورده بود. پس از انقلاب نفت شیل، آمریکا توانست با استخراج نفت خود به یکی از بزرگ‌ترین بازیگران بازار نفت جهان تبدیل شود و در مقاطعی عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت جهان را به یدک بکشد. هرچند‌ استخراج نفت شیل بسیار پرهزینه بود اما آمریکا در تمام این سال‌ها تلاش کرد تا با بهره‌گیری از پیشرفته‌ترین فناوری‌های نفتی، هزینه استخراج نفت خود را کاهش دهد و در مواردی که نیاز به واردات نفت داشت، از کشورهای نزدیک‌تر مانند مکزیک، ونزوئلا و کانادا نفت خریداری کند تا پالایشگاه‌هایی را راه بیندازد که از دیرباز ساختارشان با نفت سنگین طراحی شده و با نفت سبک و شیرین شیل سازگاری ندارند. به‌جز این، آمریکا در حوزه گاز هم‌ تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان گاز جهان شده است. انقلاب نفت و گاز شیل موجب شد که آمریکا، حضور در خاورمیانه را هزینه اضافه برای خود تلقی کند و ناگهان چتر حمایتی خود را از سر عربستان برداشت. 

اتحاد عربی- چینی بازار انرژی

عربستان در مقابل شرایط جدید، تلاش کرد روابط خود را با شرق محکم‌تر کند و حالا این کشور بزرگ‌ترین صادرکننده نفت به بازار چین به‌شمار می‌آید. از آن‌سو چینی‌ها که بزرگ‌ترین واردکننده نفت جهان به‌شمار می‌آیند، از تیرگی روابط آمریکا و عربستان استقبال کردند و سرمایه‌گذاری‌های سنگینی در این کشور انجام دادند. چندی پیش شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین به ریاض سفر کرد و قراردادهای بزرگی با عربستان به امضا رساند. بر همین اساس، شرکت‌های سعودی و چینی ۳۴ قرارداد سرمایه‌گذاری و اقتصادی در بخش‌های مختلف را امضا کردند. تسنیم در این زمینه گزارش داد که تجارت چین و عربستان از زمان برقراری روابط آنها در سال ۱۹۹۰ به‌طور پیوسته افزایش یافته است و چین سال گذشته ۲۷ درصد از صادرات نفت عربستان را خریداری کرد. در پایان سال ۲۰۲۱، تجارت دوجانبه این دو کشور سالانه بالغ بر ۸۷.۳۱ میلیارد دلار بود. البته تقویت روابط با چین فقط به عربستان منحصر نشد و سایر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس که جزء تولیدکنندگان بزرگ نفت و گاز جهان هستند، راه ریاض را در پیش گرفتند. اخیرا قطر قرارداد بزرگ ۲۷ساله به ارزش 

۶۰ میلیارد دلار با چین بست تا این کشور کوچکی که یکی از غول‌های گازی جهان است، LNG مورد نیاز چین را تأمین کند.  در این میان امارات هم نه‌تنها قراردادهای مهمی در حوزه نفت و گاز با چین بسته، بلکه دامنه این قراردادها به همکاری‌هایی در حوزه هوا و فضا هم رسیده است. در بازار انرژی عراق، اشتیاق چینی‌ها برای سرمایه‌گذاری به حدی بوده است که این کشور دست رد را به سینه چینی‌ها زد. وزارت نفت عراق در سال گذشته میلادی پیشنهاد سه قرارداد نفتی با چین را رد کرده است. عراقی‌ها اعتقاد دارند این قرارداد‌ها به چین امکان سیطره بیشتر بر میادین نفتی عراق را می‌داد که به سبب آن موجب خروج سرمایه‌گذاری سایر غول‌های نفتی از این کشور می‌شد. 

تقابل چین و آمریکا در خاورمیانه؟

این معادلات حالا از نظر برخی تحلیلگران انرژی به معنی نفوذ هرچه بیشتر چین به خاورمیانه و خروج آمریکا از منطقه است. البته جنگ روسیه و اوکراین توانست آمریکا و اروپا را متقاعد کند که هنوز غرب به منابع سرشار انرژی در خاورمیانه نیاز دارد و جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا تلاش کرد با سفر به عربستان و گفت‌وگو با امیر قطر دل کشورهای عربی را به دست آورد، اما کشورهای عرب حوزه خلیج فارس دست آمریکا را پس زدند و حالا به نظر می‌رسد چین درصدد در مشت گرفتن خاورمیانه است؛ اتفاقی که به گفته مرتضی بهروزی‌فر، کارشناس انرژی، خوشایند آمریکا نیست و حتما در نقطه‌ای به رویارویی دو ابرقدرت اقتصادی می‌کشد. او به «شرق» توضیح می‌دهد که به نظر می‌رسد چین می‌خواهد نقش سنتی آمریکا در خاورمیانه را ایفا کند و در ازای تأمین امنیت منطقه از منابع پایدار انرژی برخوردار شود و رشد اقتصادی خود را تضمین کند، اما آمریکا در رقابت اقتصادی با چین رضایت نمی‌دهد که این کشور به‌راحتی به منابع پایدار انرژی در خاورمیانه برسد و با غیبت در خاورمیانه جاده را برای نفوذ بیشتر چین در منطقه و رشد اقتصادی آن صاف کند. این کارشناس همچنین تأکید می‌کند که خواه‌ناخواه خاورمیانه یک منطقه بسیار مهم در بازار انرژی جهان به‌شمار می‌آید و نقشی کلیدی در قیمت‌های جهانی انرژی دارد؛ بنابراین آمریکا به‌سادگی این منطقه را به چین واگذار نمی‌کند؛ به‌ویژه اینکه پس از جنگ روسیه و اوکراین، اروپا هم به خاورمیانه به‌عنوان جایگزین روسیه در بازار انرژی خود نگاه می‌کند. به اعتقاد بهروزی‌فر، ایران هم زمانی می‌تواند از این معادله منطقه‌ای بازار انرژی سود ببرد که ‌مانند عربستان هم نگاه به شرق را حفظ کند و هم جانب غرب را نگه دارد و احیای روابط دیپلماتیک با عربستان را گامی در جهت رفع تنش‌های خود با جهان ببیند و دوباره سر میز مذاکره برجام حاضر شود. حمید حسینی، عضو اتحادیه صادرکنندگان فراورده‌های نفت، گاز و پتروشیمی ایران هم در گفت‌وگو با فراز دیلی معتقد است که باید دید واکنش نهایی آمریکایی‌ها نسبت به این موضوع چه خواهد بود؟ او توضیح می‌دهد که احیای روابط دیپلماتیک ایران و عربستان یا در جهات دو‌قطبی‌سازی موازنه قدرت در خاورمیانه بین شرق و غرب شکل گرفته است یا اینکه توافقی بین تمام کشورهای طرف برجام بوده که می‌تواند گامی در جهت حل‌و‌فصل تنش‌های سیاست منطقه‌ای ایران و امضای برجام باشد. او تأکید می‌کند که هنوز مشخص نیست کدام‌یک از این سناریو‌ها رخ داده است؟ عکس‌العملی که البته به گفته محمد بیات، تحلیلگر مسائل بین‌الملل با اکوایران، می‌تواند واکنش تند آمریکا و ایجاد بحران‌های جدید در منطقه خاورمیانه را به دنبال داشته باشد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.