عباس عبدی به نواصولگرایان: کلا و جزئا هزینه زا هستید /در سه ماه اخیر حتی یکی از مواضع تان به رهبری نزدیک نبوده است

عباس عبدی فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشت امروز خود در اعتماد به انتقاد از اصولگرایان پرداخت و نوشت: 

نواصولگرایان طرفدار ساختار موجود نه تنها آورده‌ چندانی برای این ساختار ندارند، بلکه کلا و جزئا هزینه‌زا هستند و‌ گرچه خود را در ظاهر حامی معرفی می‌کنند، ولی این ادعا حتی اگر صادقانه باشد، در عمل نقش آنان در حمایت از این نظام، شبیه داستان دوستی خاله خرسه است

مصداقی که برای ادعا می آورم، مواضع مقام رهبری درباره مسمومیت‌های دانش‌آموزان است که موضعی شدید بود و آن را جنایت و غیر قابل عفو دانستند و پس از آن بود که نحوه مواجهه این طرفداران تا حدودی تغییر کرد. هر چند برخی از آنان کوشیدند که دوباره مساله را منحرف کنند و علیه روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاران داخلی توطئه کنند و حتی به دستگاه قضایی دستور و توصیه به بازداشت و بستن دادند

در حالی که از فهم این نکته کوچک عاجزند که نقطه قوت یک جامعه در استقلال دستگاه قضایی و آزادی رسانه است و آنان با یک تیر می‌خواهند هر دو را بزنند و به سرعت هم فراموش کردند که همین دو هفته پیش بستن روزنامه سازندگی به چه سرنوشت زشتی دچار شد. مثال آنان در قرآن آمده که «یحْسبُون کُل صیْحهٍ علیْهِمْ» هر نقد و فریادی را علیه خود می‌بینند چون خودشان بهتر از دیگران بر ماهیت خویش آگاهند.

بگذریم.  اکنون پرسش این است که چرا در سه ماه گذشته، هیچ‌یک از  این افراد نه تنها موضع مشابه یا حتی نزدیک به موضع رهبری نگرفتند، بلکه کوشش می‌کردند که با حمله به دیگران یا مساله را کم‌اهمیت جلوه دهند، یا کل ماجرا را ساختگی بدانند، یا اینکه به صورت کلی‌گویی و برحسب عادت آن را پروژه دشمنان تعریف کنند.

آنان دانسته یا نادانسته با این عملکرد خود موجب شدند چنان که شایسته است با مساله برخورد نشود، لذا زمان طلایی حل مساله را از دست دادند به‌طوری که حتی امکان اجرای چنین وضعی بیش از اول آن فراهم شود و کشور را با بحرانی به مراتب بدتر از اعتراضات پاییز مواجه کند.

پرسش این است؛ در سخنان مقام رهبری چه مضمون غیر منتظره‌ای بود که هیچ‌کدام از شما که مدعی طرفداری از حکومت هستید، نتوانستید این موضع را درک کنید و نتوانید پیش از ایشان وظایف سیاسی، اخلاقی و اداری خود را انجام دهید تا کار به اینجا نرسد؟

قضیه خیلی روشن بود. در یک مدرسه دخترانه تعدادی از دانش‌آموزان دچار مسمومیت و به بیمارستان و درمانگاه منتقل شدند. تا اینجا مساله حاد نبود، ولی هنگامی که عامل آن را شناسایی و اعلام نکردید، باید بلافاصله زنگ خطر به صدا درمی‌آمد، نه فقط از بعد امنیتی و شناختی، بلکه مهم‌تر از آن از منظر اخلاقی، انسانی و حقوق شهروندی باید حساس می‌شدید. جامعه‌ای که می‌خواهد سیاست فرزندآوری را تشویق کند، بیش و پیش از پرداخت وام بی‌ثمر، لازم است که جایگاه و آینده این فرزندان را تامین کند، و الا اگر قرار باشد که فرزندانش به این راحتی مسموم شوند و مسوولان و وزرای مربوط اصل ماجرا را کم‌اهمیت یا حتی تکذیب کنند، دیگر فرزندآوری در این جامعه چه توجیهی خواهد داشت؟

مهم‌تر اینکه این اتفاق در قم رخ داده بود و از آنجا که در کوران اعتراضات اخیر بود، عقل سلیم ایجاب می‌کرد که مسوولان مربوط حساسیت بیشتری به خرج دهند، چون با کم‌توجهی به موضوع، غیرمنتظره نبود که این اقدام متوجه نیروهایی شود که ساختار رسمی چنین انتسابی را نمی‌پسندد. لذا باید حساسیت در این مورد، دو چندان می‌شد ولی برخلاف این بدیهیات، مسوولان مربوط و طرفداران ساختار به جای برخورد عاقلانه، سعی خود را در نادیده گرفتن یا کم‌اهمیت دادن متمرکز کردند در نتیجه هر کس یا گروه یا عامل روانی و اجتماعی که موجب این بحران شده بود، زمینه را برای تکرار آماده دید و در نتیجه ماجرا چند ماه طول کشید و مهم‌تر اینکه به صورت تصاعدی بالا رفت.

در ادامه باز هم به جای ایفای نقش مسوولانه شروع به توجیهات عجیب و غریب کردند و واکنش به این توجیهات نیز روشن است.

بالاخره با ورود رهبری ماجرا در وجه رسمی، به گونه دیگری شد. حتی در این مرحله هم در توضیحات یکی از مسوولان، اشتباهات مهمی مرتکب شدند، از جمله غیر معاندانه دانستن برخی از این موارد را که بسیار جای تامل دارد و به لحاظ قانونی نادرست است و معنای بدی هم دارد. مگر ممکن است کسانی چنین کارهایی را کرده باشند و فقط ارشاد شوند؟!

در هر حال شما هیچ آورده و افزوده‌ای برای این ساختار ندارید. فقط ادعا می‌کنید و مواضع‌تان بیش از اینکه به سود ساختار باشد به زیان آنان است. دنبال دشمن نگردید، خطرناک‌تر از دشمن برای این نظام جهل و فقدان عقل سلیم و متعارف نزد برخی از مدعیان طرفداری از آن است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.