روایتی از عملیات کربلای ۴ /به محسن رضایی گفتند عراقی ها سر معابر ایستاده اند و کلت دستشان است
یدالله ایزدی، محقق و تاریخنگار جنگ در گفتوگوی ویدئویی با «اعتماد» گفت: در عملیات کربلای ۴ تحلیل این بود که اگر ما به «ابوالخصیب» برسیم از نظر نظامی به مفهوم سقوط بصره تلقی خواهد شد.
بخشهایی از این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
*جمهوری اسلامی ایران هیچ ابایی نداشت که به دشمن بگوید که من امسال میخواهم عملیات بزرگی انجام بدهم.
*حتی بچههای قرارگاه نوح که به ساحل به دشمن رفتند، منطقه مورد نظر را تصرف کردند اما میگویند یگان مجاور چرا نمیآید؟.
*منتهیالیه غربی جزیره «امالرصاص» و جزیره دیگری به اسم «ماهی»، اصطلاحا تنگهای را تشکیل داده است. نیروهای ایرانی در این تنگه و در ساحل «امالرصاص» با دشمنی روبهرو شدند که دشمن در ساحل ایستاده بود، گویی که منتظر ما بود.
*تعبیر من این است که آقای رضایی در آن لحظه، نمیتوانسته این را هضم کند. به آقای رضایی گفتند عراقیها سر معابر ایستادهاند و کلت دستشان است، کلت برای یک صحنه درگیری عملیاتی در جنگ نیست.
*عصر آن روز تیمی با هلیکوپتر از نزدیکیهای منطقه حرکت کردند و به پایگاه «امیدیه» پیش آقای هاشمی رفتند. در آنجا آقایان محمد باقری، رشید ، علایی هستند. یک ربع به ۱۲ نیمه شب این آقایان به پیش فرمانده کل سپاه بازگشتند و گفتند امکان ادامه عملیات در «امالرصاص» برای امشب فراهم نیست.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.