خودتان خسته نشدید از این همه آسمان ریسمان به هم بافتن؟

جواد کریمی قدوسی ، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی که در محافل رسانه ای به قول های غیرمستند و نامعتبر معروف است، اخیراً سخنان عجیب و غریب جدیدی داشته و از جمله مدعی شده است : " سیدمحمد خاتمی  در فتنه ۸۸ با  فرمانده ناتو  دیدار داشت و از آنها خواستند کار ما در داخل که جلو رفت شما وارد شوید." 

افروغ: در آرزوی یک جنبش نوظهور هستم /همه ما بازی خورده ایم /نظام باید عذرخواهی می کرد، حیف شد!

یا گفته: "در زمان  روحانی  زیرساخت های براندازی آماده شد و قرار بود همان زمان عملیاتی شود که به علت کرونا برنامه هایشان بهم ریخت."
 یا اعتراضات اخیر در مدارس را به  معلمان  استخدام شده در زمان روحانی نسبت داده که دانش آموزان را تحریک کرده اند و البته خبر داده که همه شان هم شناسایی شده اند و افاضاتی همانند این ها.

توئیت جنجالی اصلاح طلب معروف/ معترضان از کجا بفهمند اغتشاشگر نیستند؟

این حر ف ها آنقدر  سخیف  است که هر انسان عاقلی با ضریب هوشی زیر متوسط نیز می تواند نامعتبر بودن شان را متوجه شود. مثلاً رئیس جمهور اسبق ایران کی و کجا با فرمانده ناتو ملاقات و از او برای حمله به ایران دعوت کرده و در داخل هم متوجه شده اند و چنین فردی را مجازات نکرده اند؟ شاید به این خاطر بوده که فرمانده ناتو، این دعوت را  "تعارف از نوع ایرانی"  فرض کرده و با نیروهایش نیامده است و این طرف هم بی خیال مجازات دعوت کننده شده اند!

یا تقلیل نارضایتی ها در میان نسل جدید به تحریک معلمان استخدام شده در زمان حسن روحانی هم از آن حرف های مضحکی است که به رغم بوی تند عنادی که از آن به مشام می رسد، مرغ پخته را نیز به خنده وا می دارد.

بنابراین،  نوشتار حاضر به منظور نقد حرف های نابخردانه این نماینده نیست بلکه صرفاً دو سوال را مطرح می کنیم، به امید تدبر:

۱) سوال اول - که چند بخش است - از خود ایشان است:
 آقای کریمی قدوسی! خسته نشدید از این همه آسمان ریسمان به هم بافتن؟ آیا چیزهایی که می گویید، واقعاً حرف خودتان است و بدان ها باور دارید یا این که قضیه چیز دیگری است و ماموریت دیگری از جایی دیگر دارید؟ اساساً وقتی حرف می زنید شعور مخاطب برایتان چقدر مهم است؟ آیا به این فکر کرده اید که درباره کسی که به رغم عضویت در جای مهمی مانند کمیسیون امنیت ملی مجلس، سخن خام و ناراست بسیار می گوید چه می گویند؟

۲) پرسش دوم با نهادهای امنیتی است: می دانید که نفوذی ها همیشه با چهره ای نزدیک به حکومت و به اصطلاح در لباس دوست عمل می کنند. یکی از ویژگی های آنان نیز افراطی گری، اتخاذ مواضع تند و به رخ کشیدن آن است. 

مسعود کشمیری - عامل شهادت شهیدان رجایی و باهنر - که سمتش هم مهم تر از کریمی قدرسی بود (عضو دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست‌وزیری و جانشین دبیر شورای امنیت) همیشه دو خودکار در جیب داشت و مدام به این و آن توضیح می داد که یکی برای کارهای شخصی اش هست تا مبادا با خودکار بیت المال، یک سطر برای خودش بنویسد.


آقای کریمی قدوسی! خودتان خسته نشدید از این همه آسمان و ریسمان به هم بافتن؟/ نهادهای امنیتی حواس شان به نفوذی ها هست؟

 اگر آن زمان یکی به او شک می کرد که "اگر واقعاً این همه نگران بیت المال هست، همان یک خودکار شخصی اش را داشته باشد و با همان هم برای بیت المال بنویسد؛ چرا این همه دو خودکاره بودنش را به رخ می کشد؟" و همین سرنخ را می گرفت و به عقبه اش می رسید، شاید الان رجایی و باهنر زنده بودند و انقلاب، به مسیر بهتری رفته بود.

جالب اینجاست او که خود عضو سازمان مجاهدین خلق بود، همواره تندترین مواضع را علیه این سازمان می گرفت و حتی پیشنهاد کرده بود مقر رادیویی این سازمان بمباران شود.

ما هیچ اتهامی را متوجه آقای کریمی قدوسی نمی کنیم چون اساساً در جایگاه ایراد اتهام به هیچ فردی نیستیم. سوالی که از نهادهای امنیتی داریم این است که آیا بر افرادی که اصرار دارند بر "کاسه داغ تر از آش شدن"  و "کاتولیک تر از پاپ بودن" نظارت ویژه ای دارید و این امکان را نمی دهید که برخی از این افراد با سخنان تند و مواضع سوپر انقلابی، همان راهی را می روند که 4 دهه پیش امثال کشمیری رفتند و جای زخمی که زدند، هنوز بر پیکره انقلاب مانده است؟ 

نکند این قبیل افراد عملیات فریبی که کشمیری ها در دهه 60 انجام دادند را به روش های پیشرفته و نرم تری در جمهوری اسلامی 1401 اجرا کنند و شما غافل باشید و چنین مباد! 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.