ارزیابی کیهان از قدرت ایران و آمریکا
فرانتس فوکویاما، نظریهپرداز مشهور آمریکایی در دکترین معروف خود با عنوان «پایان تاریخ» مدعی بود که آغاز هزاره سوم میلادی، آغاز هژمونی (سلطه و فراگیری) لیبرال دموکراسی آمریکاست و همه کشورها زیر این چتر قرار خواهند گرفت ! اما رخدادهایی که برای فوکویاما و امثال او قابل پیشبینی نبود، نشان داد، تاریخ برای آمریکا به پایان رسیده ولی برای انقلاب اسلامی به پرچمداری ایران اسلامی، تازه آغاز شده است.
ما و حریف دو نقطه ضعف و قوت داریم. نقطه قوت حریف رسانههای فراگیر آن است و از این لحاظ با حریف فاصله داریم (که خوشبختانه این فاصله به مرور زمان کم و کمتر شده است). اما نقطه قوت ما، پیام پُرجاذبه، عقلایی و انسانی اسلام و انقلاب است و به قول امام راحلمان: «امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدی(ص) است». حریف از این نقطه نظر بسیار ضعیفتر از آن است که توان مقابله با گفتمان ما را داشته باشد و دقیقاًً به همین علت است که به جای مبادله افکار و تعامل آراء، به تقلب در پیام روی آورده است. به بیان دیگر با جرأت میتوان گفت که در آوردگاه جنگ نرم نیز دست حریف خالی است و از این روی با توسل به انواع شگردهای روانی نظیر شبههافکنی، شبیهسازی، دروغپردازی، تحریف حقایق، سیاهنمایی و مخصوصاًًً بهرهگیری از ستون پنجم و پادوهای خود در داخل کشور و... تلاش میکند تا خالی بودن دست خالی خود را جبران کند.
شاید این برداشت در نگاه اول تعجبآور به نظر برسد ولی تمامی شواهد و اسناد از واقعی بودن آن حکایت میکند که حمله آمریکا در عرصه جنگ نرم نیز از نوع تدافعی است و ضربه اول را انقلاب اسلامی بر بنیان آمریکا و متحدانش وارد آورده و اردوگاه استکبار جهانی را در هم ریخته است. ما در عرصه جنگ نرم و به تعبیر دقیقتر، «جهاد تبیین» نیز دست برتر و بالاتر را داریم فقط باید پاشنه آشیل حریف را بشناسیم و دقیقاًً به همان نقطه شلیک کنیم.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.