منافع واشنگتن-تلآویو همچنان همسو باهم است؟
آتشبس میان اسرائیل و نیروهای فلسطینی در شرایطی برقرار شد که جو بایدن علیرغم تصور اولیه دیرتر از حد انتظار به این مسئله واکنش نشان داد و علیرغم میانجیگیری بر خاتمه کار آتشبارها، بر تعهد آمریکا بر دفاع از اسرائیل تاکید فراوان داشت. به همین بهانه گابریل گیلکمن با انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیلی نشنالاینترست با عنوان «خداحافظی با بیطرفی: چگونه جمال عبدالناصر آمریکا را به آغوش اسرائیل پرتاب کرد» به بررسی این موضوع پرداخته که چگونه سیاست آمریکا در قبال مسئله اسرائیل در دهههای پیش از این دچار تحول شده است.
در خیل روسای سابق
جو بایدن با صدور بیانیهای در آخر هفته گذشته حمایت بیدریغ آمریکا از اسرائیل را اعلام کرد. او با این کار به خیل عظیم رئیسجمهورانی پیوست که در گذشته بیانیههای مشابهی را صادر کردهاند. با این حال، باید به خاطر داشت تا پیش از جنگ سوم اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۶۷، نقش اسرائیل در سیاست خاورمیانهای آمریکا کمتر از آن چیزی بود که بعدها وجود داشت. در واقع، اسرائیل امری حاشیهای در سیاست ایجاد بیطرفی آمریکا در خاورمیانه بود.
دکترین آیزنهاور؛ سیاست بیطرفی
روابط ایالات متحده با اسرائیل از همان ابتدا پیچیده بود. در نوامبر 1947، در حالی که مجمع عمومی سازمان ملل متحد طرحی برای تقسیم فلسطین به کشورهای جداگانه یهودی و عربی را در دستور کار داشت، هری ترومن به خلاف نظر وزارت امور خارجه آمریکا و انگلیس تلاش کرد از وسعت سرزمینی خاک کشور یهود بکاهد. در سال 1956، پس از تبانی اسرائیل با انگلیس و فرانسه برای حمله به مصر، آیزنهاور با انتقاد از دو قدرت قدیمی اروپا و اسرائیل، آنها را مجبور به پس دادن سرزمینیهایی متصرف شده کرد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.