«روز سه‌شنبه هفته گذشته زن سالخورده‌ای با مراجعه به اداره چهارم پلیس آگاهی تهران از ناپدیدشدن دخترش خبر داد و گفت: دختر ۶۲ ساله‌ام دکتر داروساز و مقیم کاناداست. او داروخانه‌ای در تهران دارد و چندی قبل به تهران آمد و قرار بود چند ماه دیگر برگردد. او دو روز قبل پیامی برای فرزندانش ارسال کرد و مدعی شد زودتر راهی کانادا شده و نزد آنها می‌رود و بعد از آن هم ناپدید شد. با تماس نوه‌هایم متوجه ماجرا شده و همراه وکیل او به اداره آگاهی آمدیم.

پس از این شکایت ماموران راهی خانه خانم دکتر شده و با خودروی او در پارکینگ روبه‌رو شدند. با دستور قضایی در خانه را شکسته و بعد از ورود به خانه با به‌هم‌ریختگی آنجا روبه‌رو شدند. در اتاق خواب چمدانی قرار داشت که از داخل آن بوی نامطبوعی به مشام می‌رسید. ماموران وقتی در چمدان را باز کردند، با جسد این زن در حالی که با لباس‌هایش مومیایی شده بود روبه‌رو شدند.

گوشی تلفن‌ همراه مقتول، طلاها و مدارکش بعد از قتل، سرقت شده بود. با بررسی دوربین‌های مداربسته مشخص شد مردی ۵۰ ساله که از کارمندان داروخانه بوده، آخرین‌ بار به خانه این زن رفته است.

مرد میانسال بازداشت و در ابتدا مدعی شد روز حادثه ۸۰۰ هزار دلار برای مقتول برده و نمی‌داند چه کسی او را به قتل رسانده است.

بازجویی‌ها ادامه داشت تا این‌ که بعد از ۲۴ ساعت متهم لب به اعتراف گشود و گفت: با مقتول مراوده مالی داشتم. حدود ۸۰۰ هزار دلار به او بدهکار بودم. نتوانستم بدهی‌ام را بپردازم. چند روز قبل با او تماس گرفتم و ادعا کردم به خانه‌اش می‌آیم و بدهی‌ام را می‌دهم. وقتی وارد خانه شدم با او درگیر شده و خفه‌اش کردم. خواستم همان شب جسد را بیرون ببرم اما از ترس این‌ که همسایه‌ها متوجه نشوند، جسد را خارج نکردم. بعد آن را در میان لباس مومیایی کرده و در چمدان داخل اتاق خواب گذاشتم تا در فرصتی مناسب آن را بیرون ببرم و دفن کنم که دستگیر شدم. در ادامه با گوشی مقتول پیامک فرستادم که وانمود کنم او راهی کانادا شده، بعد تلفنش را خاموش کردم.

مصطفی واحدی، بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران، با تایید این خبر گفت: با اعتراف متهم پرونده، او در بازداشت به‌ سر می‌برد و تحقیقات از وی ادامه دارد.»

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.