سلیمی نمین: رضاخان را انگلیسی‌ها سرکار آوردند نه توانایی‌هایش!/پاسخ به یک شبهه تاریخی

همایش در صد سالگی کودتای سیاه بررسی کودتای سوم اسفند ۱۳۹۹ زمینه‌ها و پیامدها ساعتی پیش با حضور موسی حقانی، مدیر پژوهشکده تاریخ معاصر، موسی نجفی، خسرو معتضد و تعدادی دیگر از اساتید حوزه تاریخ و پژوهشگران، در مؤسسه تاریخ معاصر آغاز شد.

در این مراسم «عباس سلیمی نمین» پژوهشگر و نویسنده با موضوع نقد کتاب «برافتادن قاجار و برآمدن رضاخان» اثر سیروس غنی در صحبت‌هایی گفت: کتاب آقای سیروس غنی به دلیل اینکه از آن استفاده‌های تبلیغاتی زیاد شده، بدون اینکه به محتوا توجه جدی شود، پرده‌برداری از رضاخان در ارتباط با کودتا و حمایت نشدن از سوی بیگانگان را تفسیر می‌کنند لذا از این جهت بررسی کتاب او ضرورت دارد چرا که دست مایه‌ای برای کار تبلیغاتی شده است. برخی از کسانی که در مسیر جعل تاریخ معاصر ید طولایی دارند این‌گونه می‌گویند که این کتاب تحقیقاتی و مستند بر اسناد انگلیس است که در آن اثبات شده هیچ دخالتی بیگانه در کودتای سوم اسفند نداشته و هرآنچه که صورت گرفته متکی به توان شخص رضاخان بوده است.

وی در ادامه افزود: آنچه تبلیغات رخ داده با خود کتاب تفاوت فاحش دارد. خود کتاب یک اثر تبلیغاتی برای تبرئه پهلوی‌ها است منتها چون کتاب ابتدا به انگلیسی و بعد به فارسی برگردانده شده، طبیعتاً نویسنده نمی‌توانست به همه اسناد بی‌توجهی کند یا در ارتباط با خوانش اسناد کوتاهی جدی به خرج دهد.

سلیمی نمین با اشاره به اینکه سیروس غنی تحلیل شخصی در این کتاب کرده است، گفت: این خانواده گرایش مشخص به پهلوی‌ها دارند منتها نگاه هوشمندانه او مهم است که نسبت به استفاده از اسناد آمریکا محدود است و بسیار زیاد به اسناد انگلیس توجه کرده چرا که در آن ایام قطعاً آمریکایی‌ها هم حوزه با انگلیسی‌ها نبودند لذا به عنوان یک منبع تنها می‌توانند آگاهی‌بخشی بیشتر به مخاطب دهند.

وی همچینن توضیح داد: آنچه مبتنی بر کتاب سیروس غنی مطرح می‌شود این است که گویا انگلیسی‌ها هیچ اطلاعی از بحث کودتای سوم اسفند نداشتند در حالی که نویسنده در جای جای کتابش از بحث اطلاع از کودتا و هماهنگی آن اذعان داشته است. ما در ارتباط با اسناد کار جدی نکردیم خود سیروس غنی هم به این اذغان دارد که اسناد در برخی جاها حذف شده است یعنی اسناد مکاتبات بین سفارت انگلیس در تهران و لندن بین ۱۰ روز اول اسفند تا ۱۷ اسفند بسیار اندک است یعنی مشخص است آنچه انگلیسی‌ها آرزو داشتند و سال‌ها برایش تلاش کردند تا به صورت انحصاری سلطه خود را بر ایران بسط دهند اصلا در ارتباط با کودتا بین تهران و لندن اطلاعاتی منتقل نمی‌شود.

سلیمی نمین با بیان اینکه دیکسون چند روز بعد از کودتا از ایران اخراج می‌شود گفت: یکی از اتهامات او برای اخراج از تهران این است که او اعتقادی به کودتا نداشته است و دوم اینکه اطلاعات به سفارت آمریکا در این زمینه داده است، البته سفارت آمریکا این را نقض می‌کند.

وی اظهار داشت: امروز در بحث کودتا هم ما اسناد زیادی داریم و هم انگلیسی‌ها دارند که سیروس غنی هم در کتاب اذعان دارد که بعدها پس از شهریور ۲۰ کارهایی کردند که بعضا علیه خودشان بود مثلا اطلاعات مربوط به چگونگی غارت نفت توسط خودشان منتشر و در اختیار برخی نمایندگان مجلس قرار گرفت، برای این بود که منافعشان در جاهای دیگری تأمین شود که اینها خودشان علیه خود فضایی ایجاد کردند. نکته دیگر در شهریور ۲۰ انگلیسی‌ها اطلاعیه‌های مختلفی را صادر کردند که در آنجا رسما کودتا را برعهده گرفتند و این هم از جمله مواردی است که عرض کردم.

وی در پایان گفت: در جامعه امروز ما مطرح می‌شود که رضاخان به خاطر داشتن قابلیت‌هایی توجه بعضی کانون‌های قدرت از جمله انگلیسی‌ها را به طرف خود را جلب کرد این به نظر من خلاف واقع و هم به لحاظ اسناد اینطور نبود چرا که رضاخان یک دوره طولانی انتخاب شد نه یک دوره مقطعی کوتاه که انگلیسی‌ها براساس توانمندی‌ها او را انتخاب کرده باشند. خود اسناد امریکایی‌ها هم این را نشان می‌دهد.

*سیر دخالت قزاق‌ها در سیاست ایران

مسعود رضایی با موضوع قزاق‌ها و سیاست در ایران نیز در سخنانی گفت: عامل کودتای نظامی سوم اسفند ۱۲۹۹ یک فرد قزاق به نام رضاخان میرپنج است. قوای قزاق سال ۱۲۵۷ شمسی پایه گذاری و سال ۱۲۹۹ هم کودتا کرد. رضا خان ۱۵ ساله بوده که به قوای قزاق وارد شد و وقتی کودتا می‌شود حدود ۴۰ ساله است که حدود بیست و اندی از عمرش را در این قوا طی کرده است.

وی در ادامه با مرور زندگی ۴۲ ساله قوای قزاق تا زمان کودتا گفت: ناصرالدین شاه در سفر به فرنگ به روسیه رفت و متوجه شد که قزاق ها بدردش می‌خورند و روسیه هم موافقت می‌کند و قرار می‌شود این قوا در ایران شکل بگیرد. مجموعاً ۹ نفر برای اولین بار به ایران می‌آیند.

رضایی با اشاره به اینکه کرونل دووانتوییچ به خوبی کارش را در ایران انجام می‌دهد، افزود: دوره سه ساله ماموریت او که در ایران تمام می‌شود ناصرالدین شاه از مقامات روس می‌خواهد که دووانتوییچ در ایران بماند اما با درخواست او مخالفت می‌شود و فرد دیگری به نام کرونل چارکوفسکی به ایران فرستاده می‌شود. علتش هم این است که روس‌ها به ناصرالدین شاه نشان دهند که آنها بر قوای قزاق تسلط دارند.

وی همچنین  گفت: دو بار پادشاه ایران از روس‌ها می‌خواهد که همان کرونل دووانتوییچ را به ایران بفرستند اما آنها مخالفت می‌کنند و برای بار سوم هم شخص دیگری را می‌فرستند و تسلط خودشان را به ایران نشان می‌دهند. در ماجرای تحریم تنباکو قوای قزاق آنطور که شاه می‌خواهد ورود نمی‌کنند و سکوت می‌کنند و شاه دلگیر می‌شود.

رضایی با اشاره به ترور ناصرالدین شاه و شرایط آن دوره گفت: در این دوره هم قوای قزاق کاملاً پایتخت و اعضای خانواده شاه را کنترل می‌کند و مظفرالدین شاه به پایتخت می‌آید و آنها نشان می‌دهند که شرایط کنترل و هدایت کشور را دارند. این انتقال قدرت پس خیلی خوب بدون ایراد انجام می‌شود و مظفرالدین شاه به تخت می‌نشیند، انگلیسی‌ها هم در این شرایط خیلی خوب رصد می‌کردند و به قدرت قزاق‌ها واقف شدند. در زمان کرونل کازاکفسکی که از همه بیشتر قزاق‌ها را در ایران هدایت می‌کند، او خودی نشان داده و کارهای زیادی انجام می‌دهد.

وی در بحث انقلاب مشروطه و حضور قوای قزاق و انتقادات از آنها گفت: پس در این دوره مشخص می‌شود که قزاق‌ها بین مردم چهره مثبت و موجهی ندارند و بزرگترین اتفاق هم در دوره هفدمین فرمانده نیروهای قزاق می‌افتد که شامل به توپ بستن مجلس است. هرچه جلوتر می‌‌آییم اتکای پادشاهان به قوای قزاق بیشتر می‌شود و همین باعث می‌شود با هماهنگی محمدعلی شاه و ارتش روسیه لیاخف اقدام به بمباران مجلس کند و حتی وارد اظهارنظرهای کشور می‌شود.

رضایی با بیان اینکه به دلیل منفور بودن قوای قزاق خیلی نیروهای مردمی و اصیل از آنها به مرور زمان جدا می‌شوند، توضیح داد: افسران، سربازان و نیروی قوای قزاق با همین فرهنگ جلو آمدند و رضاخان هم با همین فرهنگ رشد می‌کند و می‌بیند که فرهنگ عالی‌اش یک روسی است و بقیه همه چیز به اسم است و در واقع پادشاهش تزار روسیه است. این نگاه در سیر تکاملی قوای قزاق بین افسران کاملا جا می‌افتد.

وی اظهار داشت: وقتی آخرین فرمانده قوای روس کنار می‌رود قرار می‌شود که یک ایرانی سردار شود و برایش یک ناظر انگلیسی می‌گذارند در طول دوره ۴۲ ساله قوای قزاق اینها عادت به فرمانده بیگانه کردند و مردم را سرکوب کنند و حال با این تغییر روسیه به انگلیس اتفاق مهمی هم رخ نداده است. در جریان ماجراهای ۱۲۹۸ و ۱۲۹۹ که وقایع گیلان را داریم قوای قزاق کاملا همسو با قوای انگلیسی وارد فعالیت و جنگ در حمایت از نیروهای انگلیسی می‌شود.

رضایی اظهار داشت: در نهایت انگلیسی‌ها با توجه به شناختی که از رضاخان داشتند او را مسئول حرکت به سمت تهران و کودتا کردند.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.