تخت روانچی: برجام در وضعیت خوبی نیست
مجید تختروانچی، سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک، در گفتگویی تفصیلی به بیان نکاتی درباره برجام، مصوبه اخیر مجلس و اقدام ایران به غنی سازی ۲۰ درصدی، تغییر لحن اروپاییها و ... پرداخته است. مشروح گفتگوی وی را در ادامه می خوانید.
آیا برجام روزهای آخر خود را سپری میکند یا آنکه برای حفظ و احیای توافق هستهای امیدی وجود دارد؟
برجام در وضعیت خوبی نیست. دلیلش هم این است که برخی از اعضای برجام به تعهدات خود پایبند نبودند. نه تنها این تعهدات را انجام ندادند بلکه از اجرای تعهدات برجامی و قطعنامه ۲۲۳۱ توسط بقیه کشورها هم جلوگیری میکنند. برجام توسط قطعنامه ۲۲۳۱ به بخشی از حقوق بینالمللل تبدیل شد. در واقع، وقتی شورای امنیت قطعنامه ۲۲۳۱ را تصویب کرد، مهری بر برجام زد و آن را به عنوان یک قطعنامه لازمالاجرا تعیین کرد. وقتی قطعنامهای نیز لازمالاجرا شود، اجرای آن دیگر مختص اعضای آن توافق نیست بلکه سایر کشورها هم باید به آن پایبند باشند. چون براساس ماده ۲۵ منشور ملل متحد، قطعنامه شورای امنیت باید توسط اعضا اجرا شود.
مسئله دوم که در قطعنامه هم وجود دارد آن است که روابط تجاری ایران باید با دنیا عادی شود و کشورها، روابط تجاری ایران با دنیا را تسهیل کنند. این تعهد، تعهد اعضای برجام نیست بلکه تعهد همه کشورهای ملل متحد است. آمریکا با خروجش از برجام، نقض فاحش انجام داد. همچنین آمریکا از اجرای تعهدات دیگر کشورها که میخواستند کار خود را انجام دهند، جلوگیری کرد و مانع از اجرای تعهدات آنها شد. مثلا اگر یک کشوری در آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین یا اروپا میخواست تعهدات برجامیاش که در حقیقت تعهدات مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ را انجام دهد، آمریکا فضای رعب و وحشت ایجاد میکرد و اجازه نمیداد کشورها به تعهداتشان عمل کنند زیرا اگر این کار را میکردند از سوی این کشور مورد تنبیه قرار میگرفتند. بنابراین آمریکا یک اقدام بسیار غلط، هم در ارتباط با تعهدات خود و در ارتباط با اجرای تعهدات دیگران انجام داد.
اروپاییها بعد از خروج آمریکا از برجام میگفتند ما تلاش میکنیمتعهداتمان را انجام دهیم اما نمیتوانیم. حالا نمیتوانستند یا نمیخواستند نتیجه آن برای ما فرقی نمیکرد. یعنی نتیجه آن، این بود که ما تعهدات خود را انجام میدادیم اما طرف مقابل تعهداتش را انجام نمیداد و ما این مسئله را بارها به هماهنگکننده برجام که اتحادیه اروپا است، اعلام کردیم. این اقدام ایران از همان روزهای ابتدایی اجرای برجام یعنی از زمان ریاستجمهوری اوباما آغاز شد. دکتر ظریف از همان ابتدا در مورد تخلفاتی که آمریکاییها داشتند، نامه نوشته و نسبت به اقدامات آمریکاییها اظهار شکایت کردند. این نامهها در طول این سالها به صورت مکرر ارسال و ثبت شده است. بنابراین اینکه میگوییم آمریکا برجام نقض کرده و اروپاییها به تعهدات خود عمل نکردند، مبنای آن مشخص است.
از طرف دیگر، براساس گزارشهای متعدد آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران از ابتدای اجرای برجام به تعهدات خود عمل کرده است. هنگامی که ترامپ تصمیم گرفت از برجام خارج شود، کشورهای اروپایی با ما تماس گرفتند و گفتند ایران عجله نکند چراکه ما خروج آمریکا را جبران میکنیم. ما از همان ابتدا به اروپاییها گفتیم که با خروج آمریکاییها از توافق، توازن در متن برجام بهم خورده است. هر توافقی هم حاصل مذاکراتی بر مبنای بده و بستان است. در یک طرف، متعهد به یکسری از مسائل و اقدامات میشوید. از طرف دیگر هم انتظار دارید به تعهداتش عمل کند. ما به آنها گفتیم شما این توازن را برقرار کرده و به تعهدات عمل کنید و جبران مافات کنید یا اگر شما این کار را نمیکنید، ما این توازن را برقرار کنیم. یک سال صبر کردیم و بعد از آنکه دیدیم هیچ خبری نشد در ادامه مقداری اجرای تعهدات را کاهش دادیم. کاهش تعهدات هم بر مبنای برجام است یعنی یک کار حقوقی براساس متن برجام انجام شد. بنابراین برجام در شرایط و حالت خوبی قرار ندارد و اگر بخواهیم این توافق حفظ شود، باید طرف مقابل به تعهداتش عمل کند. حالا اینکه این توافق به سوی حفظ نشدن میرود یا قابل حفظ هست واقعا پیش بینی آن سخت است.
بعد از مصوبه اخیر مجلس و اقدام ایران به غنی سازی ۲۰ درصدی، روسیه گفته ایران با کاهش تعهدات در موضع خروج از برجام است؟
روسیه نگفته اقدام ایران به منزله خروج از برجام است. نکتهای که درباره مصوبه مجلس وجود دارد، این است که مصوبه مجلس لازمالاجراست، مثل همه جای دنیا که مجالس آنها وقتی قانونی را تصویب میکنند، دولتها مجبورند آن را اجرا کنند. وقتی موضوعی در مجلس به قانون تبدیل میشود، باید اجرا شود. نکته دوم، در آن پنج گامی است که بعد از خروج آمریکا هر دو ماه یک بار، تعهداتمان را کاهش میدادیم. یکی از گامها در ارتباط با این مسئله بود که ما برای سطح غنیسازی محدودیتی قائل نیستیم. البته گفتیم در چارچوب فعالیتهای صلحآمیز که در NPT آمده، محدودیتی برای این مسئله وجود ندارد یعنی براساس NPT هیچ محدودیت سقف غنیسازی برای کشورها وجود ندارد و فقط میگوید که این فعالیتها صلحآمیز باشد.
در NPT سقفی برای درصد غنیسازی وجود ندارد؟
در NPT درصدی برای سقف غنیسازی وجود ندارد. مشخص است سوختی که برای یک نیروگاه لازم دارید و یا سوختی که برای یک زیردریایی لازم دارید، چقدر و با چه درصدی است. تا زمانی که فعالیتها صلحآمیز باشد، مشکلی براساس NPT نداریم. در یکی از گامهایی که برداشتیم، گفتیم دیگر سقفی برای خودمان قائل نیستیم. در واقع، به نحوی ۲۰ درصد را همان موقع اعلام کردیم. اسم ۲۰ درصد را نیاوردیم ولی گفتیم سقفی برای خودمان قائل نیستیم بنابراین چیزی که الان در حال انجام آن هستیم، براساس مصوبه مجلس اقدام جدیدی نیست یعنی قبلا ما این کار را اعلام کرده بودیم.
عجله به خرج ندادید؟
عجله نیست. ما سوخت ۲۰ درصد را برای نیروگاه تهران نیاز داریم. این هم یک مسئله مرسومی در دنیا است که کشورها سوختی را تولید میکنند و از آن برای زمانی که نیاز دارند، نگهداری میکنند. اقدام ایران کار عجیبی نیست و قبلا نیز اعلام کرده بودیم که به سقفی برای درصد غنیسازی قائل نیستیم و اکنون IL براساس مصوبه مجلس عمل میکنیم.
در دوران ترامپ، آمریکا رویکرد یکجانبهگرایی را دنبال میکرد. این یکجانبهگرایی موجب شد آمریکا نتواند اجماع جهانی علیه ایران ایجاد کند و سه بار در شورای امنیت و مجمع عمومی شکست خورد. اما دولت جدید آمریکا رویکرد چندجانبهگرایانه دارد. از طرفی با تغییر لحن اروپاییها روبهرو هستیم که به نظر میرسد نسبت به قبل تندتر شدهاند. اساسا ارزیابی شما از تغییر لحن اروپاییها در این دوره چیست؟
اینکه دولت آینده آمریکا چه کار خواهد کرد، نمیدانیم. این دولت باید کارش را از روزهای آینده دیگر شروع کند، بعد ازآن میتوان قضاوت کرد. حرفهایی که تاکنون از سوی بایدن و تیم او مطرح شده، صحبتهای کلی بوده مبنی بر اینکه به اجرای تعهداتشان برمیگردند ولی نمیتوان روی حرفهای مثبت خیلی حساب کرد. زمانی میتوان روی این حرفها حساب کرد که این صحبتها عملیاتی شود. ما صبر میکنیم و عجله هم نداریم. بایدن به کاخ سفید میرود و ما منتظریم ببینیم ایشان چه کار میکند. ما نیز براساس عملی که بایدن نسبت به برجام دارد، تصمیم میگیریم و اقدام متقابل را انجام میدهیم. بارها هم اعلام کردهایم آمریکا به برجام برگردد و این بازگشت هم کامل و بدون پیش شرط باشد یعنی بدون اینکه بخواهد موضوعات بیربط و باربط را با برجام مطرح کند. آنها اگر به تعهداتشان برگردند، ما هم به تعهداتمان برمیگردیم. این موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران است. در واقع این آقای بایدن است که باید تصمیم بگیرد آیا میخواهد به برجام برگردد؟ نکتهای که مهم است، اجرای تعهدات از سوی آمریکاست. اصلا برجام را کنار بگذاریم. آمریکا براساس برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ یکسری تعهدات بینالمللی دارد. اگر آنها این تعهدات را انجام دهند، ما هم به صورت کامل به تعهداتمان برمیگردیم.
اینکه آمریکا به برجام بازنگردد و تعهداتش را انجام ندهد، ما چه خواهیم کرد، بستگی به این دارد که رویکردش چطور باشد. در این شرایط میگذاریم بایدن خود تصمیم بگیرد. فقط این نکته باید روشن باشد که نمیشود تعهدات بینالمللی آمریکا نصف و نیمه اجرا شود. اگر آنها ادعای برگشت به برجام دارند، باید این برگشت همراه با اجرای کامل تعهدات باشد و هیج حاشیه و شک و شبههای در آن وجود نداشته باشد. در این مورد قطعنامه ۲۲۳۱ ر واضح است و مشخص است درباره چه تحریمهایی صحبت میکنیم.
اینکه اروپاییها چه کار خواهند کرد، انتظار نه تنها ما بلکه انتظار همه کشورها این است که تعهدات بینالمللی در قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام عملیاتی شود. این مسئله شامل اروپاییها نیز میشود. متاسفانه در چند سال گذشته اروپاییها به تعهدات خود عمل نکردند. الان همه میگویند که فضای جدیدی به وجود میآید. باید بیینیم بایدن چه کار میکند و امیدواریم اروپاییها هم به تعهداتشان برگردند تا برجام توافقی شود که همه اعضا به تعهدات خود عمل کنند.
تا کی باید صبر کنیم؟
موضع جمهوری اسلامی ایران نسبت به برجام روشن است. ما به تعهدات خود عمل میکنیم. کاهش تعهدات هم براساس خود برجام بوده است. در عین حال، مصوبه مجلس را داریم که باید به آن عمل کنیم. یک زمانبندی در مصوبه مجلس وجود دارد و ما هم در این مسیر پیش میرویم. دیگر بستگی به دولت بایدن دارد که چه تصمیمی بگیرد. طبیعتا انتظار کل کشورها - به استثنای یک تعداد از کشورها که از ابتدا در جهت تخریب برجام عمل کردند و میخواستند برجام به نتیجه نرسد و اکنون هم تلاش میکنند آمریکا به برجام برنگردد – آن است و امیدوارند آمریکا به اجرای تعهداتش برگردد. اگر این کار بدون شک و شبهه ای انجام شود، ما هم به تعهداتمان برمیگردیم. بنابراین نمیتوانیم زمان بدهیم که تا چه زمانی صبر میکنیم. در وهله نخست براساس منافع ملی تصمیم میگیریم و دوم اینکه باید براساس و چارچوب مصوبه مجلس عمل کنیم.
نقش وزیر امور خارجه را در سیاست خارجی آمریکا تا چه اندازه جدی میدانید؟ به هر حال نمیشود انکار کرد که شخصیت مایک پمپئو با شخصیت آنتونی بلینکن بسیار متفاوت است. پمپئو به تندخویی و درشتخویی معروف است ولی بلینکن معروف به این است که خیلی نرم صحبت میکند.
بلینکن هرچند از افراد سطح بالای دولت اوباما بود اما به شکل مستقیم در مذاکرات برجام نقش نداشت؛ چه در زمانی که در شورای امنیت ملی آمریکا بود و چه در زمانی که در وزارت امور خارجه بود، به صورت مستقیم در برجام نبود و در جلسات ما حضور نداشت اما نسبت به وضعیت مذاکرات مطلع بود که این مسئله هم به دلیل موقعیتی است که در مجموعه سیاست خارجی آمریکا داشت. در مورد نقش وزرای امور خارجه درست میگویید. پمپئو سیاست خصمانه و بسیار ایدئولوژیک نسبت به ایران داشته و بغض شدیدی نسبت به ایران دارد. واقعیت آن است که خصومت پمپئو نسبت به ایران و انقلاب اسلامی روشن است. اینکه نفر بعدی یعنی آقای بلینکن چطور است، روحیاتش چگونه است و چقدر با پمپئو متفاوت است، مسئله دیگری است. افراد برای ما مهم نیستند بلکه مهم سیاستها است یعنی سیاست آمریکا در قبال ایران موضوعی است که برای ما اهمیت دارد. ما این مسئله را رصد میکنیم. ۴۰ و خردهای سال این خصومت در دولتهای مختلف جمهوریخواه و دموکرات وجود داشته است. باید دولتمردان آمریکا متوجه باشند که سیاستهایشان نتیجه عکس داشته است. در این چند دهه، تحریمهای غیرقانونی، ظالمانه و ناجوانمردانه نسبت به مردم ایران اعمال شده و این تصویری بسیار زشت اما دقیق از دولتمردان آمریکایی در نزد مردم ایران ایجاد کرده است. مردم میفهمند چه کسی، چه کار میکند. این تصویر برای آمریکا چیز خوبی نیست و برای مردم آمریکا هم خوب نیست که چنین تصویری از دولتمردان آمریکایی در صحنه بینالمللی وجود دارد. آمریکاییها باید متوجه شوند نتیجه این اقدامات خصمانه در ۴۰ و خردهای سال گذشته این ذهنیت را برای مردم به وجود آورده است.
بنابراین برای اینکه آن تصور را تصحیح کنند، باید از خصومت دست بردارند و بفهمند ایران واقعیت قطعی و کشور قدرتمند در منطقه است که میخواهد در چارچوب مقررات بینالمللی با همسایگان در صلح و آرامش باشد. حالا از آن سوی دنیا، نیروی نظامی بیاورند، هر روز تهدید کرده و مطالبی را عنوان کنند تا منطقه دچار تنش بیشتری شود که تسلیحات زیادی بفروشند و منطقه به انبار سلاحهای پیشرفته تبدیل شود. اینها مسائلی است که وجهه آمریکا را نه تنها در ذهن مردم ایران بلکه در ذهن ملتهای منطقه تخریب میکند. بنابراین افراد خیلی مهم نیستند. آن چیزی که مهم است، سیاستها است. آمریکاییها باید یاد بگیرند با سیاست خصمانه راه به جایی نمیبرند. در سیاست خصمانه شهید سلیمانی ترور میشود که خلاف حقوق بینالمللی است که البته این مسئله نشان میدهد بغض، کینه و خصومت آمریکاییها به جمهوری اسلامی ایران انتها ندارد و باید این سیاستهای غلط و سیاستهایی که آنها را منزوی میکند، را کنار بگذارند.
روز سهشنبه گذشته پمپئو ادعاهایی را نسبت به ایران مطرح کرد و برخی این ارزیابی را داشتند که میخواهد برای حمله به ایران مقدمهچینی کند. ارزیابی شما نسبت به آن صحبتها چه بود؟
حرفهای وی تکراری بود و دفعه اول هم نبود که مطرح میکرد. صحبتهای بدون مدرک قابل قبول نیست و خودشان هم میدانند که چنین کارهایی نتیجه ندارد اما گویی اعتیاد دارند. در واقع، تیم فعلی در سیاست خارجی آمریکا نه تنها اعتیاد به تحریم دارند. هر چند وقت یک بار، تحریمی را اعلام میکنند. البته این تحریمها جدید نیست ولی به گونهای وانمود میکنند که تحریم جدیدی ایجاد کرده یا لیست را اضافه کردهاند. علاوه بر اعتیاد به تحریم، اعتیاد به حرفهای نامربوط و بیاعتبار زدن بخشی از سیاست خارجی دولت کنونی آمریکا است. حرفهای پمپئو جدید و مستند نبود و اگر بخواهند زمینهسازی برای اقدامات عجیب و غریب کنند، آنها توانایی ایران را هم میشناسند. بنابراین حتما قبل از هر اقدام خلاف عقلی، چند بار فکر میکنند که تبعات کارشان چیست و پاسخ ایران چه خواهد بود. ما این صحبتها را خیلی جدی نمیگیریم. آنها سعی میکنند در روزهای آخر این دولت چهره ایران را ناجور جلوه دهند.
اما نکتهای که وجود دارد غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ و انجام اقدامات غیر متعارف از سوی ترامپ است. آیا مطمئنید اتفاقی خاصی رخ نخواهد داد به ویژه آنکه ناوهای نظامی آمریکا همچنان در منطقه است؟
اینکه گفتم خیلی جدی نمیگیریم به این معنا نیست که هوشیار نباشیم. حتما باید هوشیاری حفظ شود و حواسمان جمع باشد. وقتی میخواهید کشوری را اداره کنید، باید همه جوانب را در نظر بگیرید و این موضوع را هم باید در نظر گرفت که یک آدم بیعقلی ممکن است برخی از اقدامات را انجام دهد. این هوشیاری یک طرف و اینکه طرف مقابل، از توانایی ما مطلع است و میداند ایران چه قدرتی دارد، یک طرف دیگر. این را هم برای خودنمایی نگفتم بلکه یک واقعیت است. در مطبوعات و رسانههای اروپا به تواناییهای ایران اشاره میشود بنابراین بیشتر این حرفها برای فضاسازی و جوسازی است.
اینکه بگوییم ترامپ از مجوزی علیه ایران استفاده میکند، مگر درباره کارهایی که انجام داده، دنبال مجوز بوده؟ یا وقتی سردار سلیمانی را شهید کرد، مجوز داشت؟ ما باید آمادگی لازم را داشته باشیم اما اینکه سخنرانی بکنند تا برای انجام کاری زمینهسازی دهند را نمیتوانم قبول کنم زیرا مگر ترامپ برای انجام کاری که انجام داده، به دنبال این بوده که ببیند کارش در چارچوب مقررات بینالمللی است یا نه؟ مگر تهدید نکرد ۵۲ سایت فرهنگی بینالمللی ایران را میزند؟ مگر این کار براساس مقررات بینالملی بود که بخواهد برای آن مجوزی دریافت کند. اگر او احساس کند یک کاری میتواند بکند، قطعا انجام میدهد و اگر هم برای انجام کاری، هزار مجوز هم داشته باشد ولی نتواند، آن را انجام نمیدهد. بنابراین باید حواسمان باشد و آماده باشیم اما بدانیم واقعیت صحنه چطور هست و چه اتفاقی باید بیفتد.
بایدن اولویت کاری خود را در مورد مباحث آب و هوایی و کرونا اعلام کرده است. مشخص نیست چه زمانی آمریکا به برجام برمیگردد. به هر حال لابیهای ضد ایرانی متعلق به اسرائیل، امارات و عربستان فعال هستند و ممکن است در دوره انتقالی برای ایران هزینهتراشی کنند. در دوره بایدن برای مقابله با این لابیها چه دستور کاری دارید تا مانع از کارشکنی اقدامات آنها در آمریکا شوید؟
در مود اینکه آمریکا چه زمانی به برجام برمیگردد، مشخص نیست. اینکه چه مسائلی جزو اولویتهای بایدن هست یا نیست، چندین بار صحبت کردهاند. چند موضوع را در سطح بینالمللی جزو اولویت قرار دادند که یکی تغییرات آب و هوایی است و دیگری، بازگشت به سازمان جهانی بهداشت. آنها این مسائل را به عنوان بازگشت به صحنه بینالمللی مطرح کردهاند و گفتند دولت جدید آمریکا میخواهد به چندجانبهگرایی برگردد اما در دل این بحث، بازگشت به برجام هم مطرح است. اینکه روز اول یا دهم این کار را انجام دهند، مشخص نیست. باید صبر کنیم و عجله نکنیم. بگذاریم بیاید و تصمیم خود را اعلام کند. چیزی که مهم است اجرای تعهدات آمریکا است. آمریکا تعهداتی دارد که آنها را انجام نداده است. اکنون ادعا میکنند که میخواهند این تعهدات را انجام دهند.
در مورد فعالیت لابیهای مختلف این یک واقعیت است که لابیهای ضد ایران در آمریکا فعال هستند. در مورد نقش رژیم صهیونیستی نیاز نیست توضیح دهم که چقدر در صحنه سیاسی آمریکا حضور دارد و لابیهای مختلف را در داخل دولت و کنگره آمریکا به جریان میاندازد. همکاری صیهونیستها با کشورهای عربی هم موجب تقویت این لابیها در داخل آمریکا شده است. در عین حال ما با آمریکا، نه رابطه داریم و نه در این کشور حضور داریم اما در حد توان از دیپلماسی برای آگاهی دادن به کشورها و مردم استفاده میکنیم تا اعلام کنیم در بحث برجام کشوری بودیم که به ما ظلم شده است.
در موضوعات مختلف دیگر نیز ما از کانالها، تواناییها و امکاناتی که داریم، استفاده میکنیم تا روشنگری کنیم اما آن طرف به شدت فعال است و قبل از اینکه دولت بایدن روی کار بیاید، فعالیت لابیگری را شروع کرده و آن را تقویت خواهند کرد. هم لابی صهیونیستی و هم لابی سعودی قبل از توافق برجام هم به شدت فعال بودند ولی به نتیجه نرسیدند. اکنون هم تلاش میکنند به هر کجا که دستشان میرسد در جهت خلاف منافع ایران عمل کنند.
آیا در دوره جدید هم این آمادگی وجود دارد تا وارد بحث و مذاکره با آمریکا در سطوح مختلف شویم؟
در چارچوب برجام، مذاکرت ما و آمریکا فقط درباره بحث هستهای بود ولاغیر. نه درباره دیگر بحثهای بینالمللی و نه درباره بحثهای دوجانبه ایران و آمریکا صحبت نمیشد. ما در چارچوب مذاکرات هستهای صحبت میکردیم که برجام منجر شد. اگر آمریکا اکنون به برجام برگردد، ما در چارچوب کمیسیون مشترک میتوانیم با آمریکاییها دور یک میز باشیم. این کمیسیون هر سه ماه یک بار برگزار میشود و در این کمیسیون، ایران و کشورهای دیگر از جمله آمریکا هستند.
ترامپ در سالهای اخیر تحریمهایی ذیل عناوین تروریسم و حقوقبشر بر علیه ایران اعمال کرده است. ایا ممکن است دولت بعدی بگوید این تحریمها ذیل برجام نیست. فرایند رفع این تحریمها چطور خواهد بود؟
آنها هر چیزی ممکن است بگویند. مهم نیست آنها چه میگویند. چیزی که در برجام آمده مربوط به تحریمهای هستهای است. شما گفتید تحریمهای مختلف آمریکا در حوزه حقوقبشر و ترویسم است در حالی که در طول ۴۰ و خردهای سال گذشته تحریمهای متعددی وضع کردند. برجام روی موضوعات هستهای تمرکز داشت و تحریمهایی هم که براساس این توافق برداشته شد، در چارچوب تحریمهای هستهای بودند. در برجام نیز نوشته شده که این تحریمها شامل چه مسائلی هستند؛ یعنی نمیتوان تحریمی به نامهای دیگری اعمال شود. اگر تحریم بانک مرکزی در چارچوب برجام برداشته میشود، نمیتوان بانک مرکزی را تحت عنوان یک بهانه دیگر تحریم کنند. این خلاف برجام است. اینکه در چند سال گذشته اسم تحریمهایی که در برجام آمده بود را عوض کردند، این مشکل ما نیست بلکه مشکل آمریکاست و خودشان باید این مشکل را حل کنند. ما نمیتوانیم قبول کنیم که طرف مقابل بگوید برجام را اجرا میکنیم اما این تعداد تحریمها را برنمیداریم چون اسمش عوض شده. این حقهبازی است که اسمش را عوض کنیم و بعد از تعهدات شانهخالی کنیم. به ما ربطی ندارد این کار پیچیده است یا نیست و خودشان باید حل کنند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.