سایه اشباح ایرانی بر سر ناوچههای بعثی عراق/ عملیات مروارید چگونه اجرا شد؟
جنگ تحمیلی علیه کشورمان که هشت سال به طول انجامید در آخرین روز تابستان سال ۱۳۵۹ با حملات ارتش بعثی به ایران اسلامی آغاز شد. نیروهای زمینی و هوایی ارتش ایران دفاع از کشورمان را آغاز کردند، اما بعثیها به همین مقدار اکتفا نکردند.
نیروهای ارتش بعث خیلی زود آتش جنگ را به آبهای ایران هم رساندند. آنها قصد داشتند تا از طریق توان هوایی و دریایی خود تحرکاتی را در شمال خلیج فارس آغاز کنند که هدف آن برهم زدن تسلط ایران بر حریم آبی خود بود. عراق در آن زمان ناوچههای پیشرفته اوزا را از روسها خریده بود و هر چند وقت یکبار کاروانهای ایران در خلیج فارس را هدف قرار میداد و باعث شده بود تا ترانزیت دریایی ایران نا امن شود. به همین دلیل هم نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت با پشتیبانی با نیروی هوایی عملیاتی را در خلیج فارس طراحی و اجرا کند تا از شر ناوچه های مزاحم بعثی خلاص شود و اینگونه بود که در نخستین روزهای آذرماه سال ۱۳۵۹ یک عملیات مشترک طراحی شد.
چرا عملیات مروارید انجام شد؟
عملیات مروارید توسط دریادلان نیروی دریایی ارتش و برای حفظ سیادت جمهوری اسلامی بر آبهای گرم خلیج فارس آغاز شده بود و ماموریت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پشتیبانی یگانهای عمل کننده در دریا بود. در آن زمان، بارگیری و تخلیه کالا برای عراق از طریق بندر امالقصر که خارج از اروند رود است، انجام میشد. صدور نفت عراق از طریق دو سکوی عظیم نفتی به نامهای «البکر» و «الامیه» واقع در اروندرود عملی میشد. در روز هفتم آذرماه سال ۱۳۵۹ در عملیات مروارید این سکوهای نفتی منهدم شدند و عملاً صدور نفت عراق از طریق دریا قطع شد. خلبانان شجاع نیروی هوایی ماموریت داشتند تا در عملیاتی بزرگ هدفهای دریایی را در منطقه عملیاتی خلیج فارس منهدم کنند.
مرحوم امیر سرتیپ خلبان محمدابراهیم کاکاوند از خلبانان نیروی هوایی ارتش حاضر در این عملیات درباره طرح ریزی این عملیات میگوید: «طرح ریزی این عملیات از ۳ یا ۴ ماه قبل از روز شروع انجام شده بود و ما این کار را به صورت مشترک در ستاد منطقه نیروی دریایی بوشهر انجام داده بودیم. طرح این بر این مبنا بود که این منطقه محل تردد کشتیهای حامل آذوقه ما از این قسمت بود. در بیشتر اوقات اسکورت کشتیهای تجاری که به سوی ایران میآمدند به صورت انفرادی برای ما قابل انجام نبود و ما این کشتیها را به صورت ۱۰ یا ۱۵ فروندی جمع و با اسکورت به سوی خورموسی هدایت میکردیم تا بار خود را در بندر امام تخلیه کنند. ناوچههای اوزای بعثی این کشتیها را با موشک استیکس هدف قرار میدادند و ما هم با آنها مقابله میکردیم، اما آن طور که باید و شاید موثر نمیشد. همین شرایط باعث شد تا نیروی هوایی با نیروی دریایی یک طرح مشترک را بنویسند تا مانع از این کار شود. جایگاه این ناوچههای بعثی در ام القصر بود و با ورود به خلیج فارس در پناه دو اسکله البکر و الامیه پنهان میشدند و حمله میکردند. پس این تصمیم گرفته شد تا نیروی دریایی این دو اسکله را اشغال و نیروی هوایی هم از بالا با فانتومها این عملیات را پشتیبانی کند.»
عملیات مروارید چگونه اجرا شد؟
همان طور که گفته شد نیروی دریایی ارتش قرار شد تا با پشتیبانی نیروی هوایی ارتش به اسکلههای نفتی البکر و الامیه عراق حمله کند که اهمیت بسیاری برای عراق داشتند. نیروی دریایی میخواست تا با انهدام این دو اسکله دو هدف را محقق کند؛ نخست، انهدام تاسیسات نفتی عراق در خلیح فارس و دوم هم انهدام مخفیگاه ناوچههای اوزا.
امیر سرتیپ دوم خلبان بازنشسته علیرضا نمکی از فرماندهان گردانها و خلبانان نیروی هوایی ارتش حاضر در عملیات مروارید حضور فانتومهای نیروی هوایی ارتش در عملیات مروارید را اینگونه روایت میکند: «من طبق دستور نبرد درفش که برای نیروی دریایی ارتش و دستور نبرد البرز که برای نیروی هوایی ارتش طراحی شده بود، عمل کردم. در این راستا، دستور دادم تا ۴ فروند فانتوم را برای عملیات آماده کنند و برای هر کدام نیز ۶ فروند موشک ماوریک نصب شود که در مجموع ۲۴ بمب بر روی ۴ فروند فانتوم نیروی هوایی نصب شد.»
امیر سرتیپ دوم خلبان بازنشسته علیرضا نمکی
عصر ششمین روز از آذرماه سال ۱۳۵۹ بود که تکاوران نیروی دریایی ارتش با بالگردهای هوادریا بر روی اسکله البکر فرود می آیند و پس از درگیری سنگین با نیروهای بعثی آن ها را وادار می کنند تا تسلیم شوند. خبر سقوط اسکله ها به صدام رسید و او که از این اتفاق بسیار عصبانی شد دستور می دهد تا تمام واحدهای نیروی دریایی عراق برای باز پس گیری سکوها اقدام کنند. این همان اتفاقی است که طراحان نیروی دریایی منتظر آن هستند.
سایه اشباح ایرانی بر سر ناوچههای بعثی عراق
تکاوران نیروی دریایی ارتش صبح روز هفتم آذرماه بر روی سکو مستقر شدند و ناوچه پیکان نیز برای در اشتباه انداختن رادار دشمن در پناه سکوی البکر قرار گرفت. از دور شبح ناوچههای عراقی به چشم میخورد، ۴ فروند ناوچه عراقی اوزا به سوی سکو نزدیک میشدند. مختصات ناوچهها با هماهنگی سروان محمد شریفی به فرماندهی پایگاه بوشهر ابلاغ شد. اینجا بود که نیروی دریایی از نیروی هوایی ارتش درخواست جنگندههای مجهز به موشکهای ماوریک کرد تا با آنها بتواند ناوچههای اوزای بعثی را نابود کند.
ناوچه پیکان
هنوز خبری از ناوچهها و هواپیماهای بعثی نبود که فانتومهای ایرانی به صورت دو فروندی از پایگاه ششم شکاری بوشهر پرواز کردند و به آسمان خلیج فارس رسیدند تا در عملیات مروارید حاضر شوند، عملیات مروارید آغاز شده بود و فانتومهای ایرانی در آسمان خلیج فارس منتظر شکار بودند. یکی از این فانتومها مجهز به موشکهای هوا به هوا و دیگری مجهز به موشکهای ماوریک بود. تکاوران دریایی برای روحیه دادن به خلبانان و تضعیف روحیه بعثیها پرچم ایران را در بلندترین نقطه سکوی البکر نصب کردند. ناوچههای بعثی که همه به موشکهای استیکس مجهز بودند چند فروند موشک به ناوچه پیکان شلیک میکنند که این موشکها به سکوی البکر برخورد میکنند.
تکاوران نیروی دریایی ارتش بر روی سکوی البکر
وقتی پرچم ایران را در بلندترین نقطه سکوی البکر نصب کردم از شادی در پوستم نمیگنجیدم
یکی از تکاوران حاضر در این عملیات میگوید:« بعد از تیراندازیهای بسیار شدید آنجا را گرفتیم، دستگاههای مخابراتی هنوز روشن بود .. اغلب افسران بعثی با قایق و شنا اقدام به فرار کردند که بیشترشان به وسیله ناوچه پیکان منهدم شدند.» پیام دادیم: «منطقه در اختیار ماست، پاکسازی کامل، بدون تلفات، روحیه عالی و آماده برای اجرای مراحل بعدی ....» نیم ساعت بعد پیام فوری رسید که «سریعا مرحله آخر عملیات را به اجرا در آورید و اسکله را ترک کنید، وسیله ترابری برایتان فرستاده خواهد شد. »
وی ادامه میدهد:« پرچم سه رنگمان را به گردنم بستم و از دکل مخابراتی که ۴۲۰ پله داشت، بالا رفتم... وقتی بالای دکل رسیدم، درگیری هوایی ادامه داشت. یک فانتوم ایرانی با یک میگ عراقی در نبرد بود، بعد از چند دقیقه میگ در حالی که شعلههای آتش از آن زبانه میکشید، در دریا سرنگون شد. چاقوی خود را باز کردم و با استفاده از کابل آنتن تلویزیون پرچم جمهوری اسلامی ایران را بر فراز تاسیسات دشمن به اهتزاز در آوردم... از شادی در پوستم نمیگنجیدم...»
امیر سرتیپ دوم خلبان بازنشسته علی بختیاری
خاطره نخستین خلبانی که در منطقه عملیات حاضر شد
میگهای ۲۳ ارتش بعث برای غرق پیکان و انهدام فانتومها وارد میدان شده اند. آسمان نیز مانند دریا شلوغ شده، در حالی که فانتومهای محافظ توجه میگها را به خود مشغول میکنند. البته اف ۱۴های ایرانی نیز با حضور در این عملیات نقش پوششی فانتومها را برعهده دارند و به روایت امیر سرتیپ دوم خلبان علیرضا نمکی تامکتهای ایرانی در مجموع ۶ فروند از هواپیماهای بعثی را در عملیات مروارید منهدم میکنند.
فانتومهای مجهز به موشکهای ماوریک، حمله خود به نخستین گروه از ناوچههای اوزا را آغاز میکنند.
امیر سرتیپ دوم خلبان بازنشسته علی بختیاری به همراه امیر سرلشکر خلبان شهید حسین خلعتبری در کابین عقب و حاضر در این عملیات خاطرهای از این عملیات نقل میکند: «من هنگامی که از بوشهر بلند شدم با ناوچه پیکان تماس گرفتم و مختصاتش را سوال کردم. ناخدای پیکان گفت که من به اسکله البکر چسبیده ام و ۴ فروند ناوچه عراقی را در رادار رهگیری کردم. من در حال پرواز به بالای سر ناوچه پیکان رسیدم و هر چه که از سوی پیکان اعلام شده بود را به چشم دیدم. ناگهان دیدم که ناوچههای اوزا با توپهای راداری خود در حال تیراندازی به سوی من هستند. برابر تاکتیکی که ما داشتیم به عقب برگشتم تا برای حمله آماده شویم.»
فانتومهای ایرانی بر روی خلیج فارس
او دوباره به منطقه باز میگردد و با شلیک ۳ فروند موشک ماوریک سه ناوچه اوزای عراقی را نابود کرد. امیر بختیاری میگوید: «از ۴ فروند موشک ۳ فروند با موفقیت شلیک شد و یک فروند موشک هرز رفت. دو فروند موشک دو فروند ناوچه عراقی اوزا را به طور کامل غرق کرد و موشک سوم با برخورد به پاشنه دیگر ناوچه اوزا آن را به طور نیمه غرق کرد.»
فانتوم جایگزین به منطقه اعزام شد و توانست تنها ناوچه اوزای باقیمانده را هم نابود کند. اما موج دوم حملات ناوچههای اوزا در راه بود و حتی کشتیهای نیروبر بعثی هم برای پیاده کردن نفرات بر روی سکوهای بعثی وارد میدان شده بودند. شهید عباس دوران پس از امیر بختیاری به پرواز در میآید تا ناوچههای بعثی را نابود کند و دو فروند موشک ماوریک به سوی کشتی نیروبر بعثی شلیک میکند، اما چون ابعاد آن بزرگ بود غرق نشد و تنها آسیب دید.
ناوچه پیکان عملیات پیکان را پایان یافته اعلام کرد؛ اما...
پس از اینکه ناوچه های اوزا نابود شدند دیگر چیزی در رادار ناوچه پیکان قابل مشاهده نبود و با اعلام پایان عملیات اجازه مراجعت از سکو را می گیرد. اما غافل از این بود که یک ناوچه اوزا از روز گذشته در کنار سکو الامیه مخفی شده است.
امیر سرتیپ دوم خلبان بازنشسته علیرضا نمکی بخش پایانی عملیات را اینگونه روایت می کند: « پیکان سرمست از پیروزی در حال برگشتن به بوشهر بود. این ناوچه اوزا از زیر الامیه بیرون آمد و بر روی پیکان قفل کرد. تا پیکان متوجه شد که رادار اوزا بر روی او قفل کرده و در تیررس آن قرار دارد، شروع کرد به درخواست کمک. ناخدای ِ پیکان می گفت که برسید به دادمون برسید و موشک اولش رو زدیم. موشک اول را با تیربار زده بودند و موشک دوم به سینه خورده بود. در نهایت موشک سوم به پاشنه پیکان برخورد کرد و پیکان غرق شد و ناخدا همتی شهید شد. »
فرماندهای تا لحظه آخر بر عرشه پیکان حضور داشت
امیر دریادار شهید محمد ابراهیم همتی که از به عنوان قهرمان عملیات مروارید یاد میکنند، در سال ۱۳۲۹ در سمنان متولد شد. او قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در جریان دوره ناوبری و فرماندهی کشتی در آلمان موفق به اخذ رتبه اول این دوره در بین دانشجویان ۷۰ کشور جهان شد. امیر همتی پس از بازگشت از آلمان، جهت تکمیل مهارتها و تخصصهای دریانوردی، مجددا به کشورهای سوئد و فرانسه اعزام شد و تا سال ۱۳۵۷ در آنجا مشغول تحصیل بود.
امیر دریادار دوم شهید محمد ابراهیم همتی
همزمان با تحصیل محمد ابراهیم در فرانسه، ناوچه پیکان به سفارش ایران در این کشور ساخته شد و شهید همتی با همین ناوچه به ایران بازگشت و تا روز شهادت در سمت فرمانده ناوچه مشغول به خدمت بود. او پس از بازگشت به ایران، در منطقه دوم دریایی بوشهر مشغول خدمت شد و در حالی که در زمان شروع جنگ تحمیلی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ در مرخصی به سر میبرد، به محض شنیدن خبر حمله ارتش بعث به ایران و با آگاهی از اینکه ارتش به وی نیاز دارد، شبانه با اتوبوس به شیراز و سپس به بوشهر محل خدمت خود مراجعه کرد.
در ظهر هفتمین روز از آذرماه سال ۱۳۵۹ و در عملیات مروارید، در حالی که دلاورمردان نیروی دریایی ارتش، آخرین گلولههای خود را به سمت دشمن نشانه میرفتند، ناوچه پیکان مورد هدف چند موشک قرار گرفت و شهید همتی به همراه ناوچه پیکان در آبهای خلیج فارس آرام گرفت.
انتقام پیکان با آخرین پرواز فانتوم در ظهر ۷ آذر ۵۹
امیر سرتیپ دوم نمکی میگوید: «بلافاصله پس از درخواست کمک پیکان از نیروی هوایی ارتش یک فروند فانتوم به خلبانی سرهنگ خلبان عباس عابدین موشک مجهز به موشکهای ماوریک از پایگاه شکاری بوشهر پرواز کرد و به سوی منطقه عملیات آمد. هنگامی که فانتوم به سوی اوزا رسید سرهنگ عابدین با شلیک ۴ یا ۵ موشک به سوی اوزا آن را نابود کرد. اینگونه بود که ماجرای مروارید تمام شد.»
چند نفر از نیروی دریایی ارتش در عملیات مروارید شهید شدند؟
۳۴ نفر از دریادلان نیروی دریایی ارتش در این عملیات شهید شدند و دو خلبان نیروی هوایی ارتش به نامهای ستوان مفتخری و سروان روستا در آسمان خلیج فارس جاودانه شدند. فردای این روز، یک فروند هلی کوپتر نیروی دریایی به منطقه اعزام میشود تا بازماندگان عملیات روز قبل را چه ایرانی و چه عراقی از سطح آب جمع آوری کند.
بالگرد هوادریایی نیروی دریایی ارتش
یکی از معدود بازماندگان ناوچه قهرمان پیکان، بعد از نجات یافتن تعریف میکند که نیم ساعت بعد از هدف قرار گرفتن ناوچه پیکان، در حالی که بر روی سطح آب شناور بوده، مشاهده کرده که چگونه ناوچهای که آنان را هدف قرار داد توسط یک فروند هواپیمای ایرانی به قعر آبهای خلیج فارس فرستاده شده است.
حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی به مناسبت رشادتها و دلاور مردیهای نیروی دریایی ارتش در دفاع از جزایر، بنادر، سواحل و دریاهای کشور و به ویژه دفاع از آبادان و خرمشهر و آبهای نیلگون خلیج فارس در دوران جنگ تحمیلی و در نطفه خفه کردن نیروی دریایی دشمن بعثی، در ابتدای دوران دفاع مقدس، هفتم آذر را روز نیروی دریایی ارتش نام نهادند تا همه ساله حماسه با شکوه دریادلان نیروی دریایی و یاد شهدای عزیز و گرانقدر دریایی گرامی داشته شود.
نتایج عملیات مروارید چه بود؟
در طول عملیات غرور آفرین مروارید بخش اعظم نیروی دریایی عراق از هم پاشید و به کلی نابود گردید. خسارات به طور کلی به شرح زیر بود:
۵ فروند ناوچه موشک انداز از نوع ۱ OSA و OSA۲
ناو مین جمع کن ۱ فروند
ناو نیرو بر ۱ فروند
ناوچه تندرو ۳ فروند
یگان ناشناخته ۲ فروند
یگان صدمه دیده ۳ فروند
همچنین تعدادی از نیروهای دشمن نیز در این عملیات به اسارت در آمدند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.