آرزوی اصلاح طلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ چیست؟
اکنون نزدیک به ۵ ماه تا وقوع سیاسیترین رخداد کشور یعنی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باقی است و جریانهای فکری جدیتر از قبل برای حضور پرقدرت در میدان انتخابات خیز برداشتهاند، برخی افراد رسماً ورود خود به عرصه را اعلام کرده و برخی نیز کجدار و مریز به موضوع وارد شدهاند تا با رصد فضای عمومی کشور تصمیم نهایی را برای نحوه کاندیداتوری در انتخابات بگیرند.
این روزها اما ارائه برنامه با اهمیتترین موضوع برای ورود پرقدرت افراد و جریانهای فکری به عرصه انتخابات است. به منظور شفاف کردن مانیفست جریانهای سیاسی در ۱۴۰۰، پای صحبت فعالان احزاب و گروهها خواهیم نشست.
آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتگوی تفصیلی با محمدرضا خباز سیاستمدار اصلاحطلب و از اعضای حزب اعتماد ملی درباره چگونگی ورود این جریان به عرصه انتخابات است.
سال ۱۴۰۰ انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم برگزار میشود. برخی افراد مشخصا برای حضور در انتخابات به عنوان کاندیدا فعالیت خود را آغاز کردند و البته چهره های شاخص هنوز ترجیح می دهند حضور یا عدم حضورشان را به آینده موکول کنند. از نظر شما بازیگران مطرح در عرصه انتخابات لااقل از میان اصلاح طلبان چه کسانی خواهند بود؟
انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است و طبیعتاً هر فردی که دل در گرو مردم دارد و علاقمند است که کشور از وضع موجود به وضع مطلوب برسد، نباید نسبت به انتخابات بیتفاوت باشد. یعنی نباید بگوییم چون دیگران تلاش میکنند ما مسئولیتی نداریم.
دو جناح درون نظام که ۴۰ سال در انتخاباتهای کشور مؤثر بودهاند، اصولگرایان و اصلاحطلبان هستند. به اصولگرایان کاری ندارم، اما این روزها مهمترین چالش و نگرانی اصلاحطلبان احتمال حضور نیافتن مردم پای صندوقها و کاهش آراست که نمونه آن در اسفند سال ۹۸ و انتخابات مجلس اتفاق افتاد. بنابراین معتقدم اصلاحطلبان نباید برای ۱۴۰۰ تماشاچی باشند. باید کاری کنند تا مردم دلگرم و به آینده کشور امیدوار شوند و پای صندوقهای رأی بیایند.
اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ از ادعاهای بزرگ بپرهیزند
اصلاحطلبان باید برای انتخابات پیشِرو یک مانیفست و برنامه واقعی داشته باشند، برنامهای که با امکانات فعلی کشور منطبق و برای مردم قابل باور باشد. باید از ادعاهای بزرگ پرهیز کنیم؛ چون تحقق ادعاهای بزرگ در مدت کوتاه امکانپذیر نیست. همچنین ادعاها باید براساس اختیاراتی باشد که رئیس جمهور دارد. چون معتقدیم درصد زیادی از مسائل کشور در اختیار رئیس جمهور نیست. لذا کاندیدای اصلاحطلبان باید مانیفست خود را در حدی که یک رئیس جمهور اختیار دارد، ارائه کند و اصلاحطلبان از الان باید در صدد تنظیم این برنامه باشند. وقتی برنامه مدون شد، آن فردی که بتواند از عهده برنامه برآید، وارد عرصه انتخابات شود که امیدواریم از شورای نگهبان هم تأییدیه بگیرد تا زمینه حضور حداکثری مردم در انتخابات فراهم شود.
۲ آرزوی انتخاباتی اصلاحطلبان
اصلاحطلبان دو آرزو دارند، یکی اینکه انتخابات پرشور و دشمن شکن برگزار شود تا در کشور رونق به وجود آید و دشمن ناامید شود. آرزوی دوم این است که کاندیدای ما رأی بیاورد. این خلاف نظر عدهای است که برایشان مشارکت مردم مهم نیست و معتقدند کاندیدای آنان حتی با حداقل رأی هم میتواند انتخاب شود و کثرت مردم در انتخاب اشخاص مهم نیست. اصلاحات انتخابات حداقلی را سم مهلک برای کشور میداند و به چنین انتخاباتی راضی نیست.
با توجه به فضایی که امروز بر کشور حاکم است و ما در حوزه های مختلف با چالشهایی مواجهیم که مهمترین آنها بحث معیشت و اقتصاد است، از نگاه شما اقبال مردم در انتخابات ۱۴۰۰ به سمت چه ایده و تفکری خواهد رفت؟ از ویژگیهای جوانگرایی، داشتن ایده، مجرب بودن و ... کدام مولفه می تواند رای بیشتری را به سمت خود جلب کند؟
یک کاندیدا باید به نسبت همه این ویژگیها را داشته باشد؛ اما وقتی صحبت از جوانگرایی میکنیم معتقدیم این روحیه باید در همه ارگانهای کشور جاری شود، نه فقط در ریاست جمهوری و هیئت دولت. مثلا در ائمه جمعه هم باید جوانگرایی وجود داشته باشد و خطیبان جمعهای که به سنین ۶۵-۷۰ رسیدند بازنشسته شوند. آنقدر جوان روحانی انقلابی و با سواد داریم که میتوانند جایگزین شوند. لذا برای باورپذیر شدن ادعای جوانگرایی لازم است این مسئله در همه ارکان کشور اتفاق بیفتد.
بیتوجهی به محرومان برای رئیس جمهور نقص است
کاندیدای ریاست جمهوری باید به محرومان توجه داشته باشد تا مورد اقبال قرار بگیرد، انقلاب ایران از آن محرومان است و تمام اقشاری که از انقلاب دفاع کردند از این قشر بودند. در جنگ تحمیلی هم اکثراً مستضعفان به جبهه میرفتند و کمتر فرزندان افراد متمول در جنگ حضور پیدا میکردند. شهدای جنگ اکثراً از طبقه سوم و چهارم جامعه هستند. لذا رئیس جمهور باید روحیه توجه به محرمان را داشته باشد در غیر این صورت دارای نقص است.
کاندیدای ریاست جمهوری باید اول ایده و مانیفست خود را مشخص کند
همچنین کسی که کاندیدای ریاست جمهوی میشود، باید ایده حل مسائل داشته باشد. از قبل مانیفست خود را مشخص کند و بعد وارد عرصه انتخابات شود. البته هیچ رئیس جمهوری نیست که بتواند همه مشکلات را حل کند، مشکلات فراوان است. برخی مسائل ظرف ۴۰ سال روی هم تلانبار شده و متأسفانه بعضی از اینها مزمن شدهاند. باید چند مسئله قابل وصول مانند مشکل مسکن را مطرح کند و همه توان خود را برای عملی کردن آن بگذارد.
اینکه میگوییم کاندیدا یا جناح حامی او باید مانیفست داشته باشند، برای این است که فرد منتخب بعداً زیر حرفش نزند؛ چون مانیفست را امضا میکند و در اختیار مردم قرار میدهد و اگر او در صدد اجرای برنامهاش نبود طرفدارانش مدعی شوند. البته کسی که رئیس جمهور میشود نباید اختیارات خود را با همتایانش در کشورهای دیگر مقایسه کند، قانون اساسی ما اختیارات را تقسیم کرده و کسی که رئیس جمهور میشود نباید درباره آنچه در اختیارش نیست قولی بدهد، اما هرآنچه در اختیاراتش هست را باید در برنامه خود ارائه کند.
کمتر از ۸ ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باقی است، اما به نظر میرسد هنوز اصلاحطلبان استراتژی واحد و مشخصی برای انتخابات ندارند. آیا به لحاظ سازمانی، در میان این طیف چند دستگی وجود دارد؟ و یا هنوز راجع به انتخابات اساساً بحثی در میان آنان صورت نگرفته است؟
چنددستگی در جریان اصلاحات وجود ندارد؛ اما این به معنی نبودن اختلاف سلیقه در طیف اصلاحطلب نیست. اختلاف سلیقه میان احزاب و اشخاص هست که معتقدم با وجود آقای خاتمی به توافق میرسند و مشکلی نخواهد بود.
سال ۹۸ اصلاحطلبان در انتخابات شرکت نکردند چون فقط کاندیداهای هشت حزب تأیید صلاحیت شدند و توانستند وارد عرصه انتخابات شوند و همانها هم برای حضور مردم در انتخابات اطلاعیه دادند.
شورای عالی سیاستگذاری به دلیل اینکه کاندیداهای آنان رد صلاحیت شده بود، اطلاعیهای نداد و از مردم برای حضور در انتخابات مجلس یازدهم دعوت نکرد. امیدواریم شورای نگهبان این موضوع را با تمام وجود درک کند و کاندیدای اصلاحطلبان را تأیید کند تا شک و تردیدی برای دعوت از مردم در شورای عالی سیاستگذاری نباشد.
بنابراین اختلاف نظر در تمام جناحهای سیاسی وجود دارد، کمااینکه در میان اصولگرایان نیز هست. تفاوت اصلاحطلبان با اصولگرایان این است که آنان محوریتی مانند آقای خاتمی دارند و اصولگرایان چنین محوری ندارند. هرچند آرزو داریم اصولگرایان هم به وحدت برسند تا انتخاباتی پرشور اتفاق بیفتد.
نظر کارگزاران نظر همه اصلاح طلبان نیست
بحثی که یکی دو سال است میان اصلاح طلبان جدی تر شده، همین موضوع محوریت آقای خاتمی است. برای مثال کارگزاران مشخصاً آقای خاتمی را فاقد ویژگیهای لازم برای محوریت اصلاحات معرفی میکند اما در این میان بعضی نیز با دیدگاه کارگزاران مخالفند. این مناقشه را چطور تحلیل میکنید؟
زمانی هم که آقای خاتمی رئیسجمهور بود، برخی افراد نسبت به وی نظرات دیگری داشتند. در نهایت چون فرد بهتری نبود محوریت او را قبول کردند. الان هم معتقدم بهتر از خاتمی نداریم. حالا اگر فردی از یک حزب اصلاحطلب چنین حرفی را بیان کرده، صحبت او حرف همه اصلاحطلبان نیست. به او حمله و اهانت نمیکنیم چون نظرش را گفته و این گناه نیست. اما نظرش برای خودش محترم است و نه برای تمامی اصلاحطلبان یا جامعه؛ باید تضارب افکار به وجود بیاید تا برآیند آن برای کشور مثبت باشد. زمانی میتوانیم یک موضوع را به همه حزب نسبت دهیم که شورای سیاستگذاری بیانیه دهد. اینکه میگویند آقای X نباشد و آقای Y باشد قطعاً چنین اتفاقی نخواهد افتاد به دلیل اینکه وجاهت آقای خاتمی قابل قبول است.
کارگزاران اساساً خود و اقداماتشان در مجلس پنجم را آغاز جریان اصلاحات معرفی میکنند و تلویحاً میگویند حتی آقای خاتمی را هم آنها برای انتخابات ۷۶ به عرصه کشاندند. لذا باید نقش محوری بیشتری داشته باشند.
چرا به انتخابات سال ۷۶ اشاره کنیم که بسیاری از مردم یادشان رفته باشد، در انتخابات ۹۲ و ۹۶ هم که آقای روحانی انتخاب شد اگر از حزب اعتدال و توسعه سؤال کنید، ممکن است بگویند بیشتر آرای روحانی به واسطه این حزب بوده، آیا این حرف قابل قبول است؟
مدت زیادی از سال ۷۶ گذشته، سال ۷۶ کجا و سال ۹۹ کجا؟ ظرف ۲۳ سال گذشته بسیاری از نظرات تغییر کرده و باید برای تحلیل مسائل شرایط زمان و مکان را در نظر بگیریم. یک محقق هم ممکن است امروز نظری بدهد و فردا نظرش متفاوت باشد. صحبت از سال ۷۶ اکنون مدخلیت ندارد. البته من نشنیدهام کارگزاران بگوید ما باید محور باشیم، اگر هم کسی چنین ادعایی بکند، حرف خودش را زده، وقتی ملاک عمل رأی دموکراتیک حزب باشد، کسی نمیتواند ادعا کند من محورم؛ چون هر موضوعی در مجموع اصلاح طلبان به رأی گذاشته خواهد شد. حال فرد مدعی یا میپذیرد یا نمیپذیرد. چیزی که مسلم است هیچکدام از گروههای اصلاح طلب به تنهایی نمیتوانند انتخابات را خوب برگزار کنند بلکه اجماع و همدلی آنان است که میتواند انتخابات خوب و موفقی را رقم بزند.
سال گذشته و بهویژه پس از اینکه اصلاحطلبان حضور موفقی در انتخابات مجلس نداشتند، انتقادات مسبوق به سابقه علیه شورای عالی سیاستگذاری بسیار تشدید شد و حتی برخی نزدیکان آقای خاتمی از این شورا کنارهگیری کردند و به جمع منتقدین پیوستند. برای انتخابات ۱۴۰۰ آیا اصلاح طلبان تشکیلات متفاوتی را سازماندهی خواهند کرد یا همان شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان را احیا میکنند؟
جنس انتخابات مجلس با ریاست جمهوری متفاوت است. انتخابات ریاست جمهوری یک نفر را کاندیدا میکنند، اما در مجلس ۲۹۰ نفر انتخاب میشوند. احزاب اصلاحطلب ۳۰ حزب هستند که ۲۲ حزب اعلام کردند برای انتخابات مجلس یازدهم کاندیداهای آنان در شورای نگهبان و هیئت اجرایی رد صلاحیت شدند. لذا گفتند ما دیگر در شورای عالی سیاستگذاری شرکت نمیکنیم و دعوت به حضور در انتخابات هم نداریم. متأسفانه یکی از مشکلاتی که سبب شد جمعیت ۴۲ درصدی برای انتخابات مجلس آمد و موجب خوشحالی دشمن شد، همین بود. در انتخابات ریاست جمهوری اینگونه نیست، یک یا نهایتاً دو کاندیدا از هر حزب حضور خواهند داشت. اگر شورای نگهبان کاندیدای یک حزب را رد کند بدنه آن حزب انگیزهای برای شرکت در انتخابات ندارد و نمیداند باید به چه کسی رأی بدهد؟
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان سبک جدیدی برای ۱۴۰۰ دارد
شورای عالی سیاستگذاری هم در انتخابات ریاست جمهوری فعالیت میکند، اما نه به سبک قدیم؛ بلکه با روش جدی وارد عرصه انتخابات میشود.
تمام کسانی که به نظام علاقمند هستند باید کاری کنند که انتخابات باشکوه برگزار شود و از حضور انتخابات حداکثری خوشحال باشند، متأسفانه برخی آقایان دستاندرکار اعتقادی به رأی مردم ندارند و اگر رهبر معظم انقلاب نفرموده بودند رأی مردم حقالناس است ممکن بود پای خود را فراتر بگذارند. باید کاری کنیم این حقالناس به معنای واقعی در کشور محقق شود و از هر دو جناح کاندیدا در انتخابات حضور داشته باشند تا مردم پای صندوقها بیایند.
برخی گفتهاند آقایان جهانگیری و عارف جزو گزینههای اصلی اصلاح طلبان برای ۱۴۰۰ خواهند بود. این تحلیلها چقدر به واقعیت نزدیک است؟
نه تنها جهانگیری و عارف بلکه افراد دیگری هم جزو کاندیداهای اصلاحطلبان هستند. پیشنهادم به عنوان عضوی از بدنه اصلاحات به آقای خاتمی و مجموعه دوستان تصمیمساز این است که نخست ظرف را آماده کنند و بعد دنبال مظروف باشند. یعنی اول کاسه را آماده کنند و بعد بگویند میخواهیم حلیم یا شله در آن بریزیم. خوشبختانه مظروفهای فراوانی وجود دارند اما باید باید ببینیم کدامشان به درد ظرف ما میخورند.
برخی کارشناسان معتقدند اصلاح طلبان به همراه کارگزاران احتمالاً بر سر کاندیدایی از جنس آقای علی لاریجانی توافق خواهند کرد. آیا احتمال حمایت اصلاح طلبان از کاندیدایی مانند آقای لاریجانی وجود دارد؟
آقای لاریجانی اصلاً اصلاح طلب نیست. من در انتخابات سال ۹۲ هم نظری داشتم که آقای خاتمی قبول داشت ولی بسیاری از دوستان موافق نبودند. اینکه ما به عنوان مجموعه اصلاحطلب باید در مرحله اول کاندیدای اصلاحطلب داشته باشیم و حتی به آقای خاتمی گفتم خودت بیا و اگر نخواستی آقای هاشمی رفسنجانی بیاید در غیراینصورت شخصی را با رأی اکثریت نخبگان اصلاح طلب معرفی کنیم و همه اصلاح طلبان حول او جمع شوند. اما اگر نشد به عنوان مجموعه درون نظام نباید از صندوق رأی قهر کنیم. باید دنبال اصولگرایی برویم که تأیید صلاحیت شده و اصلاح طلبان را هم قبول داشته باشد. میخواستیم فردی که رئیس جمهور میشود نظر ما را بپذیر و نگوید چون اصلاح طلب هستند نظرشان را قبول ندارم که اتفاقا همینطور هم شد آقای خاتمی نیامد، مرحوم هاشمی هم تأیید صلاحیت نشد و عارف به عنوان کاندیدای اصلاح طلب به نفع روحانی کنار رفت و در نهایت اصلاح طلبان گرد یک اصولگرا جمع شدند.
رأی اصلاح طلبان به روحانی برای نایب رئیسی مجلس
روحانی کاملا اصولگرا و از جامعه روحانیت بود اما به نظرات اصلاح طلبان هم توجه داشت. در مجالس چهارم و پنجم هم که اصلاح طلبان در اقلیت بودند دو لیست از اصولگرایان و اصلاحطلبان به هیئت رئیسه ارائه شد که فقط یک نفر در هر دو لیست مشترک بود و آن حسن روحانی بود. یعنی در دورههای چهارم و پنجم مجلس هم اصلاح طلبان به روحانی برای حضور در جایگاه نایب رئیس مجلس رأی دادند. برای همین عموماً رأی نایب رئیس اول از آرای رئیس مجلس هم بیشتر میشد. متأسفانه برخی دوستان به خاطر رفتارهایی که در دولت روحانی و مجلس دهم اتفاق افتاد دلخورند و فهرست اشتراکی را به صلاح نمی دانند و معتقدند یا باید کاندیدای اصلاح طلب داشته باشیم یا اصلاً حضور پیدا نکنیم.
کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری 1400 خواهید شد؟
آنقدر نیروی قوی برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد که نیازی به حضور من نیست. من فقط به عنوان پادوی ستادهای انتخاباتی، سخنران و منبری در انتخابات شرکت خواهم کرد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.