نقشه بایدن برای اقتصاد آمریکا چیست؟
در مناظره نخست ۲ نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، وقتی ترامپ سعی داشت رویکردهای جو بایدن را چپگرایانه و نزدیک به رویکرد برنی سندرز -سناتور سوسیالیست و رقیب اصلی بایدن در دور مقدماتی- پیوند بزند، معاون رئیسجمهور سابق آمریکا در جملهای زیرکانه گفت که من پیش از این برنی سندرز سوسیالیست را شکست دادها م.
هفتهنامه اکونومیست در شماره ۳ اکتبر ۲۰۲۰ به سیاستهای اقتصادی جو بایدن پرداخت و نوشت:
«دو رقیب ریاست جمهوری این هفته در اولین مناظره قبل از انتخابات آمریکا در ۳ نوامبر به مصاف هم رفتند. دونالد ترامپ ، رئیس جمهور آمریکا ، هدف خود را ایجاد نزاع و حتی ضربه به اعتبار روند انتخابات قرار داد. از آن سو جو بایدن عصر خود را با لگد کردن ترامپ به خاطر به زانو در آوردن کشور گذراند.
رئیس جمهور به دنبال آنچه که امیدوار بود ضربه ناکاوت باشد، حریف خود را مرد ضعیفی توصیف کرد که تسلیم برنامههای اقتصادی چپگرایانه در راستای افزایش چشمگیر اختیارات دولت و فلج کردن تجارت آمریکا میشود. ترس از وجود چنین سیاستهای نامتوازن چپگرایانهای در دولت احتمالی بایدن در میان برخی از رهبران تجاری آمریکا در جریان است.
با این حال ایراد چنین اتهامی درباره رویکرد اقتصادی بایدن بسیار اغراقآمیز است. بایدن عقاید آرمانشهری چپگرایانه را رد کرده است. پیشنهادهای مالیاتی و هزینه برنامههای وی منطقی است. این برنامهها صرفاً حکایت از یک دولت نسبتاً بزرگتر دارند که در تلاش برای مقابله با معضلات واقعی پیش روی آمریکا است؛ از جمله مشکلات مربوط به زیرساختهای نامناسب، تغییر اقلیم و کسبوکارهای کوچک. در واقع، نقص موجود در برنامههای جو بایدن این است که در برخی حوزهها به اندازه کافی گسترده نیستند.
سر باز کردن مشکلات پنهان با شیوع کرونا
هنگامی که ترامپ در سال ۲۰۱۷ قدرت را به دست گرفت امیدوار بود که با ارائه خط تلفن مستقیم اتاق بیضیشکل به رؤسا و کاهش مالیاتها و بروکراسیهای اداری، روحیه حیوانی تجارت را از بین ببرد. قبل از شیوع کرونا پارهای از این طرح به کمک سیاستهای سست و بیقاعده فدرال رزرو در حال اجرا بود. اطمینان به مشاغل کوچک به بالاترین حد سی ساله خود رسید، سهام رشد فوقالعادهای داشت و دستمزد فقیرترین گروه کارگران سالانه ۴.۷ درصد در حال رشد بود که سریعترین سرعت از سال ۲۰۰۸ به شمار میرود. رأی دهندگان، اغلب اقتصاد را در اولویت مطالبات قرار میدهند و اگر شیوع ویروس کرونا نبود ، دلایل کافی برای انتخاب مجدد وی وجود داشت.
با این حال، با پاندمی کرونا تا حدودی کمبودهای ترامپ نیز روشن شده است. مشکلات بلندمدت سر باز کردهاند، از جمله زیرساختهایی که فروپاشیده و شبکههای امن اجتماعی که متلاشی شدهاند. پویایی اصولی تجارت همچنان ضعیف است. سرمایهگذاریها بیسروصدا است و تعداد کمتری از شرکتها ایجاد شدهاند و حتی شرکتهای بزرگتر قدرت نفوذ کمتری دارند.
سبک آشفته ترامپ که شرمساری عمومی شرکتها و حمله به حاکمیت قانون را در بر داشت، به مثابه مالیاتی بر رشد اقتصادی است. مقرراتزدایی به سوزاندن بیاحتیاط قوانین تبدیل شده است. از تقابل با چین امتیازات کمی حاصل شده، در حالی که سیستم تجارت جهانی را بیثبات کرده است.
اولویت اقتصادی Bidenomics
بایدن به عنوان چهل و ششمین رئیس جمهور آمریکا تنها با داشتن یک مدیر ذی صلاح که معتقد به نهادهاست، به مشاوره توجه دارد و نتیجه سیاستها را پیگیری میکند، میتواند برخی از این مشکلات را برطرف کند. این ویژگیها در سال ۲۰۲۱ مورد نیاز خواهد بود، زیرا شاید ۵ میلیون نفر با بیکاری طولانی مدت روبرو باشند و بسیاری از شرکتهای کوچک در حال مقابله با ورشکستگی هستند.
اولویت اقتصادی بایدن تصویب یک «لایحه بزرگ بازیابی» است که بسته به اینکه یک طرح محرک قبل از انتخابات از کنگره بگذرد، میتواند به ارزش ۲ تا ۳ تریلیون دلار باشد. این طرح شامل وام کوتاه مدت، تقویت بیمه بیکاری و کمک به دولتهای ایالتی و محلی است که با یک چالش بودجهای روبرو هستند.
بایدن همچنین به بنگاههای اقتصادی کوچک که به اندازه شرکتهای بزرگ کمک دریافت نکردهاند، کمک هزینه یا وام میدهد. او تنش ها را با چین کاهش میدهد و بازارها را آرام میکند. و اگر واکسنی وارد شود، رویکرد تعاونی وی در روابط خارجی -و نه معاملهای- باعث توزیع جهانی آسانتر آن میشود. وی به مرزها اجازه بازگشایی میدهد تا تجارت سریعتر بهبود یابد.
Build Back Better؛ بازسازی گذشته بهتر
این لایحه بازیابی همچنین با تمرکز بر برخی از مشکلات درازمدت آمریکا که از سالها قبل نیز از اولویتهای بایدن بودهاند، سیاست «بهسازی گذشته» را هدف گرفته است. او مشتاق یک رونق بزرگ زیرساختی مناسب شرایط اقلیمی برای اصلاح دههها کمبود سرمایهگذاری است: پلهای آمریکایی به طور متوسط ۴۳ سال قدمت دارند. به موازات اینکه چین در حال ایجاد چالشی جدی برای علوم آمریکایی است، تحقیق و توسعه دولت از بیش از ۱.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی در سال ۱۹۶۰، امروز به ۰.۷ درصد از تولید ناخالص داخلی کاهش یافته است. بایدن با گسترش تحقیق و توسعه در فنآوریها و انرژیهای تجدیدپذیر، این روند را معکوس میکند.
او محدودیت های شدید ترامپ در مورد مهاجرت که تهدیدی برای رقابتپذیری آمریکا است را لغو میکند. بایدن میخواهد سطح زندگی و تحرک اجتماعی طبقه متوسط را بالا ببرد. این به معنای هزینه بیشتر در زمینه آموزش، بهداشت و درمان، مسکن و حداقل دستمزد ۱۵ دلاری است که به ۱۷ میلیون کارگری که امروز درآمد کمتر از این دارند کمک میکند.
جو بایدن سوسیالیست نیست
این موارد به سختی در دستور کار یک سوسیالیست قرار دارد. بایدن از تخیلات سادهانگارانه چپ از جمله Medicare For All (بهداشت رایگان عمومی)، ممنوعیت انرژی هستهای و مشاغل تضمین شده چشم پوشی کرده است.
برنامههای وی از نظر اندازه و دامنه متوسط بوده و به هزینههای عمومی سالانه تنها ۳ درصد از تولید ناخالص داخلی را افزوده است -با این فرض که همه این طرحها میتوانند از مجلس سنا عبور کنند-. این میزان هزینه نسبت به برنامه الیزابت وارن و برنی سندرز که ۲۳ تا ۲۶ درصد از تولید ناخالص داخلی را شامل میشد، قابل مقایسه نیست.
او مالیات را افزایش می دهد تا حدود نیمی از هزینههای تأیید شده را با مالیات بیشتری که برای شرکتهای بزرگ و ثروتمندان در نظر دارد، بپردازد. حتی اگر تمام برنامه مالیاتی وی تصویب شود -که بسیار بعید است- مطالعات نشان می دهد سود شرکتها پس از مالیات تا ۱۲ درصد و درآمد قشر ثروتمند (یک درصد بالایی جامعه آمریکا) را تا ۱۴ درصد کاهش میدهد . اگر ثروتمند باشید، چنین طرحی تحریککننده خواهد بود، اما فاجعه نیست.»
ضعف واقعی Bidenomics؛ جسارت ناکافی
خطر واقعی Bidenomics این است که عملگرایی او با جسارت کافی همراه نیست و گاهی اوقات در مسیر رسیدن به اهداف رقابتی شکست می خورد. به عنوان مثال؛ او به درستی از نردبانهای تحرک اجتماعی و همچنین شبکه ایمنی بهتر برای کارگرانی که شغل خود را از دست میدهند پشتیبانی میکند، برنامههای وی از « مسکن مقرونبهصرفهتر » گرفته تا « دانشگاه های دولتی رایگان » متغیر است، اما او که مجهز به این سپرهای ایمنی است، باید از برنامههای تخریبی خلاقانهتر استقبال کند تا بتواند استانداردهای زندگی را در بلندمدت ارتقاء دهد.
در عوض غریزه بایدن متمایل به حمایت از شرکتها است و او در مورد تقویت رقابت، از جمله اعطای امتیاز انحصاری به فنآوریهای باز، حرف زیادی برای گفتن ندارد. شرکتهای فعلی و خودیها معمولاً از مقررات پیچیده، به عنوان مانعی برای ورود رقبا استفاده میکنند و برنامههای بایدن در حوزه «نوار قرمز*» پیچیده شده است.
(* نوار قرمز، اصطلاحی برای تنظیم بیش از حد مقررات اداری یا انطباق سختگیرانه آن با قوانین رسمی است که زائد یا بوروکراتیک تلقی شده و اقدام و تصمیمگیری را کند میکنند. این مجموعه شامل پر کردن مدارک ظاهرا غیرضروری، دریافت مجوزهای غیرضروری و حضور چندین نفر مازاد در یک پروسه کاری است و معمولاً برای نهادهای دولتی اعمال میشود، اما میتواند برای سایر سازمانها مانند شرکتهای خصوصی و نیمهخصوصی نیز اعمال شود.)
فرصتهای از دست رفته
سیاست اقلیمی بایدن نشان دهنده پیشرفت واقعی است. ساخت شبکههای برق سبز و شبکههای شارژینگ، منطقی به نظر میرسد، زیرا بخش خصوصی ممکن است جلوی خود را بگیرد. اما با این قانون که ۴۰ درصد از هزینهها باید به نفع جوامع محروم و مزایای تأمین کنندگان داخلی باشد، تأثیر آن کمرنگ خواهد شد: این دستورالعملی در راستای ناکارآمدی است.
طرح وی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای دارای اهداف مشخص است، اما از مالیات کربن که قدرت بازارهای سرمایه برای تخصیص مجدد منابع را مهار میکند ، طفره رفته است؛ این فرصتی از دست رفته است. ماه گذشته میزگرد تجارت، به نمایندگی از شرکتهای آمریکایی گفت که از قیمتگذاری کربن پشتیبانی میکند.
ضرورت احیای اتحادهای بزرگ تجاری
این کمبود جسارت و شهامت همچنین نشان دهنده فقدان یک استراتژی کاملاً توسعه یافته است. بایدن سابقه قابل ملاحظهای در زمینه تجارت آزاد در کارنامهاش دارد، اما اصرار وی بر حمل کالا از طریق کشتیهای آمریکایی، تعرفهها را به سرعت حذف نخواهد کرد و طرح بیش از حد درگیر حمایتگرایی از خردهفروشیها میشود.
این میتواند وظیفه دلهرهآور پیش روی او را پیچیدهتر کند: ایجاد یک چارچوب جدید برای اداره روابط اقتصادی با چین، که متقاعد کردن متحدان آمریکا برای حضور در این چارچوب را شامل میشود -حتی اگر آنها حمایتگرایی را در آغوش کشیده باشند.
سیاست مالی بایدن نیز به همین صورت است. بایدن می خواهد هزینه برخی از اقدامات خود را با اعتبار خودش پرداخت کند - این یک چیز نادر در این روزها است. با این وجود، تا سال ۲۰۵۰ بدهی عمومی در شرف رسیدن به حدود ۲۰۰ درصد از تولید ناخالص داخلی است. اکنون که نرخ بهره نزدیک به صفر است و بانک فدرال در حال خرید بدهی دولت است، دلیل کمی برای دلخوری وجود دارد. اما اگر رئیس جمهور بعدی با این چالش طولانی مدت روبرو باشد، آمریکا سود خواهد برد. این به معنای آغاز روند ایجاد یک اجماع جدیتر در مورد هزینههای استحقاقی و پایه مالیاتی پایدار است.
درباره اولویتها جسور و بیرحم باش
با توجه به اینکه هنوز معلوم نیست که بایدن در ماه نوامبر برنده شود، ابهام موجود در سیاستهای او قابل درک است. اما این خطر وجود دارد که بایدن فرض کند پیروزی وی و بازگشت به روند رو به رشد و جایگاه شایسته، برای قرار دادن آمریکا در مسیر درست کافی است. اگر او بخواهد اقتصاد آمریکا را تجدید کند و نسبت به رهبری ایالات متحده در جهان ثروتمند طی دهههای آینده اطمینان حاصل کند، باید جسورتر از این باشد. در آستانه قدرت، او باید در مورد اولویتها و دورنمای سیاستهایش بیرحمانهتر موضعگیری کند.
این مطلب برایم مفید است
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.