قرار گرفتن در فهرست امید برای خودم هم عجیب بود
طیبه سیاوشی نماینده مجلس دهم می گوید: در مجلس دهم شخصا نمایندههای اصولگرایی را دیدم که در حوزه زنان با ما همکاری میکردند ولی اصلاحطلبانی هم بودند که این همکاری را با ما نداشتند. فراکسیون مستقلین هم که موضعش مشخص نبود.
خانم سیاوشی از زندگی شخصی و تحصیلی تان بگویید؟
متولد خرداد ۱۳۴۵ در بیمارستان سابق رضا پهلوی که الان شهدای تجریش خوانده می شود به دنیا آمدم. در خانواده کارگری و مذهبی بزرگ شدم. سه برادر و دو خواهر داشتم. منزل پدری ام در چیذر بود. در همان چیذر دوره ابتدایی را طی کردم. چون در چیذر دبیرستان دخترانه نبود به دبیرستان دولتی بوعلی در فرمانیه رفتم. سال ۱۳۶۳ دیپلم گرفتم و به مدت یک سال در حوزه علمیه چیذر تا پایان جامع المقدمات تحصیل کردم و در سال ۱۳۶۴ در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواندم. علیرغم این که پدر کارگر بود و صبح خیلی زود می رفت و دیر وقت به خانه برمی گشت ولی سعی داشت ما را با کتاب آشنا کند. خاطره خوبی که از ایشان به یاد دارم این است که شب های جمعه پول توجیبی جداگانه ای به ما می داد تا از کتاب فروشی اصغر اقا زیر مسجد قائم چیذر کتاب بخریم. البته با این پول مجله ای به نام پیام شادی را نیز می خریدیم و می خواندیم. سال۱۳۶۵ ازدواج کردم. سال ۶۸ و ۷۴ خدا دو دختر به ما داد. سال ۱۳۷۰ در دفتر مطالعات وزارت خارجه مشغول به کار شدم. سپس در سال ۱۳۸۱ وارد دانشکده روابط بین الملل همین وزارتخانه شدم.
در هیچ حزبی عضویت دارید؟
عضو هیچ حزب و تشکل سیاسی خاصی نیسیتم. فعالیت من بیشتر در حوزه سمن ها بود و هست. وقتی فارغ التحصیل شدیم وزارت خارجه برخلاف همه سال ها، ما را استخدام نکرد. من به صورت قراردادی در همین وزارتخانه مشغول فعالیت شدم که این قرارداد ۱۰ سال طول کشید و من یک دهه در دفتر مطالعات معاونت پژوهشی این وزارتخانه واقع در نیاوران اشتغال داشتم. بعد از آن ، وزارتخانه را ترک کردم و شروع به کار در زمینه سمن ها کردم. مدتی نیز با یک سمن حوزه کودکان در منطقه ۱۲ همکاری کردم. تا اینکه به مجلس راه پیدا کردم. بعد از به پایان رسیدن عمر مجلس، خانم معصومه ابتکار از من خواست به معاونت زنان بروم. پرس و جو و مشورت کردم و پذیرفتم. با این نیت که شاید در این یک سال باقی مانده از کار دولت، بتوانم کاری برای زنان کشورم انجام دهم.
چه طور شد به فکر نماینده شدن افتادید؟
وقتی کمپین ثبت نام حداکثری اتفاق افتاد همسرم و یکی از دوستان دوره کارشناسی ام در دانشگاه تهران به شدت مرا تشویق به نامزد شدن کردند. تعدادی از دوستان دیگر دوران دانشگاهم نیز مرا می شناختند. یا کسانی که در فعالیت های سمنی با من بودند از من حمایت کردند و من وارد فهرست امید تهران شدم. برای خود من هم عجیب بود. چون افراد بسیار شاخصی بودند و من می گفتم با وجود این چهره ها شانسی برای ورود من به قوه مقننه وجود ندارد. ولی به اصرار و تشویق افرادی که ذکر کردم در یک عصر سرد زمستانی به همراه یکی از دوستانم به فرمانداری رفتم . فکر کنم آخرین نفری که ثبت نام کرد خود من بودم چون بعد از ورود من در را بستند و گفتند مهلت ثبت نام تمام شده است.
شما عضو فراکسیون زنان مجلس دهم بودید. از این فراکسیون برایمان بگویید؟
کسانی که حتی یک آشنایی اندک با مجلس داشته باشند می دانند یکی از مهمترین و اثرگذارترین و شاخص ترین فراکسیون های مجلس، همین فراکسیون زنان است. این فراکسیون همیشه از نظر تعداد کوچک ولی بسیار فعال بوده است. این فراکسیون همیشه تاثیر گذار بوده و در مواقع مختلف صدایش در جامعه شنیده شده است. اعضای فراکسیون زنان مجلس دهم در بدو ورود، اصلاح آیین نامه خود را شروع کرد. با موافقت همدیگر آیین نامه نوشته و اعضای فراکسیون زنان نیز آن را مصوب کرد. برای تعیین رییس و هیات رییسه مجلس، رای گیری شد و خانم سلحشوری رییس و من هم نایب رییس شدم. برای نخستین بار بود که حدود شش درصد نمایندگان مجلس را زنان تشکیل می دادند.
البته اگر خانم مینو خالقی می ماند تعدادتان ۱۸ نفر می شد؟
بله متاسفانه. حداکثر تلاش ما این بود که اگر لایحه یا طرحی میرسد که مربوط به حوزه زنان است و در مجلس قبلی ناتمام مانده را به سرانجام برسانیم. اولین طرحی که در همان ۶ ماه اول کار مجلس به تصویب رساندیم کاهش ساعات کاری زنان با شرایط خاص بود. مادرانی که فرزند زیر ۶ سال، همسر یا فرزند معلول داشتند طبق این مصوبه به جای ۴۸ ساعت در هفته باید ۳۶ ساعت کار کنند. این طرح رای خوبی هم آورد. ما به هیچ وجه تلاش نکردیم کوشش فراکسیون های زنان مجالس قبلی را زیر سوال ببریم. بلکه می کوشیدیم که اگر طرح هایی مسکوت یا نیمه کاره مانده را مورد بررسی قرار دهیم و با لابی آن را تصویب کنیم.
نظر مردان مجلس به فراکسیون زنان چه بود؟
من شاید ۱۰۰ برابر بعضی نمایندگان مجلس رای آورده بودم. البته بعضی از آنها می گفتند شما به خاطر لیست رای آورده اید البته اصطلاحات بدتری نیز در این باره به کار می بردند. جواب ما این بود که در کلان شهری مثل تهران این لیست است که رای می آورد. هم اصولگراها هم اصلاح طلبان لااقل از مجلس ششم با لیست رای آوردند. یادم است چند روز مانده به انتخابات، یکی از سیاستمداران خیلی شاخص اصلاح طلبان به ما گفت در خوش بینانه ترین حالت شما ۱۳ تا ۱۴ نفر از فهرست امید رای می آورند. از سویی نمایندگان زن در کمیسیون های مجلس پخش شده بودند برای نمونه زن ها در کمیسیون صنایع، امنیت ملی و فرهنگی عضو بودند. ولی به هر حال برخوردها از یک نماینده به نماینده دیگر فرق می کرد. البته این ربطی به اصلاح طلب یا اصولگرا بودن نماینده ها نداشت. شخصا اصولگرایانی را دیدم که در حوزه زنان با ما همکاری می کردند ولی اصلاح طلبانی هم بودند که این همکاری را با ما نداشتند. فراکسیون مستقلین هم که موضعشان مشخص نبود.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.