بخش هایی از این گفتگو را در ادامه بخوانید؛

*در همین دوره انتخابات مجلس بسیاری از نمایندگان اصولگرا را هم صرفاً به دلیل اظهار نظر رد صلاحیت کردند. بنابراین به نظر می‌رسد یک دور کاذبی ایجاد شده؛ یعنی اگر چنین رییس مجلس یا رییس جمهوری بخواهد روی کار بیاید از ابتدا شورای نگهبان جلوی آن را می‌گیرد و اگر چنین رؤسای جمهور و یا مجلسی روی کار نیایند روند موجود ادامه خواهد یافت. لذا خیلی چشم‌انداز روشنی دیده نمی‌شود.

اصلاح طلبان را در جایگاه امثال اسرائیل و آمریکا قرار داده و از آنها لولو درست کرده اند

*من فکر می‌کنم ترسی که اینها از افراد مستقل و یا اصلاح‌طلب دارند باید از بین برود. روشی که الان به کار گرفته می‌شود ناشی از ترسی است که از افراد مستقل و اصلاح‌طلبان دارند. اول اینها را در جایگاه امثال اسرائیل و آمریکا قرار دادند و بعد از آنها لولو درست کرده‌اند و از ورودشان به همه جا جلوگیری می‌کنند. دنبال افراد مطیع و فرمانبر هستند، در حالی که ملاک برای ما قانون اساسی است. اگر آن را مبنا قرار دهیم این ناهماهنگی‌ها و تداخلها و حاکمیت دوگانه حل می‌شود.

*از ابتدای انقلاب نگاه‌ها این گونه بوده است که نگرشها و بینشهای مختلف بتوانند اظهارنظر کنند و در مجلس حضور داشته باشند. هیچ خطری هم از این جهت کشور را تهدید نمی‌کند. اینها ترس بی‌جایی دارند و فکر می‌کنند اگر نظر مخالفی ابراز شود اساس نظام متزلزل می‌شود. در حالی که این‌طور نیست. اوایل انقلاب و مجلس اول هم نشان داد که خطری وجود ندارد و در نهایت اکثریت با نگاه اسلامی خواهد بود.

نگاه غلطی است که نظام را یک موجود لرزان نشان می دهند

*این نگاه که عده‌ای فکر می‌کنند نظام مانند یک موجود لرزان و نهال جوانی است که با یک وزش باد جابجا می‌شود نگاه غلطی است. یک نگاه توأم با نگرانی درباره حفظ نظام در جمهوری اسلامی وجود دارد که به این دلیل فکر می‌کنند باید همیشه مخالفان را محدود کنیم و یا حتی از بین ببریم و به این وسیله نظام را حفظ کنیم. فکر می‌کنند تا به حال هم که نظام باقی مانده به دلیل کارهای آنان بوده است. در حالی که درست برعکس است. کارهای آنان نظام را تضعیف کرده است و اگر این اقدامات و برخوردها را انجام نمی‌دادند نظام حالا قویتر بود.

قتل های زنجیره ای نتیجه تعصب کور و غیرعقلایی بود

*این طرز فکر متاسفانه همیشه در جمهوری اسلامی وجود داشته است؛ کسانی که قتل‌های زنجیره‌ای را انجام دادند خودشان به صراحت گفتند ما داریوش فروهر و یا همسر ایشان را از بین بردیم برای حفظ نظام و برای اینکه بقیه روشنفکران و دگراندیشان حساب کار دستشان بیاید. این نگاه از کجا آمده؟ اسلام این اجازه را به آنها داده؟ عقل به آنها دستور می‌دهد؟ هیچ کدام از اینها نیست. بلکه تعصب کور و غیرعقلانی موجب آن شده است. نکته دردناک اینکه در دادگاه گفته بودند ما از این کارها قبلاً هم زیاد انجام داده‌ایم؛ به ما می‌گفتند سوژه فلان شخص است و می‌رفتیم و کارش را یکسره می‌کردیم؛ اما این بار نفهمیدیم چرا به دادگاه آمدیم.

تغییر نظارت استصوابی از دست مجلس خارج است

*من فکر می‌کنم تغییر نظارت استصوابی از دست مجلس خارج است چون هر تغییری را شورای نگهبان رد می‌کند. نمی‌دانم راه رفراندوم تا چه اندازه می‌تواند مؤثر باشد. رفراندوم هم باید با موافقت رهبری انجام شود و دو سوم رأی نمایندگان را لازم دارد. در اصلاح قانون انتخابات سال گذشته خود من پیشنهادی را مطرح کردم که «عدم التزام عملی نامزدها به اسلام صرفاً از طریق تجاهر به فسق ثابت می‌شود» یعنی فقط اگر کسی مشهور به فسق و فجور بود، مثلاً شارب الخمر بود و همه او را به این ویژگی می‌شناختند رد صلاحیت شود. نه اینکه به دلیل اظهار نظر او را رد کنند. یا بر اساس محکومیت قضایی درباره فساد مالی یا اخلاقی رد شود. اما شورای نگهبان آن را رد کرد و بعد هم به کمیسیون برگشت و الان در عمل بایگانی شده است. یعنی شورای نگهبان چون نمی‌خواهد دست خودش را ببندد این تغییرات را رد می کند.

*حالا اگر همین روال فعلی را هم به درستی انجام بدهند باز هم مشکل آنقدرها زیاد نخواهد بود اما همین شیوه مورد نظر خودشان را هم به درستی اجرا نمی‌کنند. چون شورای نگهبان می‌گوید علاوه بر استعلام از مراجع چهارگانه ما تحقیقات محلی هم انجام می‌دهیم. ما می‌گوییم ایرادی ندارد این تحقیقات محلی را هم انجام بدهید اما بالاخره هر سندی که قرار است بر اساس آن درباره صلاحیت نامزدها تصمیم گرفته شود باید متقن باشد، مثلاً یا حکم قضایی داشته باشد یا اقرار خود فرد باشد. نه اینکه به صرف گزارشاتی که برخی افراد به شورای نگهبان می‌دهند و آنها هم از همسایه‌ها و اطرافیان آن کاندیدا به دست آورده‌اند و معلوم نیست تا چه میزان واقعی و چقدر غرض‌ورزی است افرادی را رد صلاحیت کنند. خیلی موارد بوده که فرد شوخی کرده و اینها آن را به عنوان عدم التزام به اسلام در نظر گرفته‌اند. از این بالاتر مسئله اظهارنظرها را هم وارد کرده‌اند. فردی اظهار نظری متفاوت با نظر رسمی کشور داشته و او را رد کرده‌اند. در مورد خود من فقط همین اظهار نظرها را به عنوان مستند ارائه کردند. به من می‌گفتند در فلان مورد به جای اینکه این حرف را بزنی باید این حرف را می‌گفتی! و این یعنی اختناق.

به عارف گفتم خوب نیست به کدخدایی رأی بدهیم اما...

* درباره انتخاب آقای کدخدایی من به آقای عارف گفتم آقای کدخدایی امتحان خودش را داده است و خوب نیست به او رأی بدهیم. اما آقای عارف گفت او در انتخابات مجلس دهم کمک زیادی به ما کرده است. درباره برخی افراد دیگر هم ما گفتیم که مناسب نیستند و رأی ندهیم اما آقای عارف و چند نفر دیگر با همین توجیه اصرار داشتند که گزینه‌های خوبی هستند. به نظر من نگاه ساده‌انگارانه و عدم درک پیچیدگی‌های سیاست باعث حمایت ایشان و فراکسیون امید از ورود این افراد به شورای نگهبان شد.

اگر رئیسی رأی اورده بود شاید  FATF به اینجا نمی رسید

*{در پاسخ به این سوال که واقعاً فکر می‌کنید اگر سال ۹۶ ابراهیم رییسی رأی آورده بود، الان تا این اندازه اوضاع بحرانی نبود؟}: به نظرم این همه مشکل نداشتیم. مطمئن باشید شاید به مذاکره با آمریکا هم رسیده بودیم و FATF هم به اینجا نمی رسید. یعنی خیلی از مشکلات را حل می کردند. این ها فقط از لج آقای روحانی و اصلاح‌طلبان کارشکنی می‌کنند. اما اگر کار را به دست خودشان بدهید چون دیگر مسئول تأمین گوشت و نان و معیشت مردم هستند اول از همه می‌روند سراغ احیای برجام تا تکلیف آن را روشن کنند و بعدبه فکر می‌افتند وضع روابط مالی و بانکی ما را درست کنند. در نتیجه با FATF هم کنار می‌آیند. 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.