با اعلام این خبر تحقیقات به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران آغاز شد. در نخستین گام کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت به سراغ طلافروشی مرد جوان رفتند اما به محض ورود مشخص شد که مقدار زیادی طلا به سرقت رفته است.بدین ترتیب فرضیه آدم ربایی به خاطر سرقت مطرح شد. در اقدام بعدی تیم تحقیق به بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف خانه و مغازه مرد طلافروش پرداختند.

بازبینی دوربین‌ها نشان داد که مرد طلافروش هنگام خروج از خانه از سوی دو مرد سوار خودروی اورژانس اجتماعی شده و لحظاتی بعد نیز خودرو از محل دور شده است. اما دقایقی بعد همان خودروی اورژانس اجتماعی در مقابل طلافروشی شاهین در خیابان نبرد توقف کرد و مردی که ماسک به چهره داشته از خودرو پیاده شده و وارد مغازه شده است. چند دقیقه بعد نیز مرد نقاب دار طلاهای مغازه را که ۷ کیلو بوده داخل ساک دستی ریخته و سوار بر خودرو آنجا را ترک کرده است.

دستگیری آدم رباها

با برملا شدن این موضوع بلافاصله شماره پلاک خودروی اورژانس اجتماعی استعلام شد. اما بررسی‌ها نشان می‌داد که پلاک متعلق به یک خودروی پراید بوده که مدتی قبل به سرقت رفته است.

در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که یکی از اقوام دور شاهین در این آدم ربایی نقش دارد. بدین ترتیب به دستور بازپرس جنایی، مرد جوان که جابر نام داشت ۲۵ اسفند در محدوده خیابان نبرد بازداشت شد.جابر ابتدا منکر آدم ربایی و سرقت بود اما در کمتر از دو ساعت به سرقت با همدستی دو نفر از دوستانش اعتراف کرد.

سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت در تشریح این خبر گفت: بدنبال اظهارات مرد ۳۵ ساله کارآگاهان با انجام اقدامات ویژه پلیسی مخفیگاه همدستانش وحید و رحیم را در یکی از شهرهای شمال شرقی شناسایی کرده و هر دو متهم بازداشت شدند. در بازرسی از مخفیگاه آنها اموال مسروقه و حدود ۴ کیلوگرم طلا کشف شد. تحقیقات برای کشف جسد مرد طلافروش به دستور بازپرس سهرابی از شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران ادامه دارد.

سردار حسین رحیمی - رئیس پلیس تهران نیز در خصوص این خبر گفت: اعضای این باند در پوشش مأمور اورژانس اجتماعی به در خانه مرد طلافروش مراجعه کرده و به بهانه ابتلای وی به ویروس کرونا، وی را سوار بر خودروی اورژانس اجتماعی کرده و پس از سرقت طلاهای مغازه وی با تزریق آمپول او را به قتل رساندند.

گفت‌وگو با متهم

نقشه سرقت را چگونه اجرا کردید؟

شاهین از اقوام دور من بود می‌دانستم طلافروشی دارد. با دوستانم به در خانه او رفتیم و در حالی که ماسک داشتیم گفتیم ما مأموران اورژانس اجتماعی هستیم و به این بهانه که مبتلا به ویروس کرونا است او را سوار خودروی اورژانس اجتماعی کردیم. داخل خودرو به او آمپول تزریق کردیم و راهی طلافروشی‌اش در مسعودیه شدیم.

بعد چه اتفاقی افتاد؟

بعد از بیهوش کردن شاهین با کلید مغازه‌اش که در جیبش بود به سراغ طلافروشی او رفتیم. طلاها را سرقت کرده و از آنجا دور شدیم. ما قصد داشتیم بعد از سرقت شاهین را در محلی خلوت رها کنیم اما متوجه شدیم که مقدار داروی بیهوشی که به او تزریق کردیم زیاد است و او جان باخته است.

با جسد چه کردید؟

در اطراف کهریزک، جسد را دفن کردیم.

خودروی اورژانس اجتماعی را از کجا آوردید؟

خودروی ون سفیدی را اجاره کردیم و پلاک پرایدی را که یک ماه قبل سرقت کرده بودیم، روی ماشین نصب کردیم. بعد از آن هم طرح اورژانس اجتماعی را جعل کردیم و روی خودرو چسباندیم.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.