آیا ظریف، تصمیم درست را گرفت؟
محمد جواد ظریف امسال در مجمع جهانی داووس شرکت نخواهد کرد. این در حالیست که امسال قرار است که گفتگوهایی در مورد کانال تجاری-دارویی میان ایران و سوئیس انجام شود. اما گفته شده به دلیل تغییرات یک طرفه برنامه ریزی ها از سوی میزبان، با وجود اینکه از ظریف به صورت کتبی و شفاهی دعوت شده، وزیرخارجه کشورمان سفرش را لغو کرد. این اقدام ظریف مخالفان و موافقان بسیاری داشت. برخی عدم حضور او را در شرایطی که ترامپ تلاش دارد تا ایران را منزوی کرده و خودش را از انزوا خارج کند، فرصتی برای غربی ها می دانند تا در مورد ایران به گزافه گویی بپردازند و برخی هم می گویند در شرایطی که میزبان یک طرفه برنامه ریزی ها را تغییر داده، وزیرخارجه ایران هم تصمیمی درست و به جا اتخاذ کرده است که در اندازه شان و منزلت ایران در مجامع جهانی است. در خبرانلاین با فریدون مجلسی، کارشناس روابط بین الملل در مورد این موضوع به گفتگو پرداختیم که در اینجا می خوانید:
داووس به عنوان یک مجمع جهانی مهم شناخته می شود و بسیاری معتقدند که این فرصت مناسبی بود تا ظریف از حقوق ایران در چنین شرایطی صحبت کرده و از این تریبون استفاده کند. شما نرفتن ظریف به مجمع اقتصادی داووس را چطور ارزیابی می کنید؟
من نمی دانم که مقامات میزبان با ظریف چه قول و قرارهایی داشتند. اما آنطور که مقامات کشورمان اعلام کرده اند، قرارهایی وجود داشته و این شرط میزبانی نیست که قرار را بهم بزند. هر چه که بوده و هر علتی که داشته وقتی که میزبان یک مجمع برنامه ای را بهم می زند یا تغییر می دهد، وزیر خارجه در مقامی نیست که این موضوع را بپذیرد به آنجا برود و خود را اسیر هوا و هوس های آنها کند. این درست است که در داووس سیاستمداران مهم جهان حضور دارند اما اصل این نشست یک نشست اقتصادی است و مسائل و سیاست های مرتبط با اقتصاد در جهان پیگیری می شود. ایشان اگر طبق برنامه اولیه می توانست موثر و تاثیرگزار باشد، برای کسب منافع کشور حتما به داووس می رفت. اما این که ظریف وارد باشگاهی شود که سیاستمداران در آنجا صف کشیده اند و برنامه مشخص نداشته باشد و میزبان هم بدعهدی کرده باشد، درست نیست و او در مقام وزیرخارجه ایران تصمیم درستی گرفته است.
اما برخی معتقدند که این غیاب ظریف می تواند به ضرر ایران و به نفع دشمنان تمام شود و آنها از نبود مقامات ایرانی که از منافع کشور دفاع کنند، علیه کشورمان در چنین مجمعی که اغلب سیاستمداران تاثیرگزار جهان در آن حضور دارند بهره برداری کنند؟
واقعیتی که وجود دارد این است که ما در حال حاضر در شرایط بین المللی خوبی به سر نمی بریم. ما اشتباها به هواپیمای مسافربری شلیک کرده ایم و جوابی در خصوص آن نداریم. در حال حاضر باید تمام تلاش خود را بکنیم تا چهره قابل قبول خود از نظر بین المللی را دوباره بازبیابیم و آن را به جهان عرضه کنیم. چهره ایران در حال حاضر مخدوش شده است به ویژه با اتهامامی که به ما چسبانده اند. به نظر من در شرایط کنونی، اوضاع مثبت نیست و اگر ظریف به نشست داووس می رفت، با وجود بدعهدی که میزبان به خرج داده، تاثیر مثبتی حاصل نمی شد.
ایران در برخی موارد تلاش هایی داشته و می خواسته که تاثیرات مثبتی بگیرد اما اثرات منفی گرفته است. مثلا در عراق ما می دانیم که جوانان عراقی خواهان خروج امریکا از کشورشان هستند اما در عین حال برخی از آنها هم همین را در خصوص ایران می خواهند. این در حالیست که ایران بیشترین کمک را به عراقی ها کرده و اگر ما نبودیم، داعش به بغداد می رسید و وضعیتی بدتر از زمان صدام هم در این کشور پیش می آمد. اما بعد از این اتفاقات نسل جوان عراق درخواست هایی دارند که ممکن است با خواسته های ایران یکی نباشد. بخشی از انها می خواهند که روابط با غرب را احیا کنند و بخشی به خاطر عرب بودن دوست دارند که کشورشان به سمت کشورهای عربی متمایل باشد. بخشی از جامعه عراق نمی خواهد وارث سیاست های ایران و مشکلاتش با امریکا باشد و می خواهد سرنوشت این کشور فرای منافع دیگر کشورها رقم زده شود. ایران در خصوص کشوری مثل عراق سیاست خیرخواهانه و درستی را در پیش گرفت اما باید بدانیم که چه شد که این اتفاق ها در حال افتادن است و ما باید بتوانیم چهره بین المللی مورد قبول خود را بازیابیم.
من فکر می کنم ظریف در مذاکرات برجام که موفقیت آمیز هم بود، تبدیل به چهره ای بین المللی شد که مهم و تاثیرگزار بود. مخالفان داخلی برجام، از همان روزهای اول دست به مخدوش کردن چهره او زدند. اخیرا می بینیم که ظریف هم به سوی مخالفان برجام متمایل شده و وجه بین المللی که داشته ممکن است تحت تاثیر این اقدامات مخدوش شود. به همین دلیل است که در شرایط فعلی حضور ظریف در داووس نمی توانست موثر باشد و ادامه سیاست های او که همیشه در مجامع بین المللی با زیرکی اوضاع را به نفع ایران پیش می برد فعلا ممکن نیست.
به نظر می رسد که ایران بر روی جدا کردن اروپا و امریکا سرمایه گذاری کرده بود اما یک بار دیگر مشخص شده که آنها در هر حال سر آخر به سوی ترامپ بر می گردند. این وضعیت می تواند به سود دولت امریکا باشد که در پی منزوی کردن تهران است و حالا که ظریف هم به داووس نمی رود تا از منافع کشور از این تریبون دفاع کند، ممکن است که این ارزوی آمریکا به سوی تحقق گام بردارد.
ظریف محاسبه کرده بود که با جدا کردن اروپا و آمریکا می تواند ترامپ را به سوی منزوی شدن ببرد. این اتفاق تا حدی هم افتاد . اما اروپا و امریکا متحدان درجه اول هم هستند که سابقه حمایت از یک دیگر را در طول تاریخ دارند. علاوه بر این الان موضوع رژیم صهیونیستی مطرح است. در این حوزه حتی روسیه هم طرف اسرائیل را می گیرد و شریک در حفط بقای آن هاست. ما دیدیم که وقتی ظریف در مورد خروج از npt به غربی ها هشدار داد اولین تذکر را از جانب روس ها گرفت. این تهدید از نظر شنوندگان آن منفی تلقی می شود و اروپا و ایران را از یکدیگر دورتر می کند. همه کشورهایی که از ایران دفاع می کردند، روسیه و چین و حتی مالزی هم بر سر ماجرای npt از ایران دور خواهند شد و این باعث انزوا می شود و همان اتفاقی می افتد که ترامپ به دنبال آن است.
برنامه امریکا تنها انزوا نیست. آنها می خواهند ایران را به یک جنگ فرسایشی بکشند و منافع و اقتصاد ایران را فرسوده کنند. برنامه آنها این است که با پیگیری این سیاست ها باعث تضعیف کشور شوند و وقتی کشور فرسوده شود، تحقق اهداف آنها آسان تر خواهد بود.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.