دکتر تقی آزاد ارمکی در قامت یک جامعه شناس و استاد دانشگاه، نگاه متفاوتی به مسائل درونی جریان اصلاحات دارد. او معتقد است اصلاح طلبان به رئیس دولت اصلاحات اجازه کنش نمادین را نمی دهند و بیشتر خاتمی در خدمت اصلاحات است تا اصلاحات در خدمت خاتمی.

او با تاکید براینکه رفتار اصلاح طلبان باعث می شود خاتمی هو شود، می گوید: خاتمی باید بگوید رهبر اصلاحات نیست اما بازی را رهبری کند.بخش هایی از این گفتگو را بخوانید؛

******

می‌خواهم به نقش رهبری در جریان اصلاحات اشاره کنم. شما چقدر این اتفاقات را ناشی از جریان رهبری در اصلاحات می‌دانید که این بازی شکل نگرفت؟

این فقدان شفافیت بازی رهبری است. ببینید رهبر باید کُنش نمادین انجام دهد؛ اصلاح طلبان حاضر نیستند که خاتمی کُنش نمادین انجام دهد. جایی برای کُنش نمادین به او نمی‌دهند.

منظورتان از کنش نمادین چیست؟

اصلاح طلبی خاتمی را بیشتر مورد استفاده قرار می‌دهد تا اجازه بدهد که کُنش نمادین انجام بدهد. به همین دلیل رهبری در خدمت اصلاحات است تا اصلاحات در خدمت رهبری. بنابراین نمیتواند آن بازی نمادین را انجام دهد و نقش آفرین باشد و از بحران ها عبور کند. چون اگر آنها خواستند به آقای خاتمی مراجعه می‌کنند و اگر نخواستند هم مراجعه نمی‌کنند، از خاتمی می‌خواهند که خودش را برای اصلاح طلبی مصرف کند، در صورتی که این بازی رهبری نیست؛ رهبر باید آنقدر قدرتش زیاد باشد که به صورت نمادین بازی را سر و سامان بدهد و عمل کند. شما اصلا این اجازه را به خاتمی نمی‌دهید و دارید خاتمی را فرسوده می‌کنید.

یک حرفی در مورد رهبری اصلاحات تکرار می‌شود؛ اینکه آقای خاتمی هیچ‌وقت نخواسته است تا رهبر اصلاحات باشد.

معلوم است که نباید بخواهد.

اصلاح طلبان کاری می‌کنند تا خاتمی هو شود

این همان جمله شما نیست که می‌گویید همیشه آقای خاتمی را فقط خرج می‌کنند...

هم آن است و هم اینکه خاتمی باید بگوید که من رهبر اصلاحات نیستم، اما بازی را رهبری بکند. خیلی عجیب است که ما انتظار داریم که کسی وسط بیاید و رهبری بکند و بعد ما او را هو کنیم، اصلاح طلبی کاری می‌کند تا خاتمی را هو کنند؛ اگر می‌خواهید سکوت کنید پس سکوت کنید. حرف این است که وقتی او بازی نمی‌کند شما هم نباید بازی کنید.

خیلی از اصلاح طلبان از خاتمی عبور کرده اند

منظور من این است که این ضعف بیشتر ناشی از جانب آقای خاتمی است یا...

خیر از جانب سازمان اصلاحات در ایران است. چون سازمان حاضر نیست که نقش اصلی را به خاتمی بدهد، خاتمی را به صورت مشروط رهبر اصلاحات قرار می‌دهد، خیلی از آدمها در اصلاحات هستند که خودشان را در حد رهبر اصلاحات و هم‌شأن آقای خاتمی می‌دانند و من می‌شناسمشان.

مثلا؟

مثلا آقای رهامی می‌گوید من شیخ‌العلما هستم و برای خودش دکان باز کرده است. بعضی از آدم‌ها اینطوری هستند و می‌گویند ما شیخ العلما هستیم و اصلاحات برای ما است و بازی راه انداخته‌اند، درست است که بازی به آن سمت نمی‌رود، اما انرژی را می‌گیرد، مثلا آقای عارف دارد چگونه عمل می‌کند؟ خیلی‌ها از آقای خاتمی عبور کرده‌اند.

راهکار شما چیست؟ به نظرم این حرف‌هایی که می‌زنید یعنی دارد بن بستی اتفاق میفتد.

به نظر من اگر رهبری اصلاحات عمل نمی‌کند باید به شکل نمادین انتظار کُنش رهبری اصلاحات را داشته باشیم. در کُنش نمادین، بازی اصلاحات زیبا می‌شود. آن‌وقت مسولیت به گردن کسانی میفتد که کُنش استنباطی کرده‌اند. امام، رهبر انقلاب بود، ما هیچ‌وقت امام را متهم نکردیم با اینکه آدم‌ها این همه کُنش انجام دادند، منتهی اینطور می‌فهمیدیم که نظر امام این بود و عمل می‌کردند و به پیش می‌بردند.

راه‌حل آن این است که باید به رهبری اصلاحات تن داد تا رهبر کارش را انجام بدهد و آنجاست که قدرت رهبری اصلاحات مشخص می‌شود و رهبر اصلاحات قدرت پیدا می‌کند، بعد اینجاست که بحث تنظیم رابطه رهبری اصلاحات و رهبری اصولگرایان و رهبری انقلاب و .. معنی پیدا می‌کند؛ در غیر این صورت اصلا معنی پیدا نمی‌کند و شما جایی نمی‌بینید که این وجود داشته باشد. مگر می‌شود که اصلاحات باشد، اما رهبرش جایی در منازعات و مراودات و مناسبات رهبران جامعه نداشته باشد، عجیب نیست؟ و کسی هم فکر نکند که او در حصر است و مهم است یا مهم نیست، همه اینها بخاطر این است که او به رسمیت شناخته نشده است.

محدودیت خاتمی به نفع اصلاحات است

بعضی‌ها این مشکل رهبری را به محدودیت‌هایی که برای آقای خاتمی وجود دارد نسبت می‌دهند، مثلا مطرح می‌کنند که ایشان فضای کُنشی که شما می‌گویید را ندارد و برای همین به سمت شورای رهبری برویم.

این که غلط است. مگر در جاهای دیگر دنیا محدودیت برای رهبرانشان وجود ندارد؟ این محدودیت که به نفع اصلاحات است که استنباطش را از رهبری اعلام کند و آن استنباط‌ها است که صدا می‌دهد. اینکه می‌گویند نظر خاتمی این است تا نامه خاتمی که اثر بیشتری در ساخت سیاسی و اجتماعی دارد.

یک جمع متکثری از استنباط‌ها ...

اشکال ندارد، مگر در اصولگرایی نیست؟ شما جامعه‌ای بزرگ داری و نیروهای بزرگی که خود را اصلاح طلب می‌شناسند و به این  می‌گویند رویش نیرو.

روز به روز رهبری اصلاحات را بر زمین می‌زنیم

آقای اسدآبادی جریان اندیشه‌ای درست کرده است، کتاب‌هایش را بخوان، خیلی‌هایش خنده‌دار است. وقتی آن فضا شکل می‌گیرد ضعف‌های رهبر پیدا نمی‌شود، ضعف‌هایش تبدیل به قوت می‌شود. مشکلی که ما امروز در مورد رهبری اصلاحات داریم این است که روز به روز مصرفش می‌کنند، روز به روز مصرف کردن مثل روز به روز به زمین زدن است، تا اینکه شما با نیروهای قدرتت، تفسیر و تعبیر در موردش داشته باشند و بر آن قدرت بیافزایند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.