ارکستر ملی ایران یکی از تشکل‌های موسیقی محور است که از زمان تاسیس‌اش یعنی از سال ۱۳۷۷ تاکنون مسیر پر فراز و نشیبی را پیموده و همواره با حاشیه‌هایی مواجه بوده و در مقاطعی منجل یا تعطیل شده است.

ارکستر ملی طی این سال‌ها چند رهبر داشته است. فرهاد فخرالدینی از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۸ رهبر ارکستر ملی بود و از پس از یک دهه همکاری از سمت خود استعفا داد. او بعدها درباره علل این اتفاق گفت: «من نمی‌دانم که ماجراهای آن زمان اتفاقی بود یا عمدی اما در کل من موافق نبودم که در روز انتخابات ارکستر موسیقی ملی اجرا داشته باشد و از مسئولان خواستم که این تاریخ را تغییر دهند و به بعد موکول کنند. آنها هم متاسفانه تاریخ اجرا را برای یک هفته بعد از انتخابات تعیین کردند که از هر نظر فضا برای اجرا نامناسب‌تر بود. من هم آدمی نبوده و نیستم که اجازه دهم از وجود من استفاده ابزاری کنند.»

پس از کناره‌گیری فرهاد فخرالدینی، ارکستر ملی ایران در تیرماه سال ۱۳۸۸ از سوی دفتر موسیقی به بنیاد رودکی واگذار شد و بردیا کیارس از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱ رهبری آن را به عهده گرفت. ارکستر ملی پس از سال ۱۳۹۱ تا سال ۱۳۹۴ از فعالیت بازماند و به نوعی منحل شد.

در خردادماه سال ۱۳۹۴ بود که با برگزاری یک کنسرت در حضور مدیران سیاسی و فرهنگی؛ سکان هدایت این ارکستر تحت حمایت دولت مجددا به فرهاد فخرالدینی سپرده شد. فخرالدینی به مدت یک سال رهبری ارکستر را به عهده داشت و در سال ۱۳۹۵ رهبری ارکستر به فریدون شهبازیان سپرده شد. عمر رهبری ارکستر ملی توسط شهبازیان تنها ۳ سال بود و او اوایل سال ۱۳۹۸ از سمت خود کناره‌گیری کرد.

مدیرعامل وقت بنیاد فرهنگی هنری رودکی درباره دلایل کناره‌گیری شهبازیان گفت: «موضوع خداحافظی استاد شهبازیان از ارکستر ملی ایران به عنوان رهبر دائم اسفند ماه سال گذشته (۱۳۹۷) با در نظر گرفتن قانون منع حضور بازنشستگان در مشاغل دائمی صورت پذیرفت چراکه استاد شهبازیان از هنرمندان بازنشسته سازمان صداوسیما هستند و به دلیل اینکه شغل رهبری ارکستر در بنیاد رودکی شغل دائم بوده و بخش حقوق و دستمزدهای این حوزه از بودجه‌های دولتی صرف می‌شود، بنابراین ما نمی‌توانستیم در خدمت ایشان به عنوان رهبر دائم باشیم. به همین جهت استاد شهبازیان از آغاز سال جاری به عنوان مشاور بخش موسیقی کنار ما هستند. حتی در برخی از کنسرت‌های شهرستان ارکستر ملی نیز به عنوان رهبر مهمان حضور پیدا کردند که برای ما باعث افتخار بود.»

پس از این اظهارات، تنها پس از گذشت چند روز، فریدون شهبازیان از همکاری خود با بنیاد رودکی به عنوان مشاور نیز استعفا داد، اما از آن زمان تاکنون درباره علل وقوع اتفاقات مذکور توضیحات زیادی به رسانه‌ها ارائه نکرده است.

ارکستر ملی ایران پس از کناره‌گیری فریدون شهبازیان و حضور مهدی افضلی به‌جای علی اکبر صفی‌پور در سمت مدیر عامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی، رهبری ثابت نداشته و نادر مشایخی، سهراب کاشف، نصیر حیدریان و نادر مرتضی‌پور رهبران آن بوده‌اند. البته صفی‌پور پیش‌تر گفته بود، طبق برنامه‌ریزی‌هایی که از آغاز سال جدید صورت گرفته تا انتخاب رهبر ثابت، اجراهای ماهانه ارکستر ملی هر ماه یک رهبر میهمان خواهد داشت.

فریدون شهبازیان که در دهه‌های قبل به اتفاق علی معلم دامغانی شورای موسیقی را در صداوسیما تشکیل داد و در مرکز موسیقی این رسانه نظارت بر موسیقی پاپ را به عهده داشت، در گفتگو با خبرنگار ایلنا درباره علل استعفایش از رهبری ارکستر ملی ایران توضیح داد و از وضعیت فعلی موسیقی پاپ گفت.

شهبازیان با اشاره به اینکه وضعیت فعلی ارکستر ملی ایران به او ارتباطی ندارد، درباره دلایل استعفایش از رهبری ارکستر ملی ایران گفت: من بازنشسته صداوسیما بودم و نمی‌توانستند به من بگویند تو بازنشسته‌ای و باید یک سوم حقوق بگیری. از آنجا که نمی‌توانستند این را به من بگویند، مسئول ذیربط را وادار کردند نامه‌ای بنویسد مبنی بر اینکه این شخص نمی‌تواند فعالیت کند، زیرا بازنشسته است؛ اینگونه بود که شروع کردند به نامه‌نگاری با بخش حقوقی نهاد ریاست جمهوری و بخش پرسنلی وزارت ارشاد.

وی افزود: در نهایت نامه‌ای نوشته شد، مبنی بر اینکه من بازنشسته هستم درحالیکه مشخصات من در آن نامه قید نشده بود. در آن نامه ننوشته بودند که من به عنوان پاره‌وقت با بنیاد رودکی و ارکستر ملی همکاری می‌کنم و اصلا آن قانونی که می‌گویند شامل حال من نمی‌شود! در نهایت بر ضد من دسیسه کردند که من نیز استعفا دادم و سمت رهبری ارکستر ملی را رها کردم. حال نیز خودشان به اصل موضوع پی برده‌اند و می‌خواهند روال قبلی ادامه پیدا کند.

رهبر سابق ارکستر ملی ایران درباره نحوه فعالیت این ارکستر در مقطعی که رهبری آن را به عهده داشت نیز گفت: می‌توانم بگویم طی سه سال حضورم در ارکستر ملی به عنوان رهبر جای سالی یک اجرا به طور کم و بیش هر ماه اجرا داشتیم. یعنی در طول سه سال نزدیک به صد اجرا داشته‌ایم.

شهبازیان در پاسخ به این سوال که ارکستر‌های ما به لحاظ وجود سولیست‌ها چه وضعیتی دارند و چرا به طور کم و بیش در این بخش با کاستی مواجه هستیم، گفت: چه کسی گفته ما با کمبود سولیست مواجه هستیم. من چنین نظری ندارم و می‌توان گفت همیشه تکنواز داشته‌ایم.

وی درباره همکاری‌ ارکستر ملی با سولیست‌ها در زمان رهبری‌اش در این ارکستر گفت: در آن مقطع، تک‌نواز پیانوی ما آقای پویان آزاده بود. تکنواز سنتورمان نیز یکی از نوازندگان ارکستر بود و ارسلان کامکار نیز تک‌نواز ویلون بود. خانمی هم بود که اسمش را به یاد ندارم و در ارکسترمان ویلن می‌نواخت. به طور کلی تکنوازان بسیاری داشتیم که هنوز هم فعالند و من نیز با آنها همکاری کرده‌ام.

شهبازیان که در دهه هفتاد با حضور در مرکز موسیقی صداوسیما، نسبت به گزینش و انتخاب خوانندگان پاپ وسواس بسیاری به خرج می‌داد و تلاشش این بود سطح کیفی موسیقی پاپ را ارتقا دهد، درباره نحوه فعالیت فعلی این تشکل در رسانه ملی گفت: مرکز موسیقی صداوسیما حال فعالیتی ندارد و اگر غیر از این است، من از روند فعالیت آن بی‌خبرم. البته عوامل و مسئولان این بخش اگر هم بخواهند، نمی‌توانند کار موثری انجام دهند؛ زیرا افرادی که به عنوان مدیر منصوب شده‌اند و می‌شوند، موزیسین نیستند تا بدانند چه می‌کنند.

وی درباره کم و کیف فعالیت مرکز موسیقی صداوسیما، طی زمان حضورش در این رسانه گفت: در مقطعی که مدیریت به عهده من بود، شرایط با حال حاضر تفاوت داشت. در آن زمان من آزاد بودم و اختیار داشتم و جرات نمی‌کردند با من و فعالیت‌هایم در مرکز موسیقی صداوسیما مخالفت کنند. متاسفانه در حال حاضر چنین رویه‌ای وجود ندارد.

رهبر سابق ارکستر ملی درباره وضعیت فعلی موسیقی و گونه پاپ نیز اذعان داشت: متاسفانه طی این سال‌ها روند موسیقی شکل و شمایل دیگری به خود گرفته است. زمانی که آقای محمدرضا گلزار به خودش اجازه می‌دهد در کنسرتش روی صحنه برود و ویلن بنوازد، آواز بخواند و پیانو و گیتار بزند انتظاری بیش از این نمی‌توان داشت. زمانی که مهران مدیری خوانندگی می‌کند و کنسرت می‌دهد وضعیت همین می‌شود که می‌بینید. این اوضاع چگونه درست خواهد شد؟

فریدون شهبازیان در پایان گفت: به نظرم این وضعیت هیچ‌گاه درست نمی‌شود و اگر قرار است چنین اتفاقی بیفتد اوضاع باید به هم بریزد که این نیز شدنی نیست.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.