در شرایط کنونی به احزاب بها داده نمی‌شود و عملا کاره‌ای نیستند و اگر فردی که در حزبی فعالیت می‌کند هم مسئولیتی بگیرد، در اجرای مسئولیتش بر اساس تشخیص حزب متبوعش عمل نمی‌کند.

دولت حزبی هم نداریم و حتی در مجلس هم افراد بر اساس توانایی‌های شخصی یا آشنایی‌های محلی یا خانوادگی رأی اخذ می‌کنند. در شهرهای بزرگ هم جریان‌های سیاسی و نه لزوما احزاب تعیین‌کننده‌اند.

در شرایط فعلی احزاب باید برنامه‌های مشخص خود را ارائه کنند و اگر بر اساس برنامه‌هایشان رأی آوردند، مسئولیت برعهده بگیرند و بگویند که با یک سازوکار مشخص برنامه‌ها را اجرائی می‌کنیم، مردم هم باید پیگیر برنامه‌های حزب مورد حمایت خود باشند.  هرچند درحال‌حاضر همان‌طور که اشاره کردم، احزاب خیلی جدی‌ گرفته نمی‌شوند.

نکته مهم دیگر این است که مسئولان هم علاقه‌ای ندارند که پایگاه حزبی خود را مشخص کنند و برای مثال هر رئیس‌جمهوری که روی کار می‌آید، به ‌صورت مدام می‌گوید که من وابسته به هیچ حزبی نیستم یا حتی نمایندگان مجلس هم همین سیاست را پی می‌گیرند و احتمالا برای تأییدصلاحیت‌شدن در دوره بعدی مجلس از حزب خود برائت می‌جویند؛ در چنین شرایطی آبرویی برای تحزب در ایران باقی نمی‌ماند. در خود احزاب هم مشکلات کم نیست و کارکرد حزبی به مصاحبه‌ها و بیانیه‌های گاه‌به‌گاه تقلیل یافته است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.