بن بستهای پرونده هستهای و مساله اعتماد به آمریکا و اروپا
انتخاب او شرایط را برای ایران کمی متفاوتتر از گذشته خواهد کرد؛ چرا که کرونل فروتا نامزد شکست خورده رومانیایی، نماینده تفکر بیطرفانه و تخصصی آژانس در قبال ایران و برجام بود، رافائل گروسی اما خواهان تجدید نظر در روشهای پیشین آژانس در قبال پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران است. با این همه اما این تغییر به آن اندازه تأثیرگذار نخواهد بود که نیاز باشد جمهوری اسلامی تجدیدنظری جدی در سیاستهای خود در خصوص ارتباط با آژانس اعمال کند.
تغییر افراد تأثیر گذار است و دیدگاههای افراد جدید میتواند مؤثر واقع شود اما واقعیت مسأله آن است که در نهادی مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نظرات باید علمی و کارشناسی شده باشد و صرفا مدیرکل نیست که در تصمیم گیریها نقش دارد. نظر شورای حکام نیز بسیار تأثیر گذار است و این که گمان کنیم به صرف تغییر یک نفر تغییراتی جدی در سیاستهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قبال ایران ایجاد میشود، چندان نمیتواند صحیح باشد. از سوی دیگر همکاریهای همه جانبهای که میان جمهوری اسلامی ایران و آژانس وجود دارد، مانع از آن است که تنشی جدی در پرونده هستهای از سوی این نهاد بینالمللی پدید آید. موضوع نگران کننده اصلی این روزها بحث کاهش گام به گام تعهدات هستهای است که امکان دارد به فروپاشی کامل برجام منجر شود؛ طرحی که به دلایلی نظیر حفظ عزت ملی و وادارسازی کشورهای اروپایی به اجرای تعهدات برجامی طراحی و در سه مرحله اجرا شده و گام چهارم آن به زودی از سوی ایران اجرایی خواهد شد.
در مسأله برجام اروپا نشان داده از استقلال رأی کافی برخوردار نیست و با اتخاذ مواضعی که میتوان آنها را «ذلیلانه» دانست، برجام را به بنبست کشانده است. عدم توانایی اروپاییها در مستقل عمل کردن، باعث شده فشارهای غیرقانونی ایالات متحده علیه ایران ادامه یابد و این کشورها به جای ایستادگی در مقابل تصمیم آمریکا مبنی بر خروج غیرقانونی از برجام و نقض حقوق بینالملل از طریق وضع و اعمال تحریم، به ایران فشار بیاورند تا به مذاکرهای جدید با ایالات متحده تن در دهد.
ابتکاراتی نیز در این میان مطرح شده که البته نتیجه بخش نبوده است. از جمله این ابتکارات میتوان به طرح خط اعتباری ۱۵ میلیارد دلاری فرانسه یا طرح مشترک ۱۸. ۴ میلیارد دلاری فرانسه و ژاپن اشاره کرد که به دلیل عدم صدور اجازه از سوی وزارت خزانه داری ایالات متحده به نتیجه نرسید. جمهوری اسلامی ایران نیز اعلام کرده که چنین طرحهایی صرفا مانند مسکن عمل میکند و تأثیر موقت دارد. مشکل ایران پرداخت پول نیست بلکه دستگاه دیپلماسی ایران میگوید شما باید طبق برجام عمل کنید و تحریم ایران را نه در عمل و نه در عرصه کلام به رسمیت نشناسید. بر مبنای بندهای ۲۶ و ۳۶ برنامه جامع اقدام مشترک به دلیل آن که کشورهای باقی مانده در توافق هستهای نخواستهاند یا نتوانستهاند به تعهدات اقتصادی خود پایبند باشند، در نتیجه جمهوری اسلامی ایران نیز بخشی از تعهدات خود را به صورت گام به گام به حالت تعلیق در آورده تا از این طریق اروپا را وادار به اجرای تعهدات کند.
ایران معتقد به دیپلماسی است و میگوید حاضر است تا مذاکرات در قالب ۱+۵ دوباره آغاز شود، اما لازمه آغاز این مذاکرات تعلیق تحریمهای اعمال شده از سوی آمریکا است که بر خلاف برجام بوده و مانع از آغاز گفتوگوهایی جدید میشود. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به صرف وعدههایی که در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا به هوادارانش داده، یک طرفه از برجام خارج شد و گمان میکند ایران باید پای میز مذاکره بیاید؛ چرا که دولت کنونی ایالات متحده نیاز دارد تا یک موفقیت بزرگ را در عرصه سیاست خارجی در کارنامه خود ثبت کند و در حال حاضر مهمترین موضوع سیاست خارجی برای کاخ سفید، موضوع ایران است. با این وجود دولت ترامپ نه در عرصه داخلی شرایط مناسبی دارد و نه در عرصه خارجی، ایران نیز راهبرد «مقاومت فعال» را در پیش گرفته تا هم عزت ملی خود را زیر پا نگذارد و هم ضربهای جدی به رئیسجمهور آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ وارد کند.
بنبست کنونی در پرونده هستهای ناشی از آن است که جمهوری اسلامی نمیتواند به ایالات متحده اعتماد کند؛ زیرا آمریکا یک بار نقض عهد کرده و از برجام که امضای چند کشور و همچنین قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد را به عنوان تضمین اجرایی پشت سر خود داشت، خارج شده است. چطور میتوان بار دیگر و بدون ضمانت اجرایی مؤثر به این کشور اعتماد کرد؟ چه تضمینی وجود دارد که اگر مسئولان ایرانی به مذاکره رضایت دادند، دیدارهایی اتفاق افتاد و توافقاتی انجام شد بعد از آن ایالات متحده آمریکا به تعهدات خود در توافق جدید عمل کند و خواستههای جدیدی را از ایران مطرح نکند؟
حقیقت آن است که رفتار نامتعادل دولت ایالات متحده در عرصه سیاست خارجی و به خصوص در قبال تفاهمها و توافقهای بینالمللی سبب شده که حتی تصویب یک توافق توسط کنگره را نیز نتوان تضمینی مناسب به حساب آورد؛ چرا که برای نمونه معاهده منع گسترش موشکهای میان برد هستهای (INF) که در سال ۱۹۸۷ توسط ایالات متحده و شوروی سابق به امضا رسید، از سوی کنگره آمریکا مورد تأیید قرار گرفته و به صورت قانون در آمده بود اما با این حال دونالد ترامپ از این توافق نیز خارج شد و نشان داد که عملا هیچ مسالهای نمیتواند مانع از رفتارهای غیرقابل قبول دولت آمریکا در قبال توافقهای بینالمللی شود. در چنین وضعیتی میتوان تصریح کرد که ایران تا هر اندازه که بتواند مقاومت کند، شرایط بهتری برای خود فراهم خواهد کرد. هر چند در این مسیر مشکلات فراوان است و به خصوص در حوزه اقتصاد مسائل بسیاری برای مردم ایجاد کرده و خواهد کرد اما رفتار طرف مقابل راهی جز این برای ایران باقی نگذاشته و ما به هیچ وجه نمیتوانیم به آمریکا و اروپا اعتماد کنیم.
* سفیر اسبق ایران در انگلستان
* منتشر شده در روزنامه آرمان ملی، ۹ آبان ۹۸
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر