ما به مثابه یک ملت نمی‌خواهیم جزیره شویم، می‌خواهیم ایران بمانیم.اکنون ایران در آستانه انتخابات مجلس در شرایطی قرار گرفته که نیرومندتر از هر زمان دیگر ایران بماند. ما اگر برجام را حداقلی می‌دانیم و چیز بیشتری از امریکا می‌خواهیم، باید نگاه خودمان را متوجه داخل و توده آگاه رأی‌دهنده و تأسیس‌گر نظام جمهوری اسلامی بکنیم و به فرمول «جمهوریت بیشتر» روی آوریم.

برجام بلاتردید محصول حدی و درجه‌ای از جمهوریت جمهوری اسلامی بود که مشارکت این ملت در انتخابات ۹۲ آن را به منصه ظهور درآورد.ما اگر خواهان چیزی به مراتب بیشتر از برجام هستیم باید برمبنای یک هماهنگی سه‌قوه‌ای همه شرایط را برای انتخاباتی به مراتب باشکوه‌تر، مشارکتی‌تر و فراگیرتر از همه انتخابات‌های پیشین فراهم کنیم به نحوی که قلمرو پوشش آن همه ملت با همه سلایق و سبک‌های زیستی و تنوعات فرهنگی و سیاسی را با همه کاندیداهایی که می‌توانند معرف آن تنوع عظیم ملی باشند شامل شود.

رویکرد تکاملی رئیس‌جمهوری به انتخابات و ارائه الگوی مجلس اول ریشه در همین ضرورت انکارناپذیر مقاومت ملی در مقابل زورگویی امریکا داشت.متأسفانه بازنمایی ضعیفی که رسانه ملی برای جایگاه انتخابات و نقش آن در ارتقای قدرت ملی ارائه می‌کند فاقد آن رویکرد تکاملی جمهور ملت ماست وعمدتاً انتخابات را به سطح قطبی‌سازی‌های کاذب و غیرضرور تقلیل می‌دهد.

به‌عنوان مثال داستانی که اخیراً رسانه ملی برای «اتم» مونتاژ کرده بود به طرزی ناشیانه بر یک تحریف فاحش از نقش انتخابات استوار شده بود. در بخشی از این داستان‌نویسی انتخاباتی اوباما را می‌بینیم که بخشی گزینشی از یکی از سخنرانی‌هایش بر صفحه تلویزیون جمهوری اسلامی اکران می‌شود.

اوباما در این فراز خطاب به بخشی از امریکایی‌هایی که فرق میان احمدی‌نژاد و روحانی را سطحی می‌پندارند نهیب می‌زند و می‌گوید آنها آن شیفت و تغییری را که در پیامد انتخابات 92 در سیاست ایران رخ داده نمی‌فهمند و دست‌کم گرفته‌اند.نقل‌قول و نمایش سخنرانی مذکور اوباما در «داستان اتم» به همین جا ختم و جمله بعدی او قیچی می‌شود که در ادامه گفته بود اگرچه روحانی بخشی است از هسته سخت نظام و رویکرد ایدئولوژیک و خصم‌آلود به اسرائیل و امریکا دارد اما از سوی دیگر او شوق ایرانیان برای تغییر را نمایندگی می‌کند و ما به مثابه امریکا نباید این تغییر در رویکرد مردم ایران به تعامل‌جویی با جهان را نادیده بگیریم.

این بخش از همان فراز سخنان اوباما به طرزی کاملاً معنادار حذف می‌شود تا عاملیت انتخاباتی انسان ایرانی و نحوه تأثیرگذاری تعامل‌جویی جهانی ایرانیان بر کاخ سفید به محاق رود و مورد پرده‌پوشی قرار گیرد. در گذر از اوباما به ترامپ شاهد آن گسست بزرگی هستیم که در نگاه به مسأله انتخابات و موضوع نمایندگی ملت ایران در امریکا رخ می‌دهد: ترامپ از همان لحظه روی کارآمدن در امتداد عملیات ضددولتی برخی جریان‌های ناآگاه داخلی، اصل دموکراسی و انتخابات در ایران را بالمره منکر می‌شود و آدم‌های ترامپ این پرسش را که «بواقع چه کسانی ایران را نمایندگی می‌کنند» به پیش می‌کشند و پاسخ آن را در بیرون از صندوق انتخابات می‌جویند.

دی ماه ۹۶ و در پیامد پیش‌بینی نشده آن خروج امریکا از برجام درست در نقطه تلاقی و همسویی آن کم‌خردی‌های داخلی و آن عقلانیت ضدبرجامی صهیونیستی رخ می‌دهد. سخن آخر اینکه رخدادهای اخیر عراق را بنگریم و ببینیم که نا امیدی از صندوق انتخابات چگونه می‌تواند مطالبات برحق مردمی را مستعد سمت‌گیری به فراسوی سامانه انتخاباتی نماید. در ایران خوشبختانه آن ائتلاف اعلام نشده میان برخی جریان‌های تنگ‌نظر با منفعت‌جویی داخلی و هوشیاری شیطانی صهیونیستی نتوانسته امید مردم را ترور کند و مردم را از صندوق انتخابات مأیوس و برکنار سازد.جمهوریت بیشتر و با معناتر ساختن انتخابات همچنان که در پیامد اصلی و بلافصل آن بر عیار مقاومت ملی در داخل می‌افزاید در پیامد بیرونی و جهانی آن چیز به مراتب بیشتری از دستاوردهای حداقلی برجام عاید منافع ملی خواهد کرد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.