نگاه متفاوت چراغپور به دربی ۹۰
جلال چراغپور به تحلیل و بررسی دربی شماره ۹۰ پرداخت و از زاویهای دیگر تفکرات سرمربیان دو تیم را تشریح کرد.
چراغپور در ابتدا گفت: ما برای تحلیل این بازی یکسری دادهها و اطلاعات جدید داریم و به همین خاطر باید روش نگاه کردن به این بازی به خصوص را تغییر بدهیم. هر کسی به تلویزیون آمد عذر خواهی کرد و من تعجب میکنم که در تمام برنامه این اتفاق افتاد. در صورتی که این بازی، بازی ضعیفی نبود و یک جنگ استراتژیکی و جنگ دو تفکر بود. در این بازی دلایلی دارد که به ما اجازه میدهد جور دیگری به آن نگاه کنیم.
کارشناس فوتبال ایران در ادامه گفت: غنای فنی بازی خوب بود و جدای از اینکه جنگ این دو تفکر در ظاهر مورد پسند گروهی قرار نگرفت اما واقعیت این بود که با ارزیابی و نگاه با دقت به این جنگ، متوجه میشویم که این بازی لذتبخش بود و در آن دو تفکر آرژانتینی و ایتالیایی را میبینیم.
سرمربیان موردی را دستکاری کردند که در تیم ملی هم دست نخورده بود
چراغپور در ادامه توضیح داد: تفکر زمانی قابل دیدن است که تبدیل به رفتار شود. تا زمانی که تفکر در ذهن افراد است قابل دیدن نیست و باید تبدیل به رفتار شود. در عالم مربیگری تفکر باید تبدیل به رفتار فنی بازیکنان شود تا هر انسانی پی به اصل تفکر ببرد. در این بازی دو تفکر مقابل هم قرار گرفتند و هرکدام از این تفکرات برای خودشان قسمتی از فوتبال را تعریف کرده بودند، جالب است که هر دو مربی برای این بازی، تفکر مرحله اول دفاع را تعریف کرده بودند و یکی از بلوکهای اولیه فوتبال ما را دستکاری کرده بودند. یعنی در چیزی دست برده بودند که شاید در فوتبال ما ۲۵ تا ۳۰ سال است که دست نخورده باقی مانده و حتی در تیم ملی هم این موضوع دست نخورده بود، حتی زمانی که کیروش هدایت تیم ملی را برعهده داشت. به این ترتیب من این بازی را یک گام به جلو برای فوتبال کشورمان میدانم و دلایلم را هم به صورت زیر بیان میکنم.
کارشناس فوتبال ایران در مورد تفکر سرمربی پرسپولیس گفت: اولین موردی که سرمربی پرسپولیس برای این بازی انتخاب کرده بود یک تفکر استراتژیکی بود، با این هدف که ساختار و معماری حمله را از آخرین نقطه تیم آغاز میکرد.کالدرون این را تمرین کرده بود و در دستور و برنامهاش بود. به همین خاطر ما کمترین میزان زدن توپ بلند، رد کردن توپ یا یک ضرب زدن توپ را در پرسپولیس دیدیم. ضمن اینکه دیدیم چطور برای معماری حمله دروازهبان این تیم هم وارد برنامه تاکتیک شروع معماری حمله میشد. بیش از ۱۰ مورد دیدیم که بیرانوند در ساختن معماری اولیه حمله دخالت داشت و این موضوع تازهای بود. ما قبلا هم در پرسپولیس میدیدیم که به بیرانوند پاس رو به عقب میدادند اما این کار برای بلند زدن توپ به زمین حریف بود. اینبار او توپ را بلند نمیزد، معماری حمله پرسپولیس تغییر کرده بود، ۲ دفاع آنها به چپ و راست محوطه جریمه میرفتند، هافبک وسط نزدیک میشد و بیرانوند به او پاس میداد و هافبک وسط هم به کنارهها پاس میداد و معماری و شروع حمله از اینجا شروع میشد. این معماری حمله در فوتبالمان را باید به فال نیک بگیریم. اگر کالدرون اولین پله حمله را که معماری حمله است به فوتبال ما وارد کند، بعد از ۲۵ سال میبینیم که اولین معماری فوتبال از نقطه سوم یا یکسوم دفاعی آغاز شده، این چیزی است که کیروش هم با تیم ملی انجام نداد. او به صورت جمع، دفاع میکرد و وقتی توپ را میگرفت، از حمله پس از دفاع استفاده میکرد و معماری حمله یا نوع دوم حمله را نداشت.
کریمی پنالتی را خراب کرد چون در شلوغی سیستم مدرن عصبی شد
چراغپور در مورد تفکر سرمربی استقلال گفت: استراماچونی جوانتر است و استایل دفاعی که دوباره در فوتبال روز دنیا در حال جا افتادن است را استفاده کرد. اولین کسی که این استایل را از ایتالیا بیرون آورد و به چلسی رفت کونته بود. به شکل دفاع سه نفره در یک خط مرکز. این دفاع سه نفره در یک خط مرکز، فوتبال ۲-۵-۳ بیست سال پیش نیست. در آن سیستم یک دفاع عقبتر و با وظیفه سوئیپر بازی میکرد و دو دفاع یارگیر و منتومن وجود داشتند اما این دفاع سه نفره جدید اصلا منتومن نیست بلکه فضاگیر است. دفاع سه نفره در یک خط مدرنترین شکل چیدمان کنونی فوتبال دنیاست که تیمهای دیگر هم لحظه لحظه به این سبک وارد میشوند و آن را بازی میکنند. استراماچونی از این نظر بسیار شجاعانه برخورد کرده بود. او خیلی خوب تشخیص داده بود که با دفاع سه نفره مشکل هافبک وسط استقلال حل خواهد شد اما متأسفانه در آن پست مهره ندارد، یعنی نفری که در پست هافبک وسط برای این سیستم استفاده شود. علی کریمی هم پنالتی را از دست داد و هم اخراج شد. او پنالتی را از دست داد چون در شلوغی سیستم ۲-۵-۳ نتوانست بازی کند و عصبی شد و اخراج شد چون پنالتی را از دست داد. یعنی سلسله مراتب باعث اخراج او شد. به این ترتیب به دلیل چیدمان ۲-۵-۳ مدرن، استقلال در تجمع میانه میدان ۷ یا ۸ و یا ۹ نفره شد و این تجمع ضدتکنیک است. یعنی تکنیک را در فشار قرار میدهد و اگر تیمی یا بازیکنی یا فوتبالی به این تجمع عادت نداشته باشد، در این تجمع حوادثی اتفاق میافتد.
فوتبال ما حوصله درگیری ندارد
کارشناس فوتبال ایران در ادامه گفت: اولین حادثه عدم حوصله در درگیری است. بازیکنان ما و در کل فوتبال ما حوصله تداوم ندارند و در اولین لحظه یا میزنند یا میخورند یا خودشان را به زمین میاندازند. در واقع تداومی در درگیریها وجود ندارد. مانند فوتبال ایتالیا نیست که ۲۰ ثانیه درگیری باشد و هیچ بازیکنی خطا نکند در فوتبال ما یا یکی خودش را زمین میزند یا یکی خطا میکند و این اشکالی بود که در دربی به وجود آمد.
چرا این بازی تماشاگر پسند نشد؟
وی تصریح کرد: دومین مسئله در این شلوغی این است که شدت درگیریها تناسبی با فوتبال ایران نداشت. عدم تناسب شدت درگیری و شلوغی با فوتبال ما باعث شد که شبیهسازی زیاد شود و زمانی که شبیهسازی زیاد شد و شدت درگیری هم بالا رفت، داور مسابقه هم تسلطش را برای اداره این نوع از بازی، از دست داد و در واقع میتوان گفت داور بازی هم برای این تجمع آمادگی نداشت. وقتی داور و بازیکنان آمادگی تجمع را نداشتند، شبیهسازی زیاد شد و در پی آن هم درگیریها زیاد شد، به این ترتیب فوتبال از قیافه خودش خارج شد و آن فوتبالی نشد که تماشاگرپسند باشد اما به لحاظ غنای فنی، جنگ دو تفکر بود. امیدواریم این نوآوری دو مربی ادامه پیدا کند و جدای مسئله برد و باخت، باید این دو حادثه را در فوتبالمان به فال نیک بگیریم.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر