*در اینکه مجلس ما می‎توانست و می‎بایست شفاف‎تر از وضعیت فعلی باشد، شکی نیست اما این اتفاق هیچ گاه رخ نخواهد داد تا زمانی که یک تفکر سیاسی خاص نگاه خود را به این موضوع تغییر دهد. در واقع جریان سیاسی مشخصی که خطیب یاد شده نیز منسوب به آن است در موضوع «شفافیت» به دنبال بهره‎برداری‌های سیاسی است و به مثابه یک چماق علیه رقبای خود به آن می ‌نگرد.

*نشانه‌ های تأیید این ادعا در اطراف ما و سابقه این جناح کم نیستند. به طور مثال تفکری که امروز به شکلی که شاهد آن هستیم در حال طرح موضوع شفافیت در مجلس است همان تفکری است که سال قبل از دو نماینده مجلس یعنی خانم پروانه سلحشوری و آقای غلامرضا حیدری بابت نطق میان دستورشان شکایت کرد. در حالی که اصل ٨۶ قانون اساسی ما به صراحت بر آزادی کامل نماینده مجلس برای اظهار نظر درباره تمام شئون کشور تأکید کرده.

* برای اینکه مشخص شود که این شفافیت فقط یک بهانه سیاسی است که مجلس اباعبدالله را هم آلوده سیاسی بازی کرده، باید به نکته دیگری اشاره کرد و آن هم اینکه آیا در این کشور فقط مجلس و احیاناً دولت هستند که نیاز به شفافیت دارند؟ تا جایی که ما می‌دانیم و می‌بینم اگر در کشور ما دو نهاد باشند که حداقل هوایی از شفافیت را بشود در آنها یافت همین مجلس و دولت هستند که البته این سخن ناظر به اصل این نهادها است نه اینکه چه کسانی در آنها حاکم هستند. برای نمونه همین دو هفته پیش بود که وزیر اقتصاد اعلام کرد که به جز مجلس و دولت هنوز هیچ کدام از نهادهای دیگر، از قوه قضائیه و بنیادهای مختلف گرفته تا صدا و سیما و قرارگاه خاتم حتی یک برگه از اسناد خود را به جهت شفافیت در سامانه حقوق و مزایای مدیران و کارکنان دستگاه‌ها پیدا نکرده ‌اند.

* یا اگر مطالبه‎ای برای شفافیت رأی وجود دارد چرا شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و نهادهایی از این دست شامل این شفافیت نشوند؟ مگر این دو نهاد هم وظیفه تکمیل فرآیند قانونگذاری توسط مجلس را ندارند و در این امر سهیم نیستند؟

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.