هنرمندان در دولت روحانی آرامش بیشتری دارند؟
لاله تقیان، حمیدرضا اردلان و محمدحسین ناصربخت مسوولیت انتخاب مقالات سمینار نوزدهمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی را برعهده داشتند و پس از ارزیابی نهایی ۱۳اثر را برای ارائه مقاله و ۷ اثر را برای بخش ارائه پوستر برگزیدند. محمدرضا رسولی و پریسا کیومرثی با مقاله «سیاستگذاری نمایش سنتی در تئاتر معاصر ایران» در این دوره شرکت کرده و به رابطه دولت و هنرمندان نمایشهای سنتی پرداختهاند.
محمدرضا رسولی درباره موضوع پژوهش خود گفت: «من در منابع و ماخذ تئاتری گشت و گذاری کردم و دیدم که به مسئله رابطه دولت و نمایشهای سنتی پرداخت چندانی نشده است، بنابراین من هم سراغ این موضوع رفتم و رابطه دولت و نمایشهای سنتی را در دهه ۸۰ بررسی کردم.»
وی در رابطه با چارچوب نظری خود تاکید کرد: «برای این پژوهش به سراغ نظریه نقشهای چهارگانه دولت رفتم که از سوی هری هیلمن چارتلند تدوین شده است. این نظریه میگوید که دولتها در زمینه سیاستهای فرهنگی چهار نقش اساسی دارند. نقش اول، نقش تسهیلگیر است. دولتها در این نقش منابع مالی مشخصی را به هنرها تزریق میکنند. نقش دوم، نقش دولت حامی است و دولتها در این نقش میتوانند شوراهای اداری مستقلی در میدان هنرها برقرار کنند. نقش سوم، نقش دولت معمار است و دولتها در این نقش میتوانند نظامی بورکراتیک ایجاد کنند تا هنرمندان را کارمند خود کنند یعنی دولتها میتوانند برخی از هنرمندانی که شاغل نیستند را استخدام کنند. نقش چهارم هم نقش دولت مهندس است که دولتها در این نقش از ابزارهای سیاسی خویش بهره میگیرند و مثلا میگویند نمایشی خاص که در حوزه دفاع مقدس است باید امسال اجرا بشود و بودجه مشخصی را برای آن تعریف میکنند.»
این پژوهشگر تصریح کرد: «من پس از بررسی رابطه نمایشهای سنتی و دولتهای ایران در دهه ۱۳۸۰ متوجه شدم که دولت اصلاحات، دولتی تسهیلگر و حامی هنرمندان نمایشهای سنتی بود ولی دولت احمدینژاد، دولتی معمار و مهندس بود که هنرمندان را استخدام میکرد. دولت خاتمی منابع مالی و شوراهای ویژه اداری را ترتیب داد و در واقع دولتی تسهیلگر و حامی بود ولی دولت احمدینژاد ابزارهای سیاسی خویش را به خرج میداد و هنرمندان را کارمند دولت میکرد.»
از محمدرضا رسولی پرسیدیم که «آیا پژوهش انجام گرفته در ایران ارزش دارند یا خیر؟» و وی در پاسخ گفت: «پژوهشها هیچ تاثیری در ایران ندارند و وقتی سمینارها برگزار میشوند و به اتمام میرسند، دیگر کسی نه از مرکز هنرهای نمایشی و نه از هنرمندان سراغ این پژوهشها را نمیگیرند و در کار عملی و حرفهای هم بهرهای از آنها نمیگیرند. مثلا پژوهشی در زمینه کارگردانی برتولت برشت داشتهایم که مفاهیم مهمی را مطرح کرده است ولی شاهد اجراهایی از متون برشت هستیم که کاملا مشخص است کارگردانان این آثار به هیچ عنوان این پژوهش مهم را نخواندهاند و کار خودشان را پیش میبرند.»
وی در پایان تاکید کرد: «حلقه اتصال مقالات پژوهشی و فضای عملی تئاتر ایران گم شده است. گویا مقالات به صورت فرمالیستی تولید میشود و به عرصه عملی راه نمییابند. چند روز پیش هم سمینار مطالعات اجرا در تئاترشهر برگزار شد و فکر کنم تاثیری در کارگردانی نداشته باشد. آیا کارگردانان ما در این سمینارها شرکت میکنند؟ آیا هنرمندان ما مطالب این سمینارها را دنبال میکنند؟ فکر میکنم پژوهشگران ما در یک جزیره جدا افتادهاند.»
هفتمین سمینار بینالمللی جشنواره نمایشهای آیینی وسنتی ١٩ و ٢٠ مردادماه در کاشان با مدیریت حمیدرضا اردلان در حال برگزاری است.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر