نقشه شورای وحدت برای انتخابات ۹۸؛ سوار شدن بر موج نارضایتی مردم
این روزها بازهم صدای تشتت و تفرقه از اردوگاه اصولگرایی بلند شده است. صدایی بهمراتب گوشخراشتر از ادوار پیشین؛ یک روز از « نو اصولگرایی» قالیباف خبر میرسد و روز دیگر از شورای وحدت، ساعاتی بعد نیز جمنایی ها که خود زیربنای شورای وحدت را پایه گذاری کرده اند، رودروی همان شورای وحدت یا شاجا قدعلم می کنند. لیست مستقل پایداری ها و کاندیداهای اصلح شان هم که فصل تکراری این داستان تفرقه است.
در میانه این صداهای گوشخراش و تفرقه برانگیز اما اظهارات اخیر غلامعلی حدادعادل که خود یکی از گردانندگان اصلی شورای وحدت است هم نگاه هایی انتقادی را متوجه او کرد، هم به نوعی پرده از استراتژی انتخاباتی شاجا ها برای انتخابات پیش رو برداشت.
موج سواری شورای وحدتی ها بر روی سه کلید واژه
«نارضایتی کنونی جامعه از دولت برای جریان اسلامگرا در انتخابات پیشرو یک فرصت است.» این سخنان نه از سوی یک سیاست مرد فرصتطلب ملتزم به مبانی سیاست غرب، بلکه بر زبان فردی جاری شده است که خود را یک سیاستمدار اسلامی-انقلابی میداند؛ غلامعلی حداد عادل.
او که ابایی ندارد خط و ربط سیاسی خود را ذیل واژه «دلواپس» تعریف کند، در روزهایی که اکثریت سیاسیون چپ و راست و حتی نظامی ها یکصدا در مقام حمایت از ظریفِ تحریم شده برآمده اند، راز دلواپس بودن خود را بازگو کرده و گفته است« وقتی مذاکرات برجام شروع شد ما اعلام کردیم که دلواپسیم اما ما را مسخره کردند و اسم خود را هم دلآرام گذاشتند.»
اما حدادعادل بعد از این رازگشایی به سمت رونمایی از جدیدترین نگاه انتخاباتی خود و طیف همراهش در شورای وحدت رفته است، آنجا که عنوان می کند«جریان اسلامگرا در انتخابات پیشرو فرصتها و تهدیداتی دارد که میتواند از فرصتهای آن استفاده کند. یکی از این فرصتها نارضایتی جامعه از عملکرد دولت است.»
اظهاراتی که، چند کلیدواژه بیش از همه در آن خودنمایی کرده است؛«اسلامگرایی»، «نارضایتی مردم» و «فرصت».
بازی خطرناک با واژه اسلام گرایی
حدادعادل که ید طولایی در واژه سازی دارد، اینبار خودخواسته یا در راستای استراتژی شورای وحدت از کلمه ای غیر از کلمه «اصولگرا» برای توصیف طیف سیاسی همراه با خود استفاده کرده است.
او عنوان کرده است؛ «اگر در انتخابات آینده جریان انقلابی و اسلامگرا نتواند به فهرست واحد برسد هیچ امیدی به پیروزی وجود ندارد همانطور که این حقیقت تلخ را در انتخابات سال ۹۶ تجربه کردیم.» او به نوعی با این واژه سازی جدید نه تنها خط قرمز بین طیف راست و چپ سیاست را پررنگ تر کرده است بلکه حتی در درون طیف راست سیاست هم تفکیک بندی کرده است. به نوعی هرکه با شورای وحدت باشد را اسلام گرا و انقلابی و هرکه مقابل شورای وحدت باشد چه اصلاح طلب چه طیفی از اصولگرا را غیراسلام گرا و غیرانقلابی دانسته است.
اظهاراتی که با توصیه های دلسوزانه عضو جامعه روحانیت هم همراه شد که خطاب به حداد عادل گفت«بدون اینکه بخواهم فرمایش آقای حدادعادل را تفسیر کنم، باید بگویم آنهایی را هم که الان کار دستشان است نمیتوانیم خدای ناکرده ضداسلام بدانیم، چرا که چالشها و ضعفها نمیتواند بهانهای برای تشکیک دینداری افراد باشد.»
عبدالله ناصری چهر سیاسی اصلاح طلب هم با بیان اینکه کشور ایران جامعهای اسلامی است، تاکید دارد «اگر نگاهی به نظرسنجیها داشته باشیم متوجه خواهیم شد نسل جدید جامعه شاید نظرات متفاوتی داشته باشند، اما این بدین معنا نیست که آنها مذهبی نیستند و باوری به ارزشهای دینی ندارند. اینکه یک جریان سیاسی خود را اسلامگرا و رقیب سیاسی را غیراسلامگرا تقسیم کند، در جامعه با استقبال عمومی روبهرو نخواهد شد.»»
اختلافات پررنگ شد
روی دیگر سکه اما همان خودداری حداد در استفاده از واژه اصولگرا است. به نظر میرسد که رگه های اختلاف دیرینه ای که در تافت و بافت دو طیف اصولگرایان میانهرو و افراد تندروتر ریشه دوانده، بیش از گذشته در حال سر برآوردن است و در انتخابات اسفند سال جاری حتی بیش از گذشته شکاف بین طیفهای اصولگرایی ایجاد خواهد شد. شاید از همین روست که حداد عادل و رفقای سیاسی او در حال بازتعریف هویت سیاسی خود ذیل عناوینی چون اسلام گرا و انقلابی در مقابل طیفی از اصولگرایان سنتی و میانهروتر هستند.
فرصت طلبی ماکیاولیستی آقای فیلسوف
اما نکته اصلی در اظهارات اخیر حدادعادل، «فرصت طلبی» و سوار شدن بر موج نارضایتی مردم است. تعبیری غیرمرسوم در اندیشه و خط مشی سیاسی اصولگرایی که با واکنش انتقادی برخی از چهرههای سیاسی نیز مواجه شد.
آنچنان که محمدتقی رهبر می گوید«باید از ایشان سوال کرد که منظورش از این حرف چیست. در شرایط کنونی مشخص است که نارضایتی جامعه به این جریان و آن جریان ربطی ندارد و به فشارهایی مربوط میشود که دشمن به ما تحمیل کرده است. حتی باید گفت این چالشها و ضعفها در همه دولتها بوده است و اینطور نیست که همه تقصیرها را به دوش دولت فعلی بیندازیم.»
محمد مهاجری، فعال رسانهای و سیاسی اصولگرا نیز با انتقاد از اظهارات اخیر حداد عادل درباره انتخابات اسفندماه ۹۸، در توئیتی نوشته است:آقای حداد عادل در اظهارنظری عجیب گفته است: "نارضایتی کنونی جامعه برای جریان ما در انتخابات پیشرویک فرصت است." اگر او این حرف را صریح پس نگیرد چه تفاوتی وجود دارد میان دیدگاه نیکولو ماکیاول و غلامعلی حداد عادل؟ قرار بود به اینجا برسیم مااصولگراها؟
نیکولو ماکیاولی که مهاجری برای تعبیر دید فرصتطلبانه حداد عادل نامش را به میان آورده همان فیلسوف ایتالیایی است که در قرن پانزدهم میلادی کتاب مناقشه برانگیز «شهریار» را به رشته تحریر درآورد که پس از قرنها نیز هنوز برخی این کتاب را حمایتی هولناک از تشکیل حکومت سیاسی جبار توصیف میکنند، کتابی که بسیاری از اندیشمندان معتقدند ضد ارزشهای اخلاقی و انسانی است و مجال را برای حکومتهای مستبد و تمامیتخواه فراهم میکند تا با استفاده از حربههای سیاسی نظیر فرصتطلبی و یا قساوت در شرایط ضروری عنان مردم را در اختیار بگیرند.
دست خالی شورای وحدتی ها در ارائه برنامه انتخاباتی جدید
این اظهارات درحالی از سوی حدادعادل مطرح شده است که خود او در انتخابات ۹۲ مدام به نامزدهای مقابل خود نهیب میزد که بهجای انتقاد از عملکرد دولت گذشته، برنامههای خود را برای مردم شفاف مطرح کنید. حالا اما گویی دست فرمان و استراتژی شورای وحدت و طیف سیاسی نزدیک به او در انتخابات پیش رو قرار است سوار شدن بر همین موج نارضایتی و شعارهای سلبی باشد تا ایجابی.
به نظر می رسد حدادعادل فراموش کرده است که از ضرورتهای فرصتطلبی سیاسی آن است که یک برنامه منسجم و نقشه راه جذاب ارائه شود تا بتوان با تکیه بر آن آرای شهروندان ناراضی را در سبد طیف سیاسی خود ریخت نه آنکه با ردیف کردن لیستی از عوامل ناراضی کردن مردم، آنها را دلسرد از کلیت عملکرد حاکمیت و حتی حضور در پای صندوق های رای کرد. استراتژی که تنها و تنها حکایت از خالی بودن دست این طیف از سیاسیون در ارائه برنامه و ایده نو برای جذب رای دارد.
تصور این طیف از سیاسیون آن است که در شرایط کنونی و فشارهای اقتصادی بر مردم، همین مردمِ ناراضی تنها گزینه باقیمانده را به قدرت رسیدن طیف سیاسی نزدیک به حدادعادل میدانند و درواقع آینده مملکت را در گرو پیروزی این جریان در انتخابات اسفند میبینند. تفکری نخ نما شده که چندان خریداری در بین مردم ندارد و شاید اشکال کار در آن باشد که این طیف از سیاسیون عنصر آگاهی سیاسی مردم در برنامه ها و ایده های انتخاباتی را نادیده یا کم اهمیت گرفته اند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر