مهدی درستی در خبر آنلاین نوشت: مدت‌هاست که بحث شفاف نبودن صداوسیما مطرح شده است و با این حال این سازمان پس از این همه سال بنایی برای شفافیت در امور خود ندارد، به نحوی که مشخص شود براساس بودجه‌ای که دریافت می‌کند مانند هر سازمان یا نهاد دیگری چه تولیداتی را برای مخاطبانش در نظر گرفته است و در واقع مخاطبان را در جریان امور بگذارد.

اما آنچه بیشتر جلب توجه می‌کند، جدای از آنکه صداوسیما تا به امروز تن به شفافیت نداده است، هیچگونه پاسخگویی درستی هم به مخاطبان خود نداشته است و حتی در مورد رویکردی که دنبال می‌کند هیچ چشم اندازی را برای مخاطبانش تدارک ندیده است، به هر حال هر طور که بنگریم صداوسیما هم یک سازمان رسانه‌ای مانند بسیاری از سازمان‌های رسانه‌ای جهان است که باید برای مخاطبانش چارچوب و خط مشی را که دنبال می‌کند مشخص کند تا روشن شود که براساس بودجه دریافتی چه کرده و چه نکرده است؛ اما پس از این همه سال هنوز خبری نیست که نیست.

اما صداوسیما نه تنها به عنوان یک سازمان رسانه‌ای، برنامه‌ریزی، چارچوب بندی و اصولی که براساس آن حرکت می‌کند را براساس بودجه‌ای که دریافت میکند، برای مخاطبان مشخص نمی‌کند، بلکه وقتی هم بنا بر اختصاص بودجه براساس عملکرد به میان می‌آید، با فضاسازی و رویکردی غیرصادقانه از آن به قطع بودجه تعبیر می‌کند تا دخل و خرجش را عیان نکند.

به همین بهانه و برای رسیدن به پاسخی درباره این رویکرد صداوسیما با بیژن نفیسی، روزنامه‌نگار باسابقه و فعال حوزه رسانه گفت‌وگویی کرده‌ایم.

بیژن نفیسی ابتدا در پاسخ به اینکه چارچوب وظایف سازمان‌های رسانه‌ای در تمام دنیا برای آگاهی بخشی به مخاطبان درباره عملکردشان چگونه است، گفت: «در همه جای دنیای رسانه‌ها رسالت‌هایی را برای خود قائل هستند و همانطور که می‌دانیم بخشی از آن رساندن اطلاع و آگاهی درباره اتفاقاتی که رخ می‌دهد به سطح جامعه است، بخشی هم به تفریح و سرگرم کردن مردم اختصاص دارد، همچنین گاهی نگاه آموزشی برای مخاطبان دارند و ... منتهی در مورد صداوسیما اول باید ببینیم که با نیازهای مردم و جامعه و آنچه مخاطبان می‌خواهند خود را تطبیق می‌دهد؟ دنبال خواسته‌هایی که در سطح جامعه مطرح هست می‌رود؟»

او ادامه داد: «دوم اینکه هماهنگی باید در کارها باشد و موازی کاری‌ها را در این سازمان نبینیم، بارها شده است که دیدیم به عنوان مثال یک مسابقه با سر و شکل در دو شبکه پخش می‌شود. با این حال به دو مقوله کمیت و کیفیت کارها هم باید توجه کرد، در زمینه کمیت می‌بینیم که کانال‌های متعدد تلویزیونی ایجاد شده است که هر کدام در یک حوزه تخصصی فعالیت دارد اما وقتی بحث کیفیت مطرح می‌شود می‌بینیم که موازی کاری‌های زیادی وجود دارد که باعث می‌شود اهداف در نظر گرفته شده به دلیل اتلاف نیروها به نتیجه نرسد.»

صداوسیما هیچگاه اهداف و برنامه‌هایش را با مخاطبان مطرح نکرد

نفیسی با تاکید بر اینکه صداوسیما باید هدف و رویکردهای خود را از نظر محتوایی برای مخاطبان مشخص کند، توضیح داد: «مسئله دیگر این است که صداوسیما باید مشخص کند هدف هر برنامه و زمینه کاری آن برای مخاطب چیست؟ وقتی ما این اجبار را داشته باشیم که در ۲۴ ساعت شبانه روز برنامه داشته باشیم، نمی‌توانیم هر چه به دست‌مان رسید را پخش کنیم که روی آنتن وقفه‌ای ایجاد نشود. بنابراین باید خط مشی کلی و اهداف را درباره هر شبکه و برنامه‌هایش مشخص کنند تا مخاطب تکلیف خود را با آن شبکه یا برنامه بداند، اتفاقی که هیچوقت تا به امروز به صورت دستورالعمل مشخص محقق نشده است و اهداف تنها شاید در درون تشکیلات صداوسیما و بین شوراها و کارگروها تعیین شده اما هیچوقت با مخاطب در میان گذاشته نشده است.»

باید خط مشی کلی و اهداف را درباره هر شبکه و برنامه‌هایش مشخص کنند تا مخاطب تکلیف خود را با آن شبکه یا برنامه بداند، اتفاقی که هیچوقت تا به امروز به صورت دستورالعمل مشخص محقق نشده است و اهداف تنها شاید در درون تشکیلات صداوسیما و بین شوراها و کارگروها تعیین شده است

این کارشناس افزود: «ما همیشه در این بخش مشکل داشتیم و شاید هم تنها به رادیو و تلویزیون مربوط نشود، ما در رسانه‌های چاپی هم چنین وضعیتی را داریم و اگر رسانه‌ای به سازمانی تعلق دارد مدت‌ها ممکن است خواننده در جریان این وابستگی نباشد، در حالیکه در همه دنیا مرسوم است که مخاطب تکلیف خود را با سرمایه‌گذاران، وابستگی سیاسی و غیرسیاسی و... رسانه بداند.»

او با اشاره به مشکلاتی که مقوله اسپانسرینگ در تلویزیون ایجاد کرد و صداوسیما پیش از آن مخاطبانش را در جریان نگذاشته بود، تاکید کرد: «ضمن اینکه مسایل اقتصادی هم در این زمینه بسیار مهم است، مانند مسئله اسپانسرهای تلویزیون که مسئله‌دار شد و تا زمانیکه درباره آن صحبت نشده بود، بسیاری نمی دانستند که برنامه‌های صداوسیما اسپانسر دارد و او از این طریق کسب درآمد می‌کند که این اتفاق هم ناشی از شفاف نبودن صداوسیما رخ داد. حال ممکن است این اتفاق را به صورت‌های دیگری در تلویزیون شاهد باشیم، حتی ممکن است ساپورت مالی نباشد بلکه یک جناح یا تشکیلاتی از نظر فکری بر تهیه یک برنامه تاثیر بگذارد. این مسایل جز به جز باید برای مخاطب مشخص باشد. باور کنیم که هر چقدر شفاف‌تر باشیم می‌توانیم مخاطب بیشتری را جذب کنیم.»

عامل شفاف نبودن صداوسیما در حوزه بودجه و درآمدها

اما مسئله‌ای که وجود دارد هر سازمان رسانه‌ای باید رویکرد صادقانه‌ای درباره میزان بودجه، درآمدهایش و همچنین عملکرد و تولید محتوایی که براساس آن‌ها انجام داده است، داشته باشد. اما نکته اینجاست که چرا صداوسیما به این موضوع تن نمی‌دهد؟

نفیسی در پاسخ به این پرسش بیان کرد: «ما وقتی یک موضوع رسانه‌ای را که باید خیلی شفاف مانند یک دیوار شیشه‌ای سمت دیگرش دیده شود با نگاه سیاسی و امنیتی بخواهیم مسایلش را همیشه در نظر بگیریم دچار مشکل می‌شویم و می‌گوییم دیگر نیازی است مخاطب همه مسایل را بداند چون ذهنیت ما این است کاری که انجام می‌دهیم به مسایل امنیتی و سیاسی ممکلت ممکن است مربوط باشد؛ البته تفاوتی نمی‌کند صداوسیما باشد یا هر تشکیلات دیگری، هر جایی که چنین نگاهی وجود داشته باشد خود به خود موانعی بر سر مسیر آن سازمان قرار می‌گیرد و در واقع چنین نگاهی عامل شفاف نبودن صداوسیما در همه مسایل مانند بودجه، هزینه‌های ساخت برنامه و ... است.»

ما وقتی یک موضوع رسانه‌ای را که باید خیلی شفاف مانند یک دیوار شیشه‌ای سمت دیگرش دیده شود با نگاه سیاسی و امنیتی بخواهیم مسایلش را همیشه در نظر بگیریم دچار مشکل می‌شویم و می‌گوییم دیگر نیازی است مخاطب همه مسایل را بداند

او ادامه داد: «در واقع همان نگاه سیاسی و امنیتی که اشاره کردیم باعث می‌شود تا صداوسیما در مورد مسایلی چون بودجه و درآمدها اطلاعات درست و دقیقی را در اختیار مخاطبان و همچنین نهادهای بالادستی به صورت شفاف نگذارد و به طور مثال آن هزینه‌ای را که برای تولید یک برنامه انجام می‌دهند را به صورت صادقانه مطرح نکنند. یک مثل قدیمی داریم که آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است اما وقتی صداوسیما می‌بیند که اگر به ارائه اطلاعات درباره بودجه، درآمدها و رویکردی که داشته است بپردازد، اما و اگرهایی درباره عملکردش پیش می‌آید، مطمئنا محتاط شده و تن به شفافیت نمی‌دهد که البته تنها مختص صداوسیما نیست و هر تشکیلاتی هم می‌تواند چنین برخوردی داشته باشد و این باز می‌گردد به باورهای ذهنی که دست اندر کاران در آن سازمان و تشکیلات برعهده دارند. دلیل این رویکرد غیرصادقانه این است که هر چقدر امور شفافتر باشد مسئولیت پذیری بیشتر می‌شود و به تبع آن مسئولان سازمان پاسخگو هم باید باشند و ضرورت پاسخگویی باعث می‌شود که دقیق‌تر و بهتر وظایفشان را انجام دهند. در غیر اینصورت اما ممکن است شاهد بی ‌موالاتی‌هایی در عملکرد مدیران باشیم و هدر رفت هزینه‌ها را به دلیل موازی کاری‌ها شاهد هستیم.

صداوسیما از ابتدا خود را ملزم به پاسخگویی نمی‌دانست

فارغ از شفافیت و تن ندادن به آن، صداوسیما نسبت به مخاطبان خود هیچ پاسخگو نیست و هیچ توضیحی درباره اتفاقات و خطاهایی که داشته است ارائه نمی‌کند.

این فعال حوزه رسانه در باره این مسئله نظرش را اینطور بیان کرد: «صداوسیما یکی از سازمان‌هایی بوده است که از ابتدا الزام به پاسخگویی نداشته و برای خود چنین وظیفه‌ای را احساس نکرده است، در حالیکه به عنوان مثال در قانون مطبوعات الزام داریم که اگر کسی در مورد موضوعی اعتراض داشت طبق قانون می‌تواند پاسخ دهد و این حق برایش در نظر گرفته شده است. در مورد تشکیلات صداوسیما باید ضوابطی باشد که این سازمان به هر کسی پاسخ دهد و برای این امر الزام داشته باشد اما هیچوقت چنین الزامی را ندیده‌ایم که به نواقص قانونی ما باز می‌گردد.»

او ادامه داد: «الان در عصر شبکه‌های اجتماعی هر چقدر هم تعلل کنیم، دیگران فرصت خواهند داشت که مسایل را مطرح کنند و ممکن است سوبرداشت هم شود و عواقب بدتری را به همراه داشته باشد. اما اگر صداوسیما به عنوان یک سازمان رسمی به مخاطب پاسخگو باشد از یک کانال مشخصی اطلاعات درست و صحیح در سطح جامعه پخش می‌شود.»

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.