با دیدن جسد، بلافاصله موضوع به مأموران پاسگاه داوود دشت شهرستان آمل اعلام شد. دقایقی بعد نیز تیم جنایی راهی محل شدند. بررسی‌های اولیه و آثار ضرب و شتم روی بدن قربانی حکایت از درگیری داشت.دور گردن زن جوان آثار کبودی به چشم می‌خورد و معاینات اولیه متخصصان پزشکی قانونی خفگی را تأیید کرد.

تحقیقات از همسایه‌ها و کارگران شرکت ساختمانی آغاز و مشخص شد که زن جوان و شوهرش مدتی است که به‌عنوان نگهبان و سرایدار شرکت درآنجا زندگی می‌کنند.

در حالی که مأموران قصد داشتند جسد را به پزشکی قانونی منتقل کنند، پدر مقتول خود را به شرکت رساند. مرد میانسال که از دیدن جسد دخترش شوکه شده بود گفت: ساعتی قبل دامادم با من تماس گرفت و گفت حال دخترت خوب نیست. پیش او بروید. بعد هم گفت برای دریافت طلب‌هایش به تهران می‌رود و خیلی زود برمی گردد.

جنایت از سوی یک آشنا

با توجه به اظهارات مرد میانسال و از آنجا که آثار ورود غریبه‌ای در خانه به چشم نمی‌خورد و همچنین از آنجا که همسر قربانی به‌نام کوروش پس از این حادثه ناپدید شده بود، این احتمال مطرح شد که جنایت توسط کوروش رخ داده است.

بدین ترتیب به دستور بازپرس جنایی آمل تحقیقات برای دستگیری کوروش ادامه یافت. بررسی‌ها نشان می‌داد که مرد جوان به تهران آمده است. مشخصات مرد 38 ساله و خودروی پرایدش به پلیس پایتخت و شهرستان‌های اطراف اعلام شد. تا اینکه مأموران گشت پلیس در شرق تهران به خودروی پرایدی مشکوک شدند و از آنجا که خودرو دستور توقیف داشت با هماهنگی‌های قضایی راننده خودرو بازداشت شد.

 کوروش در تحقیقات اولیه منکر ارتکاب جنایت شد و گفت: یک سال و نیم قبل با فیروزه آشنا شدم. بعد از مدتی هم او را به عقد موقت خودم درآوردم. در این مدت که باهم زندگی می‌کردیم هیچ مشکلی نداشتیم.او ادامه داد: من به غیر از نگهبانی و سرایداری در کار خرید و فروش جوجه مرغ هستم. جوجه‌ها را از آمل می‌خرم و در تهران می‌فروشم. از یک نفر در تهران ۷ میلیون تومان پول می‌خواستم. صبح روزی که همسرم کشته شد من قصد داشتم برای گرفتن  طلب ام به تهران بیایم. به همین دلیل ساعت ۶ صبح به بازار رفتم و جوجه خریدم و ساعت ۹ صبح به خانه برگشتم. وقتی وارد خانه شدم دیدم حال همسرم بد است. چند بار او را صدا زدم اما جوابی نداد. از آنجا که هوا گرم بود و جوجه‌ها در خطر بودند نمی‌توانستم زیاد معطل کنم تنها فکری که به ذهنم رسید این بود که با پدر فیروزه تماس بگیرم. از او خواستم خودش را به خانه ما برساند.

مرد جوان ادامه داد: وقتی به تهران آمدم خانواده همسرم با من تماس گرفتند و خبر قتل او را دادند. آنها گفتند من همسرم را کشته‌ام و تهدیدم کردند. من که ترسیده بودم در تهران ماندم تا آنها بلایی سرم نیاورند.

باتوجه به آنکه جنایت در شهر دیگری رخ داده بود، با صدور قرار عدم صلاحیت، متهم جوان برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس جنایی پایتخت به دادسرای محل حادثه منتقل شد.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.