اما چرا به نظر می‌رسد که ایالات متحده در برابر ایران، به طور متناوب در حال کوتاه‌آمدن است؟ حتی زمانی که نفت‌کش انگلیسی در تنگه هرمز از طرف نیروی دریایی ایران توقیف شد.

فراموش نکنیم همین دو هفته قبل بود که یک ابرنفت‌کش در جبل‌الطارق، از سوی تفنگداران نیروی دریای انگلیس توقیف شد و مشخص شد نفت ایران را حمل می‌کرده و ایران اعلام کرد این اقدام نوعی راهزنی دریایی است و بی‌پاسخ نمی‌ماند. باوجوداین بعد از اقدام دو روز قبل ایران، همچنان از آمریکا واکنش خاصی دیده نمی‌شود.

به نظر می‌رسد چهار دلیل برای خودداری ترامپ از درگیرشدن با ایران محتمل است.

نخستین احتمال، همان نظر شماری از فرماندهان نظامی کشورمان مبتنی بر این است که ایران دست بالای نظامی را در منطقه دارد و آمریکایی‌ها اصراری برای درگیرشدن در چنین شرایطی ندارند. دلیل دوم، همان است که رئیس‌جمهور ایالات متحده صراحتا عنوان کرده؛ مشارکت دیگر کشورها در هزینه برقراری امنیت کشتی‌رانی در خلیج فارس. او همان‌طور که به کشورهای عضو پیمان ناتو خاطرنشان کرد که آمریکا دیگر هزینه تأمین امنیت آنها را تقبل نمی‌کند و خود اعضا باید سهم به‌مراتب بیشتری را در مقایسه با گذشته بپردازند، درباره هزینه برقراری امنیت کشتی‌رانی در خلیج فارس هم ظاهرا همین موضع را اتخاذ کرده است.

با توجه به اینکه قسمت عمده صادرات نفت خلیج فارس به آسیا و اروپا می‌رود؛ بنابراین کشورهای آسیایی به‌علاوه اروپایی‌ها باید سهم خیلی بالاتری از هزینه حضور نظامی در خلیج فارس را تأمین کنند؛ پس ناامن‌شدن تنگه هرمز دست‌کم در این مرحله چندان هم برای ترامپ نامطلوب نیست.

خودداری واشنگتن از درگیرشدن مستقیم با تهران یقینا سبب می‌شود تا کشورهایی که وابستگی بیشتری به نفت خلیج فارس دارند، مجبور شوند خیلی جدی‌تر به فکر چاره برآمده و لاجرم هزینه بیشتری را برای تأمین امنیت تجارت دریایی متقبل شوند.

دلیل سوم هم همچنین اقتصادی است. ناامنی در خلیج فارس باعث افزایش قیمت نفت می‌شود و ایالات متحده به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان این محصول، خیلی هم از این بابت متضرر نمی‌شود. البته بسته‌شدن تنگه هرمز ممکن است نفت را به بشکه‌ای صد دلار هم برساند که به‌هیچ‌روی باب میل ترامپ نیست؛ چون قیمت سوخت را در آمریکا بسیار افزایش داده و در نتیجه از محبوبیت او در جریان رقابت‌های انتخاباتی می‌کاهد؛ اما افزایش چند دلار بر قیمت نفت که چندان باری هم بر دوش مصرف‌کننده آمریکایی نگذارد، خیلی هم برای او نامطلوب نیست.

دلیل چهارم، بازمی‌گردد به تجربه تلخ دخالت نظامی آمریکا در افغانستان و عراق. اگرچه آمریکایی‌ها بنا ندارند حتی یک سرباز هم وارد خاک ایران کنند و شکل درگیری احتمالی با ایران کاملا با آنچه در افغانستان و عراق اتفاق افتاد، متفاوت خواهد بود، درهرحال تهران می‌داند درگیری نظامی با ایران با اقبال عمومی در آمریکا روبه‌رو نخواهد شد. جدای از دموکرات‌ها، بسیاری از مردم آمریکا هم با چنین کاری همراهی نمی‌کنند؛ بنابراین ترامپ دارد به گونه‌ای رفتار می‌کند که آمریکا را خویشتن‌دار و گریزان از جنگ و در مقابل، ایران را متمرد و مخل امنیت منطقه به آمریکایی‌ها و افکار عمومی در دنیا معرفی کند؛ پس آمریکا در مقابل همه اتفاقات دو ماه گذشته، نهایت بردباری و خویشتن‌داری را نشان داده و در مقابل سعی کرده ایران را علاقه‌مند به تنش نشان دهد. 

از میان همه دلایلی که اشاره شد، مورد آخر برای ایران از همه تأمل‌برانگیزتر است. اگر این ملاحظه درست باشد، درآن‌صورت ترامپ برای ما خواب‌هایی دیده که بخش اول آن، مجاب‌کردن افکار عمومی در آمریکا که آن کشور به دنبال برخورد نظامی و ناامن‌کردن مسیر کشتی‌رانی در خلیج فارس نبوده و دولت آمریکا ماه‌ها از خود صبوری و خویشتن‌داری نشان داده بود؛ اما ایران برعکس، بر دامنه اقدامات تحریک‌آمیز می‌افزوده است.

نتیجتا آنکه ترامپ و اداره‌کنندگان کاخ سفید چاره‌ای نداشتند؛ جز اینکه در نهایت در برابر ایران بایستند. البته در مقابل روایتی که آمریکاییان سعی می‌کنند القا کنند، این واقعیت را هم نمی‌توان نادیده انگاشت که ایران چاره دیگری نداشته؛ چراکه این آمریکایی‌ها بودند که نه‌تنها از برجام خارج شدند؛ بلکه با اعمال فشار بر ‌اروپایی‌ها و دیگر اعضای برجام، عملا تحریم همه‌جانبه‌ای را بر کشورمان تحمیل کردند و به نظر نمی‌رسد حق انتخاب دیگری برای ایران باقی گذاشته باشند

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.