گمشده در غبار داستان خودکشی مرموز دختری دانشجوست. دختری که در بحبوحه فعالیت‌های سیاسی تشکل‌های دانشجویی، وارد دانشگاه شده و جذب یکی از این تشکل‌ها می‌شود. راوی داستان دخترعموی شخصیت اصلی است که حالا با کمک دفترچه خاطرات او و از طریق پیگیری‌های مختلف، سعی در باز کردن گره این کلاف سردرگم دارد. آیا او به‌راستی خودکشی کرده؟ یا اینکه نیروهای مدعی تقلب برای پوشاندن بعضی مسائل پشت پرده تشکیلات دانشجویی او را حذف کرده‌اند؟ این مساله به ظرافت و با جذابیت‌های داستانی خاص در این اثر روایت می‌شود.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: حالم بد شده، چشم‌هایم سیاهی می‌رود، عمو جان اگر می‌دانستید عمر مینا اینقدر کم است باز هم اینطوری می‌کردید با او؟ راه نفسم تنگ شده انگار، نمی‌توانم دفتر مینا را کنار بگذارم. باید همچنان بخوانم، توی دفتر خودم خاطرات را سرسری مرور می‌کنم، برگشت بابا از ایتالیا و گیر مجددش به چادر من، زیارتم از شهید آخوندی، متوسل شدنم بهشان، دید و بازدیدهای عید و حرف‌های دکتر علوی درباره پسر دکتر صادقی که باعث شد بابا از ازدواجم با او کوتاه بیاید و بعدش هم به طرز معجزه واری اجازه بدهد که توی عیددیدنی ها با چادر بروم و زیارت مجدد من و گریه‌هایم سر مزار شهید آخوندی، تمام اینها را توی ذهنم مرور می‌کنم ولی نمی‌خوانم، دوباره دفتر مینا را باز می‌کنم و جمله‌هایش را می نوشم. از بعضی‌هایش تند رد می‌شوم. او هم خاطرات عیدش را نوشته، سفر یک هفته‌ای نکبت خان به فرانسه برای دیدن مادرش و گریه‌های مینا. التماسش به نکبت خان برای اینکه نجاتش بدهد، زودتر به قولش عمل کند و ازدواج کنند، چند دیوانه بازی دیگر از جناب نکبت خان. جلوتر می روم….

گمشده در غبار را انتشارات کتابستان معرفت در ۳۱۰ صفحه و با قیمت ۳۵۰ هزار ریال به‌تازگی منتشر کرده است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.