نکونام: حقایق را بگویم برایم مشکل درست میکنند!
بی تردید اردوی دبی پیش از جام جهانی ۲۰۱۸ یکی از نقاط عطف و پر از رازهایی مگو است که هنوز فاش نشدند. اردویی که لغو و از هم پاشیدنش به خاطر دعواهای بین کی روش و برانکو بود. دعوایی که آن روز نقطه عطفش بود.
وقتی برانکو در برنامه ۹۰ خیلی صریح تعطیل کردن لیگ و گرفتن بازیکنانش برای یک سری بازی دوستانه بی اهمیت مثل منتخب آفریقایی ها شاغل در دبی را یک اقدام بیهوده نامید و گفت بازیکنانم هر بار به اردوی تیم ملی می روند نا آماده و آسیب دیده و با کیلوهای اضافه بر می گردند.
صبح آن روز بود که کی روش بازیکنان پرسپولیس را به تهران فرستاد و لحظه برگرداندن شان دستی به شکم بیرانوند زد و با خندی ای تلخ گفت:«باز آمدی اردوی تیم ملی و چاق شدی بیرو!»
همان روز بود که سید جلال با دلخوری به تهران برگشت و در دفتر باشگاه پرسپلیس با گلایه گفت ته این دعوا احتمالا دودش در چشم ما بازیکنان می رود.همان روز البته کی روش کل کادرفنی ایرانی اش را هم از تیم ملی کنار گذاشت که معروفترین شان جواد نکونام و افشین پیروانی بودند.
جواد آن روز خیلی از این برخورد دلخور بود اما تصمیم گرفت تا مسیر زندگی فوتبالی اش را تغییر دهد. برای همین رفت سراغ مربیگری. حالا با گذشت بیش از سی ماه از آن روزها، جواد نکونام در مصاحبه ای با برنامه صبح گاهی شبکه سه این فرصت را داشت تا در گفت و گو با سعید اکبری از آن اتفاق رازگشایی کند اما پاسخش باز خیلی بسته و سیاستمدارانه بود. او گفت:«واقعا نمی خواهم درباره آن روز حرف بزنم. دوست ندارم بازش کنم. یک روزی باید آن اتفاق را بگویم که دیگر خیال مربیگری نداشته باشم. الان بگویم اذیتم می کنند . الان تمرکزم روی کارم و پیشرفتم باید باشد.»
کی روش که از ایران رفته، حتی برانکو هم نیست اما مگر پشت پرده آن ماجرا چه بوده که نکو از گفتنش طفره می رود. یعنی چه کسی مقصر بوده؟او می گوید:«همه مقصر بودیم. کی روش قطعا مقصر بود. من هم مقصر بودم، بچه های دیگر هم. خود فدراسیون هم مقصر بود . یک اتفاق جمعی بود که همه در آن نقش داشتیم. بعد ها که با کی روش حرف زدیم به خودش هم گفتم. حتی بار آخری که برای خداحافظی دیدمش. آن روز آخر خداحافظی که فضا خیلی هم احساسی بود... واقعا ما نه به آن استقبالهای مان و نه بدرقه های مان. این قدر اولش تحویل می گیریم که کلمنته آمده بود پامپلونا دیدن من و شگفت زده بود اما آخرش می شود کی روش، شفر و ویرا!»
نکونام که کی روش پس از جدایی اش از تیم ملی چندین بار سعی کرد با اسمش را آوردن آن هم با تکریم دلش را بدست بیاورد و او را اصلح ترین گزینه برای تیم امید ایران معرفی کرد، همیشه اعتقاد داشت تیم ملی نیاز به یک بزرگتر دارد که بچه های تیم یعنی نسل بزرگتری چون گوچی، اشکان، مسعود ، احسان و کریم حرفش را همان قدری بخوانند که جوانترهایی مثل جهانبخش ، پورعلی گنجی، آزمون، طارمی و رامین!
این ویژگی کاپیتانی ذاتی چیزی بود که بعد از علی دایی در این سالهای فوتبالمان هیچ کس مثل نکو آن را نداشته و رفتنش از اردوی تیم ملی بزرگترین آفتش همین ضربه ای بود که در جام جهتنی در ماجرای جدایی گوچی یا شاید تصمیم بر سر نبودن سید جلال و بعد هم حواشی استفاده بی رویه از تلفنهای همراه توسط این گروه جوان تیم ملی و از همه بدتر شادی گلهای هدفمند شان رو به منتقدان در جام ملتها رخ داد. چیزهایی که وجود یک بزرگتر در دل شان اجازه اش را قطعا نمی داد.
جواد اما بعد از آن دوشنبه شب سی ماه قبل و اتفاقی که بعد از آن برنامه ۹۰ افتاد از سوی کی روش راهی فرودگاه دبی شد. جزئیاتی که نه خودش چیزی درباره آنها گفته، نه مارکار و نه آرین قاسمی.
پیروانی هم البته بعدها طعنههایی زده . بعد از اینکه با کی روش زاویه پیدا کرد و به برانکو نزدیک شد. اما او هم هیچ وقت شفافیت نداشته است.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر