منظور کیهان این است که جریان سیاسی مورد نظر که قاعدتا باید نزدیک به دولت باشد می‌خواهد به مردم و بعضی مقامات، علامت بدهد که وقتی پیغام و پسغام امریکا می‌تواند دلار را این‌قدر پایین بیاورد، ببین اگر خودش بیاید چه می‌شود؟ اصل حرف این روزنامه که دست بر قضا جدی‌ترین منتقد دولت هم هست، این است که دولتی‌ها دنبال مذاکره و روابط حسنه با امریکا بلکه اهل کوتاه آمدنند اما چون دست‌شان بسته است و بنا به دلایلی نمی‌توانند این کار را بکنند؛ لذا به بعضی اعمال مذبوحانه از جمله همین بازی با قیمت دلار روی می‌آورند تا افکار عمومی را با خود همراه سازند...

اینکه آیا دولت چنین توانی دارد و می‌تواند به راحتی دلار را پایین بیاورد، موضوعی نیست که بشود از آن سر درآورد. آنقدری که به عنوان روزنامه‌نگار در اخبار و ماجراهای اقتصادی سرک کشیده‌ام، فهمیده‌ام که دولت در زمینه ارز فعال مایشاء نیست و به تنهایی از پس خیلی کارها برنمی‌آید. ارز که سهل است، دولت در خیلی از حوزه‌های دیگر هم همه‌کاره نیست. در بازار، حالا چه بازار ارز و چه دیگر بازارها، نیروها و فعالانی حضور دارند که می‌توانند برنامه دولت را به هم بزنند یا عزم دولت را فسخ کنند؛ مع‌ذلک اصراری در این ندارم که بگویم دولت به تنهایی توان پایین آوردن قیمت دلار را ندارد.

دولت که هیچ، آیا جریان سیاسی خاصی را می‌شناسید که از چنین توانی برخوردار باشد؟ اگر این جریان مورد نظر زورش به بازار می‌رسید که الان این‌طور گوشه رینگ نبود و از منتقدانش درشت نمی‌شنید؛ با این حال من خیلی نمی‌خواهم وقت یادداشتم را با بحث درباره توانایی دولت و اصلاح‌طلبان بگیرم.

ایضا دفاع از دولت یا جریان سیاسی خاص را هم وظیفه خود نمی‌دانم. شتر دولت اربابانی دارد که دندشان نرم، وارد گود شوند و از خود و از حیثیت سیاسی خود دفاع کنند. اما من از موضع یک ایرانی؛ از موضع کسی که کشورش را دوست دارد می‌خواهم مصدع اوقات شریف شوم و نقد کیهان را نقد کنم و صراحتا بگویم که نوشته کیهان با آداب وطن‌پرستی مغایرت دارد. خوب دقت کنید ببینید کیهان این حرف را چه روزی چاپ کرده؟

درست روزی که هایکوماس به ایران آمده و به خیال خودش آمده که برجام را نجات بدهد ما به او گفته‌ایم که جریان سیاسی مرتبط با دولت زیر پای تو فرش قرمز پهن کرده تا بگوید که چقدر نیازمند این آمدن‌ها و رفتن‌هاست. انصافا رفتار وزارت خارجه، به خصوص رفتار ظریف با او خیلی خوب و پسندیده و از موضع اقتدار بود. نه آنچنان تحویلش گرفتند که دچار توهم شود و نه آنچنان سرد برخورد کردند که به جبهه دشمن بپیوندد. در صحبت و رفتار ظریف بود که ما طلبکار اروپاییم نه بدهکارشان.

خوشبختانه این طلبکاری را خبرنگاران ایرانی هم در سوالات‌شان عیان کردند و رسما از ماس چیزهایی پرسیدند که بیچاره چاره‌ای جز طفره رفتن نداشت. اما ظریف در این مصاحبه عالی ظاهر شد و صریحا در چندجا از جمله در ماجرای فروختن سلاح به عراق در زمان جنگ شرمنده‌اش کرد. موضع ظریف موضع مردم هم هست. مردم را دست‌کم نگیرید و فکر نکنید چون این روزها کمتر پای تلویزیون جمهوری اسلامی می‌نشینند پس از حقیقت دیپلماسی خبر ندارند و فریب شبکه‌های من‌ و ‌تو یا اینترنشنال را می‌خورند. با مردم که صحبت کنید می‌بینید که کاملا موقعیت کشور را درک می‌کنند و تلاش تیم دیپلماسی را ارج می‌نهند. فقط هم تیم دیپلماسی نیست.

از محمود دولت‌آبادی تا مردم کوچه و بازار معتقدند که تلاش‌های حاج‌قاسم سلیمانی از یک سو و زحمات ظریف از سوی دیگر باعث شده تا ایران از موضع اقتدار با دنیا صحبت کند. ما هم دیپلماسی می‌خواهیم هم موشک. هیچ‌کدام به تنهایی اقتدار نمی‌آورند بلکه معنی اعتدال یعنی همین که دیپلماسی به جای خودش، موشک هم به جای خودش. موضع ایران امروز مقتدرانه‌ترین موضعی است که طی این سال‌ها شاهد بوده‌ایم و از این حیث باید ممنون همه نیروهای خدوم کشور باشیم.

در این وضعیت معقول و منطقی است به ماس یا به آبه خبر بدهیم که دولت می‌خواهد دلار را پایین بیاورد تا اهمیت سفر شما را بالا ببرد؟ آیا خوب است که در این موقعیت حساس به طرف‌های غربی و امریکایی و آسیایی بگوییم که دولت دربه‌در دنبال میانجی می‌گردد تا امریکا را از خر شیطان پایین بیاورد؟ اتفاقا پایین آمدن دلار به‌شدت به نفع افکار عمومی است. بیشتر مردم به این فکر می‌کنند که مقاومت منطقی‌شان جواب داده و موقعیت اقتصادی کشور را استحکام بخشیده. بازار واقعی است و سیگنال‌هایی هم که از عالم سیاست می‌گیرد واقعی‌اند. بازار با من بمیرم و تو بمیری ارز را بالا و پایین نمی‌برد اعتنایی هم به سفرهای دیپلماتیک ندارد.

سر بازار معمولا کلاه نمی‌رود و از این و آن فریب نمی‌خورد. همه کارشناسان می‌دانند که قیمت واقعی دلار ربطی به آن حباب‌های خطرناک نداشت. قیمت واقعی را سیاستمداران تعیین نمی‌کنند بلکه معادلات و مناسبات اقتصادی حکم می‌کنند که دلار کمتر از ده، دوازده تومن می‌ارزد. بعضی‌ها می‌گویند بین شش تومن تا هشت تومن است. من نمی‌دانم اما می‌دانم که محال است دوازده تومن باشد. پس در شرایط عادی از این هم پایین‌تر می‌آید و این قصه نه ربطی به ژاپن دارد و نه آلمان و نه عقب‌نشینی ظاهری امریکا. انتقاد اصلی من به کیهان این است که در روز سفر وزیر خارجه آلمان بیان می‌کند که در صفوف ایران دودستگی است و خیلی‌ها دنبال مذاکره‌اند. در صورتی که در این خصوص بینی و بین‌الله ما چیزی جز مقاومت از دولت ندیده‌ایم و نشنیده‌ایم. این مقاومت چنان در ذهن رییس‌جمهور نشسته که حتی عیدی هم می‌خواهد بدهد مقاومت می‌دهد. دلیلش شاید این است که ارکان اصلی نظام فهمیده‌اند که در برابر زیاده‌خواهی و قلدری ترامپ نباید عقب بنشینند.

اتفاقا جلوتر از همه این دیپلمات‌های باسابقه بودند که گفتند نباید با ترامپ سر میز مذاکره نشست. مواضع وزارت خارجه در مقابل امریکا حقیقتا ستودنی است و حتی از موضع انقلابی نیز باید آنها را حمایت کرد. یکی از آداب وطن‌پرستی همین است که ما هر اختلافی باهم داشته باشیم همین که چشم‌مان به بیگانه می‌افتد همدیگر را حمایت کنیم و بگوییم صدای مقاومت از حنجره هرکس دربیاید از حنجره نظام درآمده است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.