بخش هایی از این گفتگو را بخوانید؛

*شب ۱۴ خرداد که امام به لقاءالله پیوست من در منزل بودم، اما  خواب راحتی نداشتم بخاطر اینکه هم یکی از اساتید بزرگم را از دست داده بودم که سال‌ها در محضر ایشان درس پس داده بودم  و دیگر اینکه نگران آینده انقلاب بودم که بعد از فوت امام (ره) چه پیشامدی رخ خواهد داد و مسئله رهبری چگونه حل خواهد شد. خلاصه آن شب بسیار سخت بود و صبح آن شب نیز ما به جلسه خبرگان رفتیم.

*خارجی‌ها منتظر بودند که با رفتن ایشان انقلاب هم از بین برود. بنابراین قصد داشتند توطئه‌هایی انجام دهند تا با غروب عمر امام عمر انقلاب اسلامی هم به پایان برسد و نظام جمهوری، اسلامیتش را از دست بدهد. آنان این پیش بینی را می‌کردند، اما ما همواره به لطف الهی معتقد بودیم که همان طور که تا امروز انقلاب را یاری کرده بعد از آن هم انقلاب را یاری خواهد کرد و توکل و اعتقادمان بر عنایات الهی بود، اما در عین حال نگرانی شدید هم داشتیم.

*{در پاسخ به این سوال که آیا در شورای انقلاب یا مجلس خبرگان بحثی درباره محل دفن امام و مراسم انجام شد}: احتمال این وجود دارد که بین ۳ -۴ نفر یعنی آیت‌الله خامنه‌ای، موسوی اردبیلی، هاشمی رفسنجانی و حاج سیداحمدآقا افرادی و همچنین آیت الله مشکینی که معمولا در کنار امام راحل بودند، این صحبت‌ها مطرح شده باشد.

*جمعیت مردم در آن روز تشییع پیکیر امام بسیار زیاد بود و از جمعیت آنان از تشییع جنازه  تا بهشت زهرا کاسته نمی‌شد و لابد مطلع هستید که در آن روز نه تنها چارچوب تابوت شکسته شد بلکه قسمت‌های عمده‌ای از کفن امام هم پاره شد تا جایی که مجبور شدند  پیکر ایشان را با هلی کوپتر به بیت منتقل کنند و مجددا برای تدفین برگردانند. در آن زمان کفن ایشان را عوض کردند، زیرا قسمت عمده‌ای از آن را مردم به تبرک برداشته بودند یعنی نه تنها چارچوب تابوت را برای تبرک برده بودند بلکه قسمت‌های عمده‌ ای از کفن ایشان هم پاره شده بود ،به همین سبب هم مجبور شدند تا پیکر امام را ببرند، کفن جدید بپوشانند و مجددا برای تدفین بیاورند. آن ازدحام فوق العاده، آن جمعیت بی نظیر و آن ابراز علاقه و احساسات موجب شد تا پیکر امام را با سختی بسیار به خاک بسپارند موضوعاتی  که البته مردم به خوبی می‌دانند.

*پس از انتخاب رهبر جدید تشییع جنازه اتفاق افتاد به بیانی دیگر یعنی شب ۱۳ خردادماه  امام فوت کردند و عصر ۱۴ خرداد رهبر جدید انتخاب شد بنابراین فکر ما از جهت انتخاب رهبری راحت و آزاد بود و این مسئله تاحدی تسلای غمی بود که به آن دچار شده بودیم.

*بعد از اینکه وصیت نامه خوانده شد، پس از رحلت امام (ره) ابتدا بحث شورایی شدن رهبری مطرح شد، زیرا در آن زمان هنوز قانون اساسی بازنگری نشده بود و این موضوع رای نیاورد. من چون دیدم موضوع شورایی شدن رهبری بسیار وقت گیر شده است یک یادداشتی را به آقای هاشمی دادم مبنی بر اینکه من چنین روایتی را از امام شنیدم که آیت الله خامنه‌ای صلاحیت رهبری را دارد و از [آقای] هاشمی خواستم که این را مطرح کند و گفتم شما شاهد گفته‌های امام بودید و در محضر امام حضور داشتید. همانطور که بارها در تلویزیون هم دیده شده آقای هاشمی رو می‌کنند به نمایندگان مجلس خبرگان و می‌گویند فلان فرد می‌خواهد من درباره توصیه امام چنین شهادتی بدهم، آیا آمادگی شنیدن آن را دارید و همه گفتند اگر اکنون نگویید پس کی می‌خواهید این موضوع را مطرح کنید، بنابراین ایشان این صحبت‌ها را مطرح کردند که امام اشاراتی را دو الی سه بار درباره رهبری آیت الله خامنه‌ای مطرح کردند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.