چه شده که ترامپ، اکنون نگاه آخرالزمانی به جهان دارد؟
جان ففر در لوبلاگ نوشت: اگر ترامپ هر روز به کلیسا میرود، باید گفت که این راز را به خوبی مخفی نگه داشته است. او و زنش در چند مورد از مراسمهای خاص مانند کریسمس و روز سن پاتریک، به موضوع کلیسا رفتن او اشاراتی داشتهاند. مگر اینکه فرض کنیم او تنها به کلیسای زمین گلف میرود. از زمان آمدن به کاخ سفید، او ۱۶۵ بار و بیشتر در روزهای یکشنبه به زمین گلف رفته است.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»؛ در ادامه این مطلب آمده است: ترامپ با کشیش سکولار المر گانتری، قهرمان کتاب سینکلر لوییز شباهت دارد که خطابههای مفصلی درباره شرایط بهشت رفتن سر میداد اما خودش هم مشروب میخورد، هم زنا میکرد و هم از تمام فرامین دهگانه تخطی میکرد. ترامپ در عین حال در تمام زندگیاش رفتار غیرمذهبی داشته و تنها در سالهای اخیر است که مدعی کلیسا رفتن شده است. خطابههای او معطوف به عالم سیاست هستند. در اطراف این آدم دورو نیز پیروان زیادی جمع میشوند که خود را نمایندگان واقعی خداوند روی زمین میدانند.
ترامپ و نمایندگی خدا؟ در طول کمپین تبلیغاتی سال ۲۰۱۶ مسیحیان اوانجلیک به طور گستردهای از ترامپ حمایت کردند البته نه به خاطر عقاید مذهبی اش. آنها او را ابزار ناقص اجرای اراده خدا میدانستند زیرا تبلور خواست آنها در ترکیب مطلوب قضات دیوان عالی بود و قطع حمایت دولتی از سقط جنین و برداشتن دیوار میان دولت و کلیسا. در عین حال آنها توجهی به زن بارگی، قماربازی و پول پرستی این انجیل نشناس خداناباور نداشتند.
اما طی دو سال حضور در کاخ سفید ترامپ فقط مشغول گلف بازی کردن نبوده است. حتی اگر به طور مرتب به کلیسا نرفته باشد، مستمرا دست به دامان خداوند شده است. او با حمایت از لغو کمک به سقط جنین و برگزاری کلاسهای آشنایی با انجیل در مدارس، محبت اونجلیکها را جبران کرده است. او حتی برای پیروان آنها، انجیل نیز امضا کرده است. او دیگر واقعا به المر گانتری شباهت پیدا کرده و صرفا مقلد او نیست. اما ترامپ آرزوهای بسیار بزرگتری از او در عالم دین دارد. در طول دو سال گذشته ترامپ به نوعی از عروج آسمانی نایل آمده یعنی به سطحی مقدس ارتقا یافته و این سیر عرفانی، پیامدهای مهمی نیز در حوزه سیاست خارجی داشته است.
وزیر امورخارجه مایک پومپئو در سفر اخیر خود به خاورمیانه، دونالد ترامپ را ناجی مردم یهود نامید. این اظهارنظر در جهت ادعای شبکه مسیحیت بود که ترامپ را با ملکه استر مقایسه کرده بود؛ کسی که پادشاه پارسیان را به نکشتن یهودیان راضی کرده بود. اما اگر پومپئو گفته بود که ترامپ ناجی برخی از یهودیان یا به طور خاص فقط یک یهودی است، نظرش قابل دفاع تر میبود.
به هر حال تمام هم و غم ترامپ صرف حفاظت از نتانیاهو شده است. او سفارت آمریکا را به بیتالمقدس انتقال داد، از شورای حقوق بشر سازمان ملل به خاطر اسراییل خارج شد و ضمن تعطیلی دفتر نمایندگی فلسطینیان در واشنگتن، کمک مالی به تشکیلات خودگردان را قطع کرد. به تازگی هم با به رسمیت شناختن حاکمیت اسراییل بر بلندیهای جولان، موقعیت نتانیاهو پیش از انتخابات را مستحکم کرده است.
پومپئو تنها کسی نیست که ترامپ را چهرهای قدیس میداند. کشیش اوانجلیک، رابرت جفرس در روز رایگیری سال ۲۰۱۶ نیز اعلام کرده بود که خداوند مردم آمریکا را به سوی انتخاب رئیس این کشور سوق میدهد. بسیار جالب است که خداوند در نوامبر ۲۰۱۶ چنین تصمیم گرفته اما نه از طریق رای مردم بلکه با آرای کالجهای الکترال؛ نهادی بسیار پیچیده که احتمالا تنها نیروهای قدسی از نحوه عملکرد آن سر در میآورند.
اخیرا سارا سندرز مدیر امور رسانههای کاخ سفید، اظهار کرد: من معتقدم خداوند از ما میخواهد که در زمانهای مختلف نقشهای مختلف را بپذیریم و معتقدم خواست خدا بوده که ترامپ اکنون رییسجمهور شود. یکچهارم کشور با او همعقیده است. شاید برخی از آنها برای آزمودن ایمان خود تصمیم بگیرند در انتخابات شرکت نکنند تا خداوند به طرز معجزه آسایی این کمبود رای را جبران کند. البته ترامپ برای تاکید بر ارزش ذاتی خودش نیازی به تأیید دیگران ندارد. او مدتهاست که به ماموریت الهی خود روی زمین واقف است.
اما همین ادعاهای تزاید یافته در مدت اخیر ناظر بر وظایف الهی ترامپ، دلیل رشد تعصب مذهبی ترامپ را توجیه میکند. او خود را مانند اصول فراگیر قانون اساسی، بالاتر از نظام سیاسی آمریکا میداند.
عمل به وعده انتخاباتی ترامپ یعنی زدودن دیوار میان کلیسا و دولت، پیامدهای نامطلوبی برای آمریکا داشته است. مقامات دولت او از تفاسیر انجیلی برای توجیه تمام تصمیمات خود از حوزه زیستمحیطی گرفته تا معافیت های مالیاتی استفاده میکنند. تبعات آن در سیاست خارجی آمریکا مانند حمایت از نتانیاهو نیز قابل مشاهده است. اما مسأله نگرانکننده این است که رویکرد ترامپ در الگویی فراگیر در سطح جهانی قابل مشاهده است. محوری غیررسمی از متعصبان مسیحی مصمم به رویارویی با تمدنها هستند.
ولادیمیر پوتین به عنوان یک کمونیست سابق، هرگز مردی مذهبی نبوده است. اما به عنوان رییسجمهور روسیه او از حمایت کلیسای ارتدوکس برخوردار است. او بر اهمیت مسایلی مانند خانواده و ممانعت از تبلیغ سایر مذاهب غیر از مسیحیت ارتدوکس تاکید دارد. او روسیه را مدافع ارزشهای سنتی در برابر لیبرالها و سایر مذاهب میداند. این رویکرد، روسیه را به مأمن مسیحیان راست گرا در آمریکا و اروپا تبدیل کرده است. فرصتطلبی پوتین او را به روی دیگر سکه ترامپ تبدیل کرده است.
یکی از تحسینکنندگان پوتین در اروپا، ویکتور اوربان نخستوزیر مجارستان است. علاوه بر علاقه او به تمایلات غیرلیبرال پوتین، اوربان خواهان حفاظت از اروپا در برابر موج مهاجران نیز است. او وظیفه دولت برای حمایت از دین مسیحیت را در قانون اساسی گنجانده است. اصلاحیه دیگری در قانون اساسی نیز منظور شده که اقامت غیراروپایی ها را در مجارستان ممنوع میکند. این در حالی است که اوربان ۲۵ سال پیش یک لیبرال شناختهشده بود.
این محور یعنی تندروهای مسیحی در مناصب دولتی و سیاسی، از حزب عدالت و قانون که در لهستان حاکمیت دارد تا متیو سالوینی، نخستوزیر ایتالیا گسترش یافته است. در فرانسه نیز جبهه ملی این کشور امید دارد با استفاده از فرصت کاهش محبوبیت مکرون، در انتخابات پارلمانی پیروز شده و نگاه خود به کاتولیسیسم را در این کشور حاکم کند. اینها مختص به اروپا نیست. در برزیل نیز بولسانورو طی سخنرانی انتخاباتی خود گفته بود: خدا از همه چیز بالاتر است. چیزی به نام دولت سکولار معنا ندارد. کشور ما مسیحی است و اقلیتها اگر بتوانند باید مسیحی شوند. اقلیت باید نظر اکثریت را بپذیرد. او در مقام ریاستجمهوری یک وزیر اوانجلیک را در وزارت حقوقبشر، زنان و خانواده گمارده است. رهبران نیکاراگوئه و کلمبیا نیز عقاید کاتولیکی خود را صریحا مطرح میکنند.
اما افراطگرایی منحصر به مسیحیت نیست. نتانیاهو نیز که تا حالا خود را اهل مدارا نشان میداد با حزب افراطی اوتزما یهودیت ائتلاف کرده است. افراط هندوییسم در هند و بوداییسم در میانمار برای همه آشکار است.
ترامپ نیز نگاهی آخرالزمانی به جهان دارد. تنها این رییسجمهور خودشیفته قادر است آمریکا را از هرجومرج رهایی ببخشد. اما او آمادگی دارد نقش فرشته مجازات را نیز برای ناباوران ایفا کند. مشاوران او صحبت از اهدافی مانند ایران، کره شمالی و چین میکنند. روم در آخرین گام برای تحول و تغییر از یک جمهوری به یک امپراتوری، شاهد تقدیس شدن امپراتورش بود. آگوستوس اعلام کرد که ژولیوس سزار، بعد از مرگ تبدیل به ربالنوعی میشود.
ترامپ نیز با تعقیب سیاست بازطراحی دموکراسی آمریکایی، رویکرد مشابهی در پیش گرفته است. او بیمیل نیست که خود را بهترین رییسجمهور تاریخ آمریکا معرفی کند. او فقط نمیخواهد مانند رهبر چین، ژی جین پینگ، تا آخر عمر در قدرت بماند. او میخواهد چیزی بیشتر از یک ستاره هالیوودی باشد. او میخواهد ستارهای در گنبد آسمانی باشد. جرایمی که او برای رسیدن به این جایگاه مقدس مرتکب میشود، تفاسیری انجیلی خواهد داشت.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر