آیتالله کاشانی مدافع کودتای ۲۸ مرداد بود؟
محمود کاشانی که چندی پیش میهمان خبرگزاری خبرآنلاین بود، در پاسخ به این سئوال که آیا آیت الله کاشانی مدافع کودتای ۲۸ مرداد بود، توضیحاتی را به شرح زیر ارائه کرد:
جای تأسف است که شما فرهیختگان این کشور که با حُسن نیت به این کشور علاقمندید، ولی اسم «کودتا» در زبانتان همچنان جاری است. کوچکترین کودتایی علیه مصدق در مرداد سال ۱۳۳۲ نشد. اسناد و مدارک فراوان تاریخی امروزه در دسترس هستند که به روشنی می توان بر پایه آن ها وقوع هر گونه کودتا علیه مصدق را در مرداد سال ۱۳۳۲ رد کرد. ولی من تنها به منحل کردن مجلس دورة هفدهم با یک رفراندوم نمایشی ، ضد مردمی و خلاف قانون اساسی می پردازم.
منحلکردن مجلس هفدهم، راز انتقال قدرت دولتی به فضل الله زاهدی است که مدت کوتاهی هم وزیر کشور مصدق بود. برنامهریزی انگلستان این بود که مجلس دوره هفدهم را به دست مصدق منحل کند و ما میدانیم که در غیاب مجلس در دوران فَترَت، اختیار صدور فرمانهای عزل و نصب نخست وزیران با شاه است و دقیقا همین اتفاق افتاده است. پس از برگزاری رفراندوم نمایشی روز ۱۲ مرداد در تهران و ۱۹ مرداد در شهرستان ها، ساعت ۹ شب ۲۲ مرداد ۱۳۳۲ نتایج این رفراندوم خلاف قانون اساسی را دکتر صدیقی، وزیر کشور اعلام کرد. صبح روز ۲۳ مرداد، شاه فرمانهای نخست وزیری زاهدی و برکناری مصدق را امضا میکند. آیا هماهنگی بیشتر از این امکانپذیر است؟ کمتر از ۲۴ ساعت ، یک رابطة علّیت وجود دارد میان منحلکردن مجلس دورة هفدهم و صدور فرمانهای نخست وزیری زاهدی و برکناری مصدق. همة مقدمات را برای منحلکردن مجلس و صدور فرمان نخست وزیری زاهدی از سوی شاه را مصدق فراهم کرد. شگفتآور این است که فرمان برکناری مصدق در حدود ساعت ۵/۱۱ شب ۲۴ مرداد به او ابلاغ شد و رسید آن را پس از یک ساعت و نیم تأخیر داد ولی این رسید و فرمان شاه را مصدق پنهان کرد. مصدق وقتی فرمان برکناری خود را گرفت به هیئت وزیران خود اطلاع نداد، در حالی که وقتی یک نخست وزیر برکنار میشود، هیئت وزیران هم دیگر سمتی ندارند و آنها هم برکنار هستند، ولی مصدق فرمان برکناری خود را به وزیران خود اطلاع نداد و اینهاآمدند وسپس اقرار کردند و گفتند ما به خانه او آمدیم ولی فرمان برکناری خود را به اطلاع ما نرساند. چرا نرساند؟ این رسیدی است که کلیشه آن در سال ۱۳۷۳ منتشر شده است. ابراهیم صفایی که از مورّخین برجسته کشور ما است، برای نخستین بار تصویر این رسید را در کتاب «زندگینامه سپهبد زاهدی» منتشر کرد. در این رسید مصدق دربارة فرمان برکناری خود نوشته است:
«ساعت یک بعداز نصف شب ۲۵ مرداد ماه ۱۳۳۲ دستخط مبارک به اینجانب رسید».
مصدق در این رسید،فرمان برکناری خود را «دستخط مبارک» می نامد و عنوان نخست وزیر را هم از کنار امضایش برمیدارد. چرا برمیدارد؟ برای اینکه مشروعیت فرمان نخست وزیری زاهدی زیر سوال نرود.این یک واقعیت تاریخی است. کجای این را می توان کودتا نام نهاد؟ آیا هیچ فرد باانصافی می تواند این واقعیت های تاریخی و حقوقی را نادیده بگیرد؟ منحل کردن مجلس با مخالفت شدید آیتالله کاشانی انجام شد.او در برابر انحلال مجلس چنان ایستادگی کرد که جانش در معرض خطر قرار گرفت، خانهاش را سنگباران کردند، یک تناز هواداران او را در خانه آیتالله کاشانی طرفداران مصدق کشتند. اینها رویدادهای شگفتآور دوران نخست وزیری مصدق است، ولی هنوز صدا و سیما برای «کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت ملی مصدق» تبلیغات می کند! رویدادهای چهار روزة ۲۵ تا ۲۸ مرداد هم بسیار شگفت انگیز هستند. مصدق با پنهان کردن فرمان برکناری خود در این روزها همة موانع را از پیش پای دستیابی زاهدی به قدرت برداشت و روز ۲۸ مرداد، نیروهای ارتش و شهربانی را به دست برادر زادة خود با شگردهایی به زاهدی تسلیم کرد و زاهدی توانست بعدازظهر روز ۲۸ مرداد قدرت را به دست گیرد و نخست وزیری خود را اعلامکند!در حالی که پس از گذشتن ۶۷ سال از رویدادهای سال ۱۳۳۲ ، انبوهی از اسناد و مدارک در دسترس هستند که واقعیت ها و مداخله سیاست بیگانه در امور داخلی ایران را کاملاً آشکار کرده اند ولی دروغ تاریخی کودتا علیه مصدق همچنان تکرار می شود و آیت الله کاشانی ، نمایندگان شجاع مجلس و حتی مردم را به ناروا برای پنهان کردن واقعیت های تاریخی متهم می کنند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر