وزیر اطلاعات دولت اصلاحات و دستیار سابق رئیس‌جمهوری در امور اقوام و اقلیت‌های مذهبی می‌گوید عده‌ای جمهوری اسلامی را به گروگان گرفته‌اند. یونسی در تحلیل رفتار مخالفان دولت معتقد است که آنان تصور می‌کنند شکست این دولت، به معنای پیروزی آن‌هاست.آنچه در ادامه می‌خوانید خلاصه‌ای از این گفت و گو است: 

در دو سال گذشته حوادث تروریستی مختلف در کشور رخ داده که عمده هدف آنان هم، نیروهای مسلح کشور بوده است. آیا ریشه این حوادث به ضعف در کشور برمی‌گردد یا اینکه آنان با توان مضاعفی وارد عمل شده‌اند؟‌

 

البته در مواردی اشکال به خودمان وارد است. بی‌تردید طراحان چنین توطئه‌هایی آن‌ مقدار قوی نیستند. ضعف‌هایی در داخل هم وجود دارد. برای نمونه در حادثه خوزستان، متأسفانه تسامحی در برنامه‌های برگزارکنندگان مراسم وجود داشت. در حادثه سیستان و بلوچستان هم بخشی از علل این حادثه،‌ به وجود چنین غفلت‌هایی بازمی‌گردد که باعث می‌شود تروریست‌ها و دشمنان چنین جسارت‌هایی پیدا کنند. توجه داشته باشید در پیام رهبری به سپاه هم،‌ تأکید شده که باید همه این جهات در نظر گرفته شود تا مانع از تحرکات عناصر نفوذی شویم.

 اما اینکه حادثه‌ای در استانی یا حتی در تهران رخ داد به این معنی نیست که در ایران ناامنی وجود دارد. امنیت سیستان‌ و بلوچستان، کردستان، خوزستان و تهران با هم فرقی نمی‌کند. اگر در تهران حادثه‌ای رخ داد، و از مردم تهران بپرسید، آن‌ها می‌گویند احساس ناامنی نمی‌کنند، چون مردم به قوت نیروهای مسلح و سازمان‌های امنیتی اعتماد دارند. یک حادثه نمی‌تواند اعتماد مردم را سلب کند و احساس امنیت را از مردم بگیرد. در مناطق کردستان و سیستان‌وبلوچستان هم مثل تهران احساس امنیت کامل وجود دارد. حتی امنیت کردستان از اینجا بهتر است. یک یا دو حادثه در طول چند سال، عدد عجیبی نیست. این حوادث در همه جای دنیا وجود دارد، حتی در اروپا هم هست. اما خوشبختانه ایران بین کشورهای منطقه امن‌ترین کشور است. این اتفاقات پیش می‌آید و دیگران تبلیغ می‌کنند تا احساس ناامنی را بین مردم ترویج کنند. رخ دادن یک یا چند حادثه تروریستی در یک کشور در طول سال به معنی این نیست که ناامنی در کشور وجود دارد.

 

من به‌عنوان کسی که سیستم امنیتی خودمان را خوب می‌شناسم، می‌گویم ما قوی‌ترین سازمان‌های امنیتی منطقه را داریم. ولی باز این به آن معنا نیست که وقوع چنین حوادثی به‌طور کلی منتفی باشد. هر چند که هنوز تلخی آن در کام ما هست.

 

 بعد از این حادثه، برخی معترض شدند که این اتفاقات حاصل دیپلماسی دولت و برجام است. جریان‌هایی دنبال این هستند که القا کنند گفتمان دولت یازدهم و دوازدهم به‌ویژه در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی، آزمون خود را پس داده و شکست خورده است. نظر شما در این باره چیست؟‌

 

امنیت همه کشورها یک مسئله صرفاً داخلی نیست، بلکه همه‌جانبه است. امنیت یک کشور زمانی کاملاً تأمین می‌شود که در تعریف و تعامل و همکاری با همه کشورها قرار داشته باشد. هیچ کشوری به‌تنهایی نمی‌تواند امنیت را برای خودش تأمین کند؛ نه چین، نه آمریکا و نه ایران و نه هیچ کشور دیگری.

متأسفانه افراد معدود تند و بی‌مسئولیتی در داخل هستند که همه هدفشان برهم زدن تعادل سیاسی داخلی، ایجاد اختلاف میان جناح‌های مختلف و میان ایران و کشورهای منطقه است و با اعمال خود که به دولت و نظام هم ارتباطی ندارد، برای برخی کشورهای بهانه‌گیر ایجاد نگرانی می‌کنند تا ایران‌هراسی در دستور کار قرار بگیرد.

 

 به نظر شما اهداف معدود تندروهای داخلی چیست؟ آنان به دنبال چه هستند؟

 

افراطی‌های داخل کشور ممکن است اهداف متفاوتی داشته باشند، ولی افراد ناسالم نیز در میان آن‌ها وجود دارد. تعدادی از آن‌ها احساس می‌کنند اگر این دولت کنونی موفق نشود و زمین بخورد، مردم در انتخابات آتی به آنان اقبال نشان خواهند داد و به آن‌ها رأی می‌دهند و تصور می‌کنند شکست این دولت، به معنای پیروزی آن‌هاست. و اتفاقاً بر اساس همین نگاه و تحلیل، تحریکاتی را سال گذشته در مشهد و دیگر شهرها سازمان دادند. این تحریکات در نقطه آغاز، به ضرر دولت بود، اما بعدها به ضرر کل کشور شد. این تحریکات نه‌فقط به زیان دولت، بلکه کل کشور و نظام جمهوری اسلامی است.

متأسفانه عده‌ای با این حرکات تند و ماجراجویانه و نسنجیده، جمهوری اسلامی را گروگان گرفته‌اند و به‌ظاهر خود را طرفداران واقعی جمهوری اسلامی و انقلابی معرفی می‌کنند، اما رفتار و عملکرد آنان، خسارت برای جمهوری اسلامی و به نفع ترامپ و اسرائیل است. چهل سال است مدام گفته شده و حضرت امام(ره) و مقام رهبری هم گفته‌اند کسانی که رفتارشان به نفع دشمن است یا فریفته شده‌اند یا مهره نفوذ هستند.

 

به این نکته فنی توجه داشته باشید که نفوذ در میان جریان‌های افراطی آسان است؛ برای مثال داعش. ما معتقدیم جریان افراطی داعش، تحت نفوذ آمریکاست. ممکن است به‌ظاهر داعشی‌ها، افرادی دیندار باشند، اما هیچ‌کس تردیدی در آن ندارد که عملکردشان به زیان اسلام، کشورهای مسلمان، و به نفع اسرائیل بوده است.

 

 جریان مقابل دولت می‌گوید علی‌رغم پایبندی ایران به برجام،‌ هم آمریکا برجام را برهم زده و هم اروپا کمکی نکرده است. تهدید به جنگ هم که همچنان مطرح است، شاهد تحرکات تروریستی هم که هستیم. این در حالی است که مشکلات مردم چندین برابر هم شده است. مردم الان می‌پرسند این‌ها دیگر هزینه چیست؟

 

برخی می‌گویند همان‌طور که برجام در نهایت اثرگذاری بر زندگی مردم نداشت،‌ درباره اف.ای.تی.اف هم بزرگ‌نمایی می‌شود و در صورت تصویب این لوایح هم باز تغییری در وضعیت ایجاد نخواهد شد.

 

این اشتباه است که بگوییم برجام تأثیری بر بهبود زندگی اقتصادی مردم نداشته است. در چهار سال اول دولت تدبیر و امید،‌ سرمایه‌گذاری‌های زیادی انجام گرفت و ارز و تورم در حالت ثابتی نگاه داشته شد. اینها همه به خاطر برجام بود.

 

 خب کشور در شرایط رکود به سر میبرده است

 

رکود وجود داشت، اما اگر اتفاقات اخیر رخ نمی‌داد رکود هم می‌شکست. در چهار سال اول، تورم و گرانی وجود نداشت. ثبات به بازار اقتصاد و کسب‌وکار و زندگی مردم بازگشته بود، اما اتفاقات بین‌المللی، انتخابات آمریکا و برخی فشارهای داخلی چنین شرایطی را برای کشور رقم زد، اما همه می‌دانیم که نه دولت و نه نظام، تمایلی به این امر نداشتند و حتی برای اروپایی‌ها هم غیرقابل پیش‌بینی بود. به هر صورت همان‌طور که گفتم در شرایطی کنونی، هیچ راه‌حلی جز مقاومت همراه با تدبیر و هوشیاری وجود ندارد. تأکید بر وحدت هم به این علت است که آن‌ها پیش‌بینی می‌کردند با خروج آمریکا قیمت ارز در کشور افزایش می‌یابد و انقلاب اسلامی ایران چهل‌سالگی خود را نمی‌بیند، قحطی و بیکاری افزایش یافته و غیرقابل کنترل می‌شود. حوادث دی‌ماه سال گذشته هم به آن‌ها علامت‌هایی داد. اما آنچه تصور می‌کردند، نشد و دیدند که دولت در حال تسلط بر اوضاع و ثابت نگه داشتن ارز است. اکنون پیش‌بینی‌های لازم برای ارزاق عمومی و نیازهای اقتصادی جامعه هم شده است و برای مقابله با برخوردهای اقتصادی غیرقانونی آمریکا هم راه‌حل‌هایی پیدا می‌شود که بتوانیم آثار منفی تحریم‌های آمریکا را بیشتر کاهش دهیم. دولت، نظام، چپ و راست و همه اصلاح‌طلبان شناخته شده و قدیمی بر حفظ وحدت تأکید دارند. البته ما باید برای روابط با کشورهای منطقه، راه‌حلی پیدا کنیم و در داخل کشور آشتی ایجاد کنیم و کینه‌ورزی و تندروی‌ها را از بین ببریم. باید آشتی ملی ایجاد شود و با کشورهای منطقه نیز ارتباط برقرار شده و به سمت تنش‌زدایی منطقه‌ای و جهانی حرکت کنیم و به معنای واقعی و در عمل باید آشتی ملی ایجاد کنیم.

 

 برخی، یکی از مصادیق آشتی ملی را رفع حصر می‌دانند و گروه‌های مختلف منتظر حل شدن آن هستند.

 

موضوع حصر قدم‌به‌قدم به سمت حل شدن پیش می‌رود. الان در مورد شخص آقای کروبی این اتفاق به‌صورت آرام در حال وقوع است و پیش‌بینی من این است که مسئله حصر بعد از چند ماه شکسته شده و تقریباً رفع شود.

 

همان‌طور که گفتم وحدت ملی و گفت‌وگوی ملی یک اصل است. اصلاح‌طلب و اصولگرا هر دو باید در فرآیند رقابت‌های داخلی حضور داشته باشند و هیچ‌کدام از این دو جریان سیاسی اصیل را نمی‌توان حذف کرد. نشاط سیاسی در کشور تنها با حضور همه جریان‌های سیاسی قابل تحقق یافتن است.

 

  تغییرات قوه قضاییه را مثبت می‌دانید؟

 

بله! هم گزینه‌ای که مطرح شده است و هم کسانی که بنا هست به کمک ایشان بیایند را مثبت می‌بینم؛ چون از درون قوه قضاییه می‌آیند. اینکه این افراد از درون قوه قضاییه می‌آیند نشانه خوبی است. و قطعاً بهتر از انتخاب‌هایی است که از خارج قوه می‌آیند و این حوزه را نمی‌شناسند و گاهی شاید تا آخر هم نشناسند و اشتباهات خود را اصلاح نکنند.

 

همین‌جا لازم می‌دانم از مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی نام ببرم. ایشان یکی از موفق‌ترین رؤسای قوه قضاییه بود. البته در ابتدا تندروی‌هایی وجود داشت و در اجرای برخی از احکام تندروی شد، اما این مرحوم خیلی زود متوجه شد که باید تغییراتی در برخی روش‌ها صورت پذیرد و از آن زمان به بعد خدمات زیادی را به دستگاه قضایی عرضه کرد و روش را تغییر داد؛ تخلیه زندان‌ها و زندان زدایی از اقدامات خوب و مؤثر ایشان بود. اما متأسفانه برخی بزرگان بر این روش نماندند.

 

  آقای رئیسی که گفته می‌شود گزینه ریاست قوه قضاییه هستند، با توجه به کارنامه ایشان در قوه و سابقه کاندیداتوری ریاست جمهوری به نظرتان مدیریت ایشان چه چشم اندازی خواهد داشت؟

 

چون آقای رئیسی از درون سیستم قضایی برخاسته است من ایشان را گزینه مناسب‌تری از ده سال گذشته می‌دانم. همین رقیب بودن ایشان به‌نوعی بازدارنده است. کسانی که چهل سال کار قضایی کرده‌اند این فرهنگ بر آن‌ها مسلط شده که چگونه عمل کنند. می‌دانند که قوه مجریه رقیب است و باید رعایت برخی نکات صورت پذیرد. آقای شاهرودی بعد از پایان مأموریت من در وزارت اطلاعات،‌ از من خواست که رئیس سازمان بازرسی کل کشور باشم من قبول نکردم و برای این نپذیرفتن، دلیل داشتم. چون من خود را در موضع مخالف دولت احمدی‌نژاد می‌دیدم و تصورم این بود که اگر در این جایگاه قرار بگیرم که وظیفه‌اش، کنترل و نظارت بر دولت است این از موارد رد در مباحث حقوقی است، یعنی قاضی در جایی که بیم طرفداری یا جانبداری وجود دارد باید برخلاف یا با احتیاط عمل کند. این را امثال آقایان رئیسی، محسنی اژه‌ای و پورمحمدی و رازینی خوب می‌دانند.

 

تجربه‌ای در این زمینه دارم که وقتی پرونده زهرا کاظمی مطرح و بین دولت و قوه قضاییه اختلاف بالا گرفت و مرتضوی اصرار داشت و مدعی بود که این خانم توسط وزارت اطلاعات به قتل رسیده است و چون قدرت را در دست داشت ملاحظه چیزی را نمی‌کرد، لذا من راه‌حل نزاع در موقعیت وزیر اطلاعات، سه نفر را به‌عنوان حَکَم خدمت مقام معظم رهبری معرفی کردم. این سه نفر، آقایان رئیسی، محسنی اژه‌ای و الهام و هر سه از مخالفان اصلاح‌طلبان و دولت بودند ولی من، آنان را به‌عنوان حَکَم پیشنهاد کردم. بر اساس شناختی که از این‌ آقایان داشتم، مطمئن بودم که حتی اگر مرتضوی را مقصر نشناسند و محکوم نکنند، اما وزارت اطلاعات را تبرئه می‌کنند و این اتفاق هم افتاد.

به‌هرحال من به آقای رئیسی و تیمی که با ایشان شروع به کار می‌کند، خوش‌بین هستم. ممکن است بیشترشان از نظر سلیقه سیاسی با من مخالف باشند، اما من مطمئن هستم که آن‌ها حرفه‌ای عمل می‌کنند نه سیاسی. آفت قضاوت، سیاسی و جناحی عمل کردن است. سیستم قضایی باید حرفه‌ای و بی‌طرف عمل کند.

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.