در ادامه با اعلام نظریه کارشناسی سازمان آتش‌نشانی مبنی‌بر عمدی‌بودن آتش‌سوزی، پرونده مقدماتی تشکیل شد و برای رسیدگی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. 

کارآگاهان در تحقیقات میدانی ضمن شناسایی دوربین‌های مداربسته محدوده وقوع آتش‌سوزی به بررسی تصاویر به‌دست‌آمده از زمان و محدوده آتش‌سوزی پرداختند و از این طریق موفق به شناسایی جوانی حدودا 25 ساله شدند که حدودا ساعت 22 به سمت ساختمان محل حادثه رفته و دقایقی قبل از شعله‌ورشدن آتش از آنجا دور شده بود. 

زن شاکی پس از رؤیت تصاویر به‌دست‌آمده از دوربین‌های مداربسته، مرد جوان را بلافاصله شناسایی کرد و در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: حدود چهار سال پیش در محدوده چهارراه سیروس با جوانی به نام فرزاد آشنا شدم که در آنجا دست‌فروشی می‌کرد؛ زمانی که به او پیشنهاد دادم تا کار دیگری را برای خود انتخاب کند، از آنجایی که به ظاهر جوانی موجه و باادب به نظر می‌رسید، به او گفتم اتاقکی در محل سکونتم دارم که می‌تواند در آنجا زندگی و استراحت کند. این جوان پیشنهاد و دعوت مرا قبول کرد و پس از آن در خانه من زندگی می‌کرد تا اینکه همین اواخر به‌عنوان طلبکار از من درخواست پول کرد و من نیز به همین علت با او درگیر شدم و او را از خانه‌ام بیرون کردم. 

با توجه به اظهارات شاکی، دستگیری فرزاد در دستور کار کارآگاهان اداره شانزدهم قرار گرفت، اما در همان مراحل اولیه مشخص شد که شاکی هیچ‌گونه مدارک شناسایی یا قراردادی میان خود و متهم برای کرایه اتاقک محل زندگی فرزاد در طول چهار سال گذشته تنظیم نکرده است. 

با توجه به بلامکان‌بودن فرزاد، اقدامات ویژه پلیسی برای دستگیری او در دستور کار کارآگاهان قرار داشت تا اینکه در نهایت محل تردد متهم در محدوده میدان شوش شناسایی و مشخص شد این جوان در آنجا دست‌فروشی می‌کند. به‌این‌ترتیب فرزاد روز سه‌شنبه هفته جاری  دستگیر شد. 

متهم پس از انتقال به پلیس آگاهی صراحتا به آتش‌زدن خانه شاکی اعتراف کرد و درخصوص انگیزه خود به کارآگاهان گفت: در این چندسال که در خانه شاکی زندگی می‌کردم، او مرا به‌عنوان کارگر خدماتی به خانه مردم می‌فرستاد. علاوه‌برآن کار نظافت خانه شاکی را نیز انجام می‌دادم. حتی شاکی در این سال‌ها مرا برای انجام کارهای کشاورزی به شمال می‌فرستاد و در آنجا تمامی کارهای کشاورزی را که او می‌خواست برایش انجام می‌دادم، باوجوداین هیچ‌گونه پولی بابت کارکردن در خانه‌های مردم و... به من پرداخت نکرد تا اینکه از او درخواست کردم دستمزد این چندسال کارکردن را به من پرداخت کند که در کمال تعجب شاکی مدعی شد هیچ‌گونه بدهی‌ای به من ندارد و پس از آن نیز مرا از خانه‌اش بیرون کرد. کینه شدیدی از او به دل گرفته بودم تا اینکه تصمیم گرفتم خانه‌اش را آتش بزنم. شب حادثه زمانی که او از خانه خارج شده و به منزل دخترش رفته بود، وارد آنجا شدم و با بنزین آتش به‌پا کردم و به‌سرعت با موتورسیکلت از محل دور شدم. 

سرهنگ کارآگاه علی ولیپورگودرزی، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با تأیید این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم، قرار قانونی از سوی دادیار شعبه دهم دادسرای ناحیه 18 تهران صادر شده و متهم برای ادامه تحقیقات و تکمیل پرونده در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است. 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.