محمدجواد ظریف در روزهای گذشته با سفر به هند در راس یک هیات بلند پایه سیاسی و اقتصادی و انجام دیدارهای متعدد و اکنون با سفری مهم به عراق در تلاش است تا ضمن رایزنی با کشورهایی که قابلیت همراهی نکردن با تحریم های امریکا را دارند بنوعی یارگیری جدیدی در حوزه سیاست خارجی سامان دهد.

در سوی دیگر این معادله نیز پمپئو در یک تور منطقه ای با سفر به اردن و سپس به مصر و کشورهای حاشیه خلیج (فارس) شامل بحرین، امارات متحده عربی، قطر،عربستان سعودی، عمان و کویت تلاش کرد تا با متحدان درباره شروطی صحبت کند که بقول خودش به وسیله آنها می‌توان فشار بر ایران را افزایش داد.

در این میان دو طرف تلاش کردند با ارائه مواضع خود در جمع اندیشمندان از چشم انداز تحولات دورنمایی قابل درک ترسیم نمایند همچنانکه ظریف در سخنانی مهم با شرکت در نشست سالانه رایسینا در مورد نظم جهانی «پساغربی» تصویری از همکاریهای منطقه ای ارائه کرد و از سوی دیگر همتای آمریکایی وی نیز در قاهره در سخنرانی‌ خود تلاش کرد ایران را به عنوان منبع اصلی بی‌ثباتی منطقه و تروریسم معرفی کند. او همچنین گفت که تلاش خواهد کرد به متحدان منطقه‌ای  واشنگتن درباره تعهد آمریکا به امنیت آنها و مقابله با ایران اطمینان دهد .

حال با توجه به اینکه ظریف و پمپئو در اثنای سفر خود هستند و در روزهای آینده نیز خبرهایی از دو طرف خواهیم شنید، می خواهیم به برخی متغیرهای معطوف به نتیجه اشاره کنیم که می تواند وزن و امتیازات دوطرف را معلوم سازد:

۱- ظریف در حالی به هند و عراق سفر کرد که دو طرف قابلیت و اراده لازم را برای مقابله با تحریم های آمریکا اعلام داشته و به بیان دیگر وزیر خارجه ما بر سر سفره ای نقد نشسته است که عواید آن بیشتر از زیان آن است و این در حالی است که سفر وزیر خارجه آمریکا به کشورهای متعدد و دارای اختلاف نظر منطقه نمی تواند دورنمایی قابل لمس برای اهداف امریکا مثل تحریم ایران و حتی ناتوی عربی داشته باشد.

۲- سفر ظریف به هند و عراق تا انجا برای ما اهمیت دارد که ما با این دو کشور دارای پروژه های تعریف شده همکاری هستیم و بگونه ای منافع ما درهم تنیده شده است ولی در جبهه مقابل بنظر می رسد همچنان تعدد نگاه درباره ایران و اهداف تزریقی واشنگتن درباره تهران در میان کشورهای میزبان پمپئو بچشم می خورد.

۳- از نگاهی دیگر به نظر می رسد دستور کار شفاف و متعهدانه ما با عراق و هند تا حدود زیادی مشوق دوطرف برای افزایش همکاریهاست ولی در جبهه مقابل به نظر میرسد امریکا  با دستور کارهای مهم اما تا حدود زیادی اختلاف انگیز پا به میدان گذاشته که از جمله مهمترین آن موضوعات می توان به مناقشات حوزه انرژی و قیمت نفت ، معامله قرن و برخی مسائل فوریتی مانند خروج از سوریه اشاره کرد.

۴- به نظر می رسد در این رقابت منطقه ای بین ایران و امریکا که با عصبانیت و اعمال فشار واشنگتن به همراهان بدلیل بدست نیاوردن حداکثر امتیازات صورت گرفته، ائتلافی کارا و پویا لااقل در کوتاه مدت شکل نگیرد ولی در مقابل بدلیل سیاست های عجیب و غریب ترامپ جبهه مقابل زمینه و انگیزه بهتری برای همگرایی دارد تا آنجا که شاید بتوان گفت ائتلاف ایران، روسیه، هند و چین مراحل شکل گیری خود را طی کرده است.

۵- دو طرف بدلیل نوع سیاستگذاری خود دارای ظرفیتی هستند که در میدان عمل می توان ان را سنجید به همین دلیل اکنون آمریکا تحریم را به میدان دیپلماسی خود آورده تا رویارویی جدیدی به ایران شکل دهد و در مقابل تهران در تلاش است با واکنش بموقع تحریم ها را بی اثر کند و لذا در کشاکش عملیات آفندی و پدافندی ، ابتکار عمل دومی بدلیل اشکار شدن اقدامات تا حدی موثرتر است و به همین جهت در جهان کنونی تحریم ابزار کارایی برای براندازی نیست.

سخن آخر اینکه اگرچه سفر ظریف به کشورهای مختلف و به موازات آن سفر پمپئو به منطقه می تواند یک رقابت گسترده و با منطق دیپلماتیک را در میان افکار عمومی به نمایش گذارد ولی به نظر می رسد توان چانه زنی دو طرف به همراه دورنمای همکاریها و میزان امتیازات و منافع از جمله عناصری که در پویایی و پایایی مناسبات بسیار موثری است و این قضاوت تاریخ است که معلوم کند چه کسی بهتر میدانداری کرده است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.