هشدار عباس عبدی درباره بی اعتمادی مردم به مسئولان
نشست «افکار عمومی و رسانهها در ایران» بعد از ظهر یکشنبه (۱۳آبان) در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
این نشست شامل دو بخش بود که ابتدا مجمع عمومی عادی سالانه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات برگزار شد و هادی خانیکی به عنوان رییس و سبحان یحیایی به عنوان خزانهدار گزارش مختصری از وضعیت انجمن را ارائه کردند و در بخش دوم پنل «افکار عمومی و رسانهها در ایران» با مدیریت عباس کاظمی برگزار شد.
هادی خانیکی به عنوان رییس انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در این نشست گفت: در چهارچوب اهداف و سیاستهای انجمنهای علمی، انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در دو حوزه تشکیل شد و برنامه راهبردی ما تقویت اجتماع علمی و گسترش روابط بین انجمنی بوده است.
هادی خانیکی به ارائه برنامه عملکرد سال اخیر پرداخت و گفت: در حال حاضر پنج کمیته با مسئولیت اعضای هیئت مدیره انجمن در حال فعالیت هستند و ۱۵ گروه علمی تخصصی هم مشغولاند. همچنین در ده نقطه کشور دفاتر انجمن فعال است و در سال گذشته ۲۱ نشست علمی، شش نقد و بررسی کتاب، هفت کارگاه و دوره آموزشی، ۱۷ همایش ملی برگزار شده و انجمن در برگزاری ۱۷ همایش بینالمللی هم راسا اقدام کرده یا در همکاری با دیگر نهادها مشارکت داشته است. همچنین دو تجلیل و بزرگداشت و ۳۰ تفاهمنامه بین انجمن با دستگاههای اجرایی، دانشگاهها و انجمنهای علمی دیگر امضا شده است.
خانیکی با تاکید بر اینکه در کل، وضعیت انجمن از نظر بالا رفتن سطح مرجعیت علمی و تعاملات ملی و بینالمللی و فعالیتهای نو رو به جلو بوده است، گفت: خوشبختانه علیرغم مشکلات، انجمن توانسته استقلال خود را حفظ و در جهت تقویت بنیانهای جامعه علمی حرکت کند.
وی همچنین در پایان از فعالیتهای مرحوم محمدامین قانعیراد یاد کرد که در تقویت بنیانهای انجمن نقش موثری داشت و گفت: باید از او برای حفظ استقلال و خلاقیت و نوآوری سرمشق بگیریم.
سبحان یحیایی خزانهدار انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات هم با ارائه خلاصهای از وضعیت مالی انجمن گفت: درآمد سال گذشته ۱۳۰ میلیون تومان و هزینهها ۱۳۸ میلیون تومان بوده که یعنی تراز مالی منفی داشتهایم.
در ادامه این نشست عباس کاظمی مدیر پنل «افکار عمومی و رسانهها در ایران» گفت: مهمترین مساله سال، افکار عمومی است؛ دلیلش این است که جامعه بیش از حد درگیر این مساله شده و دولت هم این دغدغه را پیدا کرده است. بهطوری که گاهی دولتیها میپرسند چرا افکار عمومی با ما بد است؟ از طرفی در دهه اخیر رشد روزافزون شبکههای اجتماعی و دسترسی سادهتر به رسانههای خارجی و تحول جمعیتی را از سال ۹۵ به این سو تجربه کردهایم بهطوریکه از ساخت جمعیتی جوان به بزرگسال کشیده شدهایم و جمعیتی بالغتر را تجربه میکنیم که آرزوها و آرمانهای دمدستی دارد. این موجب تحول اساسی در افکار عمومی شده است. چه اتفاقی در افکار عمومی رخ داده که دیگر ما جامعه ده سال پیش نیستی؟ چقدر به افکار عمومی اعتماد کنیم؟ آیا باید به افکار عمومی به عنوان واقعیت بیرونی دستخوش دستکاری نگاه کرد یا تصور اینکه افکاری عمومی داریم که باید کشف کنیم یا دائما سیال و در حال تغییر است؟ اینها سوالات جدی است که در این پنل بررسی میشود.
عباس عبدی نخستین سخنران این پنل بود که با عنوان «تحول افکار عمومی در ایران» صحبت میکرد.
عبدی با بیان اینکه «در یک سال گذشته و بعد از قضیه دی ماه ۹۶ شاهد ایجاد تحول کیفی و رادیکال در افکار عمومی بودیم»، گفت: نتیجه تقریبا تمام نظرسنجیهای یک سال اخیر نشان از تحولات جدی در حوزه رویی و سطحی افکار عمومی و همچنین عمیق سطحی افکار عمومی دارد؛ منظورم از حوزه رویی، سیاست است که میتواند تغییر کند اما حوزه دیگر را به راحتی نمیتوان به گذشته برگرداند، چون عمیقتر است.
عبدی ادامه داد: در حوزه رویی، نخست شاهد بیاعتمادی افکار عمومی به مسئولان و وعدههایشان بودیم که در یک سال از ۴۰ به ۷۰ درصد رسیده که این فاصله بسیار زیادی است. نکته دیگر، ناامیدی نسبت به موفقیتها و برنامهها و انتظارات و قول و قرار حکومت و دولت از آینده بود که به ۸۵ درصد رسیده است. البته اوجش در خرداد و تیر امسال بود که الان متعادلتر شده اما درکل نسبت به آینده کشور هم بیاعتمادی و ناامیدی وجود دارد.
وی همچنین تصریح کرد: وقتی جامعه نسبت به آینده کشورش بدبین یا خوشبین شود، بقیه مسائل تحت تاثیر آن قرار گرفته و در چهارچوب آن تفسیر میشود. یعنی در چنین شرایطی حتی اگر درباره شهرداری هم از مردم سوال کنید، بخشی از نگاهشان به شهرداری تحت تاثیر نگاهشان به آینده کشور است.
عبدی با اشاره به اینکه «همیشه افکار عمومی با سیاست خارجی همراه بوده است»، گفت: حتی در دولتهایی که در اقتصاد و فرهنگ پایین بودهاند، سیاست خارجیشان زیر ۶۵ درصد نمیآمد اما الان به شدت ریزش یافته است. بنابراین لایه رویی تحولات شامل این موارد است.
رئیس انجمن روزنامهنگاران استان تهران در ادامه با اشاره به لایههای زیرین گفت: معتقدم لایههای عمیقتر به دلیل تحول لایه رویی خود را نشان داده و با ریختن اقتدار، فرصت نمایش یافته است که برمیگردد به مواردی همچون سبک زندگی، دین، روابط جنسی و نقش زنان؛ در این موارد افکار عمومی به شکل واضحی تغییر یافته است.
عبدی با طرح این سوال که «چرا این اتفاقات و تحولات رخ داده است؟» مهمترین علت آن را رسانه و ارتباطات خواند و با برشمردن علل مختلف این تحولات گفت: نخست مساله سیاست و اشتباه دولت آقای روحانی است که افزایش شدید انتظارات را ایجاد کرد. این انتظار در سال ۹۲ هم بود اما از سال ۹۴ به بعد از طریق تصویب برجام به اوج رسید. هیچگاه این انتظارات محقق نمیشد اما چون دولت میخواست نیرویی پشت این تصویب بگذارد، آن را تقویت کرد. در نتیجه با خروج از برجام شدت آن فروکش کرد و به ضد خودش تبدیل شد.
وی همچنین نکته دیگر را انتظارات انتخاباتی خواند و گفت: برخی در عین حال که افکار عمومی را به رسمیت نمیشناسند اما به خاطر رای متکی بر آن در کوتاه مدت (در دوره انتخابات) انتظاراتی را ایجاد میکنند.
عبدی حوزه بعدی را امتزاج بیش از حد دین و دولت خواند و گفت: امتزاج این دو بعد از انقلاب نبود بلکه مسالهای است که به تازگی رخ داده و استقلال این دو کم شده است. هرچه جلوتر آمدیم این امتزاج بیشتر شد که نمود آن را در نامه آیتالله محمد یزدی به وضوح میبینیم.
عبدی با اشاره به نکات دیگر، سطحی شدن دین و مناسکی شدن آن، بالا بودن انتظارات در اقتصاد نسبت به دستاوردها، کاهش اشتغال و درآمدها، کاسته نشدن از حجم فساد در این دولت، افزایش نقدینگی و سرکوب ارز، شدت مواضع ترامپ، عربستان و اسراییل و برجام را از دیکر علل این تحولات خواند.
در ادامه عباس عبدی از نقش رسانهها به عنوان مهمترین عامل یاد کرد و با بیان اینکه رسانه است که کل بازیها را بهم زده و موجب این تحولات شده، گفت: شکست سیستم موردنظر برخی بیش از هر جا در حوزه رسانه خود را نشان داده است. مثلا با تمام توان تلگرام فیلتر شد اما امروز شاهد شکست انحصار رسانه هستیم. در گذشته بالای نود درصد مردم رادیو گوش میکردند و تلویزیون میدیدند و به آنها اعتماد داشتند اما امروز این عدد به ۴۲ در برابر ۵۳ رسیده است که آن ۴۲ درصد هم اغلب روستاییان و سالمندان و افراد بیسواد هستند. قبلا ابزار کنترلی سیستم رادیو و تلویزیون بود که امروز این ابزار از دست رفته و اعتماد به آن پایین است.
عبدی همچنین خروج مرجعیت رسانهای از کشور را نکتهای کلیدی و مهم خواند که هنوز به آن اقرار نشده است و گفت: اتفاق مهم دیگر فعال شدن منابع غیررسمی به جای رسمی است. در گذشته منابع رسمی داشتیم که حرف میزدند، ایده میدادند و مسئولیتپذیر و پاسخگو بودند اما الان منابع اغلب برند و امضایی ندارند. مجموع این مسائل باعث شده که افکاری عمومی در جامعه شکل گرفته که از نظر ساخت رسمی، غیر رسمی تلقی میشود اما در عین حال رو به رشد است و این مهمترین خطر است. وقتی رسانه رسمی ده درصد مردم را هم پوشش نمیدهد و اثرگذاریاش کمتر است، جامعهای شکل میگیرد که با دو رسانه و دو نوع افکار عمومی مواجه است؛ با این تفاوت که یکی در حال گسترش و دیگری در حال محدود شدن است.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر