سرنوشت بازیکنان تیم ملی ایران پس از جام جهانی
جامجهانی ویترین فوتبال است، نمایشگاه آن؛ و از این رو حضور در آن جدای از اینکه تحقق رویاهای فوتبالیستها است، آنها را به بزرگترین بازار نقلوانتقالاتی فوتبال میرساند. جایی برای دریافت پیشنهادهای بهتر و گرانتر. شاید به این خاطر باشد که بیشترین نقلوانتقالات فوتبالی، بهخصوص برای بازیکنان کمنام و نشانتر عموما در فصل پس از جامجهانی اتفاق میافتند. سهم ملیپوشان ما از این بازار چه بوده است؟ جامجهانی، حضور یا عدمحضور در آن چه تاثیری بر سرنوشت لژیونرهای ما داشته است؟ آنچه در ادامه میآید تلاشی است برای پاسخ دادن به این پرسشها. در اینجا وضعیت پیش و پس از جامجهانی را برای برخی از لژیونرهایمان بررسی میکنیم.
علیرضا جهانبخش
در فصل منتهی به جامجهانی آقای گل لیگ هلند شد. افتخاری دست نیافتنی برای یک ایرانی. دیگر کسی تردید نداشت که لیگ هلند برای جاهطلبیهای وی کوچک است. در جامجهانی بازی کرد، اما در سیستمی که ایران بازی میکرد مجال چندانی برای درخشش عناصر هجومی نبود. پس از جام و در بین پیشنهادهای مختلفش برایتون را انتخاب کرد. شد گرانترین بازیکن تاریخ باشگاه برایتون. اما داستان خیلی خوب پیش نرفته است. او هنوز نتوانسته اعتماد کریس هیتن را جلب کند. در این چند هفته فرصت چندانی برای بازی نداشته و لاجرم درخششی هم نداشته است. نه شرایط او خیلی خوب است و نه برایتون. برایتونی که حالا خطر سقوط را هم احساس میکند.
کاوه رضایی
مثل خیلیهای دیگر فکر کرد رفتن به اروپا به معنای بازشدن دروازههای تیمملی خواهد بود اما درخشش در شالروا هم افاقه نکرد. کیروش او را از لیست جامجهانی خط زد. درخشش کاوه در شالروا باعث شد با انتقالی گرانقیمت به بروژ، قهرمان لیگ بلژیک بپیوندد. اما یک مصدومیت بدموقع در روند خوبش خلل ایجاد کرد. او چندبازی حساس اروپایی را از دست داد و منتظر بازگشت دوباره است. پرسش کاوه احتمالا این است: چهکار باید بکند تا دل کیروش را به دست بیاورد؟
کریم انصاریفرد
همراه همیشگی اردوهای تیمملی در سالهای اخیر بوده است. فصل پیش در لیگ یونان خوب کار کرد و در جامجهانی هم عملکرد نسبتا خوبی داشت. در پستی غیرتخصصی بازی کرد و پنالتی حساس مقابل پرتغال را هم به گل تبدیل کرد. با این حال پس از جامجهانی و درحالی که هر روز از پیشنهادهای بسیار خبر داده میشد هنوز بدون تیم است. همه و ازجمله خودش تایید کردند که به ناتینگهام پیوسته است اما گویا این انتقال به بنبست خورده چراکه هیچ خبری از پیوستن به تمرینات نیست.
رامین رضاییان
پس از جامجهانی تنهاترین فوتبالیست دنیا است. بدون تیم، به تنهایی تمرین میکند، خواهان چندانی ندارد و حالا پس از چندسال از لیست تیمملی هم خط خورده است. کار به جایی رسیده است که از پیشنهادهای تیمهای دستههای پایینتر ایران به او میگویند. دارد به خود و فوتبالش بد میکند. حالا شاید قدر پرسپولیس را بهتر بداند و از کردههای خویش پشیمان باشد.
مهدی طارمی
یکی از استعدادهای خوب فوتبال ایران که قربانی تصمیمهای کودکانهاش شده است. نه به خود رحم میکند و نه به تیمهایش. طارمی در جامجهانی نسبتا خوب کار کرد اما پیشنهاد خوبی پیدا نکرد و حالا شرایطش در الغرافه هم خوب نیست. عملکردش و گم کردن هرچه بیشتر دروازهها باعث شده در قطر دیگر خواهان چندانی نداشته باشد. میگویند درحال رایزنی برای بازگشت به پرسپولیس است، شاید از دیدگاه هواداران پرسپولیس نسبت به خودش خیلی خبر ندارد!
امید ابراهیمی
فرمانده فصل پیش استقلال که در جامجهانی هم آنقدر خوب بود که شایسته لقب فرمانده باشد. شرایط سنیاش باعث شد پیشنهادهای چندانی از اروپا نداشته باشد با این حال در اتفاقی سخت برای استقلالیها، جدا شد و به الاهلی پیوست. استقلال فرماندهاش را از دست داد و دیگر آن تیم سال قبل نشد و از آن سو ابراهیمی هم حضوری کاملا معمولی در لیگ امارات داشته تا جایی که خبر آمد ممکن است خیلی زودتر از پایان قرارداد برگردد. حالا پرسش از چرایی این انتقالها به پرسشی جدی و کاملا مشروع بدل شده است.
محمدرضا خانزاده
احتمالا خودش هم دلیل حضور در دو جامجهانی را نمیداند اما به هر حال و با هرکیفیتی مقابل سابقه فوتبالیاش خواهند نوشت که دو بار جامجهانی(یکبار بازیکن رزرو) را تجربه کرده است. خانزاده در لیگ ایران بازیکنی کمابیش معمولی بود و عملکردش آنچنان نبود که پیشنهاد خارجی خوبی داشته باشد اما پس از جامجهانی او هم بار سفر بست و بههمراه امید ابراهیمی راهی الاهلی شد. حالا مصدوم است و خبر چندانی از بازی کردن نیست.
مرتضی پورعلیگنجی
فرمانده خط دفاعی تیمملی در سالهای اخیر. چندفصل در السد عالی بازی کرد و در جامجهانی هم خوش درخشید. پس از جامجهانی به اوپن در لیگ بلژیک پیوست و تاکنون هم عملکرد خوبی داشته است. پورعلیگنجی هم بازی میکند و یک بار هم موفق به گلزنی شده است. با این حال شاید اوپن، نسبت به تواناییهای او و عملکردش در جامجهانی گزینه چندان خیره کنندهای نباشد. پورعلی گنجی هنوز جوان است و فرصت رفتن به تیمهای بزرگتر را دارد.
سامان قدوس
در جامجهانی خیلی مجال بازی نیافت، اما در دقایق حضورش نشان داد چه بازیکنی است و آشکارا کیفیت تیمملی را بالا میبرد. پس از جامجهانی حواشی زیادی پیرامون تیم جدیدش بهوجود آمد و نهایتا به آمیان در لاشامپیونه فرانسه پیوست، بهعنوان اولین بازیکن ایرانی تاریخ این لیگ. قدوس حالا در لیگ فرانسه میدرخشد، چندگل زده، چند پاس گل داده و چند ضربه آزاد دیدنی هم زده است. چشمانداز فوتبالیاش روشن است و حالا شاید حسرت بخوریم که شاید با حضورش در ترکیب تیمملی، رویای صعود در جامجهانی دستیافتنیتر میشد.
صادق محرمی
پدیده دو فصل اخیر پرسپولیس که امید بسیاری به آینده فوتبالیاش میرفت. راهی به جامجهانی نیافت و درحالی که پرسپولیس محروم از جذب بازیکن بود خیلی زود مسیرش را عوض کرد. رفت اروپا. به لیگ کم نام و نشان کرواسی و تیم دیناموزاگرب. خیلی زود به هدفش رسید، رفتن از پرسپولیس حکم به دست آوردن دل کیروش بود. به تیمملی راه یافت اما در کرواسی اوضاع خوب پیش نمیرود. هنوز خودش را به تیم تحمیل نکرده است و موقعیت متزلزلی دارد.
سعید عزتاللهی
در دوبازی تیمملی در جامجهانی خوب و مستحکم بازی کرد. کارش در روستوف چندان خوب پیش نمیرفت و به ردینگ در دسته اول لیگ انگلستان پیوست. انتقالی نسبتا خوب. سعید جوان است و بهخاطر فیزیک بدنی خوبش میتواند لیگ پرفشار انگلستان را تاب بیارد. فعلا که شرایط بد پیش نرفته است و عزتاللهی عملکرد نسبتا خوبی در ردینگ داشته است.
وحید امیری
یکی از بهترینهای ما در جامجهانی که با دریبل پیکه نشان داد فوتبالیستهای ما فقط جنگنده نیستند، تکنیک هم دارند. امیری پسر کم حاشیه سالهای اخیر فوتبال ایران بوده است و میگفتند هنوز آنچنانکه باید به لحاظ مالی آتیهاش را نساخته است. آنقدری خوب بود که رفتنش از پرسپولیس در این شرایط صدای هواداران را خیلی در نیاورد. پیشنهاد خیلی خوب نداشت و لاجرم به ترابوزاناسپور ترکیه پیوست و آنجا حضوری متوسط داشته است.
مجید حسینی
مدافع جوان و بسیار خوبی که در جامجهانی هم درخشید. حسینی با حواشی بسیار از استقلال جدا شد. او هم مثل خیلیهای دیگر در فوتبال ایران و شاید متاثر از رویکرد کیروش، میخواست به هرقیمتی شده لژیونر شود. حسینی با کیفیتی که دارد میتواند در تیمی به مراتب بزرگتر از ترابوزان اسپور ترکیه بازی کند. مجید تا به این جا در لیگ ترکیه خوب کار کرده و به وزنهای در ساختار دفاعی تیم بدل شده است.
رضا قوچاننژاد
ظهور نسل جدید مهاجمان مثل مهدی طارمی و سردار آزمون موقعیتش را متزلزل کرد. سال منتهی به جامجهانی خیلی آماده نبود اما کیروش او را به بازیکنی مثل کاوه رضایی ترجیح داد. در جامجهانی اما رضا فرصت بازی نیافت و پس از بازیها با دلخوری از تیمملی کنارهگیری کرد. حالا در لیگ قبرس بازی میکند و به دنبال اثبات خویش است.
احسان حاجصفی
هیچگاه به حقش در فوتبال اروپا نرسید. دو سال در لیگ یونان بازی کرد و در جامجهانی هم حضوری نسبتا خوب داشت. پس از جام تیمهای چندانی را خواهان خود ندید و درحالی که همه میگفتند به سپاهان باز میگردد با انتقالی گرانقیمت راهی تراکتور کهکشانی شد. این چندمینبار است که احسان مسیر ایران و اروپا را میرود و میآید. جامجهانی عملا برایش بهره چندانی نداشت.
اشکان دژاگه
مهره ثابت تیمملی بوده است آن هم درحالی که یکی دو سالی عملا تیمی نداشت. در جامجهانی فرصت خودنمایی نیافت و پس از جام، بدون پیشنهاد خاصی از اروپا به پیشنهاد تراکتور آری گفت. او حالا با قراردادی خوب و در سالهای آخر فوتبالش در لیگ ایران بازی میکند. کماکان هم مهره مورد اعتماد کیروش است.
اوضاع نهچندان خوب
این لیست را میتوان کماکان ادامه داد. از میلاد محمدی و سردار آزمونی گفت که در همان باشگاههای خودشان و تقریبا با همان کیفیت ماندند و فرشاد احمدزاده و علی قربانی که در لهستان و اسلواکی نیمکتنشین شدند تا امیر عابدزادهای که حالا بیشتر از قبل بازی میکند. میان وضعیتهای کمابیش متفاوت بازیکنان اما میتوان روندی کلی را تشخیص داد. نگاهی اجمالی نشان میدهد که آنچه پس از جامجهانی گذشت، چیزی چندان مطلوب و خواستنی نبود. این وضعیت را مقایسه کنیم با شرایط پس از جامجهانی ۱۹۹۸. آن سال خیلی از بازیکنهای ما پس از جام پیشنهادهای خوبی داشتند و به تیمهای خوب پیوستند. این دوره اما، اگرچه بهلحاظ امتیازی بهترین عملکرد ایران در تاریخ جامهای جهانی بود اما جامجهانی جایی برای نشان دادن تواناییهای فنی بازیکنان ما نشد. شاید بخشی از این مساله ناشی از سیستم بسیار محتاطانه و دفاعی کیروش باشد. هرچه هست میتوان از چیزی به اسم سندروم پسرفت بعد از جامجهانی سخن گفت؛ اینکه شرایط باشگاهی خیلی از ملیپوشان ما، بهخصوص لژیونرها نهتنها ترقی نکرد، که با نوعی افت هم همراه بود.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر