در ادامه این تحلیل آمده است: این اظهارات تهدید آمیز به سرعت به مسدود یا حمله به کشتی هایی که از تنگه هرمز عبور می کنند، تعبیر شد. تنگه هرمز مهم ترین شریان نفتی جهان است که حدود یک سوم ذخایر نفت جهان، تقریبا نزدیک ۱۷ میلیون بشکه در روز از این مسیر حمل و نقل می شود.

اما دونالد ترامپ با نادیده گرفتن قطعنامه سازمان ملل ( که از سوی تمام اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده)، تصمیم گرفت تا تحریم ها علیه ایران را در ۷ آگوست به مرحله اجرا در آورد. این اقدام نه تنها خسارت جبران ناپذیری به حقوق بین الملل خواهد زد بلکه همچنین حاکی از این است که آمریکا به جای همکاری ، در مسیر کشمکش و تعارض حرکت می کند.

رئیس جمهور ایران کاملا نسبت به برگزاری انتخابات میان دوره آمریکا در کمتر از سه ماه آینده - یک انتخاب گسترده ملی که به احتمال زیاد سرنوشت دونالد ترامپ را برای دوره ۴ ساله آینده تعیین خواهد کرد – آگاه است. اکنون باد مخالفت سیاسی با ترامپ به یک مینی طوفان تبدیل شده است. در حال حاضر نه تنها ترامپ با کمترین میزان مقبولیت روبرو است بلکه همچنین تحقیقات وزرات دادگستری آمریکا در مورد مداخله روسیه در انتخابات نوامبر ۲۰۱۶م ، زمینه گرفتاری مایکل کوهن وکیل سابق ، پل منافورت رئیس سابق ستاد انتخاباتی ، ریک گیتس مشاور انتخاباتی و مایکل فلین مشاور امنیت ملی سابق را فراهم کرده است.

زمانی که پرزیدنت ترامپ از بیرون به دفتر بیضی شکل نگاه می کند، ( نام دفتر رئیس جمهور آمریکا در کاخ سفید است) با اتهامات توطئه علیه آمریکا، ممانعت از برقراری عدالت، نقض قانون انتخابات فدرال و حتی با پول شویی روبرو است. به طور موثر تنها چیزی که می تواند زمینه عدم استیضاح پرزیدنت ترامپ را فراهم کند ، کنترل حزب سیاسی جمهوری خواه بر مجلس نمایندگان ، سنا و دیوان عالی آمریکا است. بنابراین اگر حزب دموکرات کنترل مجلس نمایندگان و سنا یا هر دو را به دست بگیرد ، آن ها از موقعیت و جایگاه خود برای شکل گیری تحقیقات علیه دولت ترامپ استفاده می کنند، و تمام این وعده ها با نتیجه بدی برای ترامپ همراه خواهد بود و هیچ کس بهتر از رئیس جمهور ایران از این موضوع آگاهی ندارد.

اگر تهدید رئیس جمهور ایران در زمینه استفاده از توانمندی های نظامی برای ممانعت، انسداد و حمله به کشتی هایی که از تنگه هرمز عبور می کنند عملی شود، این می تواند زمینه شکل گیری سومین شوک بزرگ نفتی را ایجاد کند. نخستین شوک نفتی در سال ۱۹۷۳ بود که دولت های عضو اوپک به دلیل حمایت آمریکا از اسرائیل در جنگ با اعراب ، تصمیم گرفتند برای تنبیه و مجازات آمریکا ، قیمت نفت را افزایش دهند. دومین شوک نفتی پس از شکل گیری انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ بود که در پی آن تولید نفت کاهش یافت و این مسئله باعث ایجاد رکود اقتصادی در آمریکا گردید و همچنین نقش مهمی در عدم انتخاب مجدد پرزیدنت جیمی کارتر در انتخابات سال ۱۹۸۰ ایفا کرد.

یکی از تحلیلگران حوزه انرژی بر این عقیده است که اگر تنگه هرمز مسدود شود قیمت نفت می تواند از سطح کنونی ۶۶ دلار به بیش از ۲۵۰ دلار افزایش پیدا کند و این چهاربرابر شدن قیمت نفت می تواند زمینه چهاربرابر شدن هزینه خرید انرژی در آمریکا را فراهم کند. این مسئله می تواند بحران اقتصادی شدیدی را برای مردم آمریکا ایجاد کند. قطعا در صورت شکل گیری چنین رویدادی، رای دهندگان آمریکایی ترامپ را مقصر می دانند؛ زیرا که او با خروج یکجانبه آمریکا از توافق چندجانبه خلع سلاح ( برجام) – در حالی که بر اساس گزارش های آژانس بین المللی انرژی اتمی ایران به طور کامل به مفاد برجام پای بند بوده است – این بحران را ایجاد کرده است.

بنابراین، اقتصاد داخلی به شدت درگیر رکود آمریکا همراه با افشای رسوایی های گسترده در دولت ترامپ، تضمین کننده این است که دوره ریاست جمهوری ترامپ رو به پایان است. اما نکته ای که قابل توجه است و نمی توان نادیده گرفت، این می باشد که رئیس جمهوری که از سوی نئومحافظه کاران و حامیان طرفدار اسرائیل برای تغییر حکومت ایران تحت فشار است ، در حال حاضر توسط همان حکومتی که درصدد سرنگونی آن است پایین کشیده می شود.

بنابراین همانند سال ۱۹۸۰ که ایران نقش مهمی در تغییر دولت در آمریکا داشت ، می تواند بار دیگر یک یا دو سال آینده همین نقش را ایفا کند. 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.