آقای روحانی در مجلس همه حرف دلت را با مردم بزن
زمانه مستعد تصمیماتی دشوار و بی شک گریز ناپذیر است؛ خصوصا در مواجهه با جهانی نه چندان دلداده اهداف، سیاستها و عملکردهای مان. امید که رییسجمهور در فرصت به دست آمده، فراسوی سیاست کجدار و مریز معمول، شفاف و بیپرده از موانعی بزرگ و کوچک بر سر راه تعامل با جهان بگوید و از چرایی ماندگار و مزمن شدن دردهای بیدرمان مان.
چشمداشت معجزه از این تعامل البته که نوعی کوتاهبینی و سادهاندیشی است. همانگونه که کم بها دادن به آن در بزنگاه تاریخی کنونی نیز جز نوعی لگد زدن به راهحلهایی احتمالی نیست.
دورنگری، چانهزنی مطمئن و بیواهمه در فراگرد تعامل با جهان، با قصد نقد کردن داشتهها و دستاوردهایمان، و کاستن از تهدیدها و تبدیل آنها به فرصتهایی برای اشتغال، توسعه و رفاه رسالت و هنر دیپلماسی است.جنگ با جهان و حتی کوبیدن بیحساب و کتاب بر طبل آن، میتواند جنگ با توسعه و رفاه مردم نیز باشد.
مذاکره ابزار این تعامل است؛ با دوستان که هیچ، با دشمنانی قسم خورده نیز. مگر میتوان هم خواهان حل مشکلات خارجی بود و هم ابزارهای لازمه آن را از دست متولیان کار گرفت. از دست مکانیکی بی وسیله و ابزار چه کاری ساخته است؟ در اصل مذاکره هیچ «شرط» و «اما و اگر»ی نیست. ترس از آن نیز بیمعناست. از ترس مرگ خودکشی نباید کرد. چهبسا گامهایی کوچک اما استوار و برخوردار از حمایت همگان در این میان راه دستاوردهایی بزرگتر را هموار کند. بیشک نمیتوان برد و امتیازی برای طرف مقابل نیز در این فراگرد ندید. البته که میتوان هر زمان در مواجهه با باج خواهیهایی بیمنطق و متعارض مصالح عموم آبرومندانه از مذاکره کنار کشید. اما همچنان باید برای تحقق شرایطی مناسب در زمان مناسب کوشید و به اصل مذاکره وفادار ماند.
تبدیل مخاصمه با کشوری خاص با بستن هر پنجرهای در برابر هر باد مساعدی به محوری «هویتی» و غیر قابل چون و چرا چه بسا در نهایت جز سفری بیفرجام ازآب در نیاید. در مناسبات جهانی امروز چندان حرفی از «اعتماد» نیز نمیتوان زد. ظاهرا همه بازیگران این عرصه منافع و مصالحی ملی را بر جایگاهی بالاتر از «اعتماد» مینشانند. کدام دولت را در هزار توی مناسبات جهانی در پایبندی به تعهدات شناخته شده جهانی میتوان مثال زد و از آن الگو ساخت؟ خودمان را هم در این میان ببینیم. مگر در ماجرای گروگانهای امریکایی و حبس فراتر از یکساله آنان مصالحی تاکنون نا شناخته مانده ـــ دستکم برای این حقیرـــ سایه بر پیمانهای دیپلماتیک ما و قواعد جهانی در حوزه مناسبات دوجانبه نینداختند؟
«اما و اگرها» و بهانههایی غیر قابل چون و چرا، در هر شرایطی و صرفنظر از هر موضع مساعدی، سد راه کارآمدی دیپلماسی است. نتیجه همچنان کوبیدن بر طبل خصومت و چرخش تنها در شرایط تنگنا و اضطراری گریزناپذیر، چه بسا کند شدن چاقوی دیپلماسی و سیاست خارجی و نقشآفرینی آن در شرایطی خطیرتر و دشوارتر باشد و از باور پذیری و کارآمدی تلاشهای آتی در فراگرد تامین امنیت ملی در شرایطی مشابه نیز بکاهد. به نگاه دورنگرانه به تحولات جهانی ـــ لازمه یک دیپلماسی واقع گرا، کلان نگر و «هوشمند» ـــ میدان دهیم.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر