تاجزاده: با نظارت استصوابی، گزینهای بهتر از روحانی نداشتیم
«کلاف سیاست در ایران پیچیدهتر از همیشه است. ضرورت همگرایی و انسجام داخلی در حالی احساس میشود که هر یک از جریانهای سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا در سطوح مختلف با چالشهای بسیاری مواجهاند. عملکرد دولت روحانی و نابسامانیهای اقتصادی موجود عرصه را بر اصلاحطلبان تنگتر کرده است. برخی تحلیلگران اصلاحطلب معتقدند باید رادیکالتر عمل کرد. رادیکال شدن اما در وضعیت کنونی ساده نیست و بدون مرزبندی مشخص با طیف موسوم به برانداز ممکن به نظر نمیرسد.
مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات از جمله اصلاحطلبانی است که با رادیکال شدن موافق است اما ادامه حمایت از دولت را نیز لازم میداند. به اعتقاد او بدون صراحت در موضعگیریها نمیتوان کاری از پیش برد و سیاستورزی نیابتی در فضای امروز جامعه جوابگو نیست. تاجزاده تاکید میکند که اصلاحطلبان باید با قویترین و مدیرترین کادر خود به میدان آیند. در عین حال ادامه حمایت از دولت را ضروری میداند و معتقد است که حمایت از دولت قانونی بهتر از فرصت دادن به دولت در سایه است.
گزیده پاسخهای او به خبرنگار اعتماد را با هم میخوانیم:
- اصلیترین نیاز امروز جریان اصلاحات در درجه اول صراحت و شفافیت بیشتر در اتخاذ مواضع و سخن گفتن است. چه صحبت با حکومت و نهادهای انتصابی و چه دولت و مجلس. در درجه دوم نیز انسجام و کارایی تشکیلاتی بیشتر و تلاش برای راهاندازی رسانهای که همه اصلاحطلبان کم و بیش در آن حضور داشته باشند.
- اگر منظور از رادیکال شدن این است که اصلاحطلبان اعلام کنند به روش سالهای ٩٢ تا ٩٦ نمیتوان سیاستورزی کرد و لازم است تجدیدنظرهایی در آن صورت گیرد، با آن موافقم، زیرا سیاستورزی نیابتی جوابگوی شرایط بحرانی امروز نیست. همه گرایشها باید با قویترین و مدیرترین کادرهای خود در میدان رقابت و مشارکت سیاسی حاضر شوند.
- مشکلات انباشتهتر از آن است که بتوان بدون حضور قویترین چهرهها و شایستهترین مدیران با هر گرایشی و نیز بدون جلب حمایت مردم و مشارکت فعال آنان به مصاف معضلات رفت.
- اگر رادیکالیزم به این معنا است که صریحا بگوییم با نظارت استصوابی مخالف هستیم، بله موافقم.
- انتخابات باید آزاد و مقدمات آن فراهم شود. یعنی تاسیس اتحادیه، سندیکا، احزاب و مطبوعات و نیز برپایی تجمعات اعتراضی آزاد شود و آزادی فضای مجازی تامین شود. مردم خود ببینند و باور کنند که هر شهروندی در ایرانزمین با هر گرایشی میتواند نامزدهای مورد نظر خود را از میان داوطلبان پیدا کند.
- به نظر من بسیاری از مردم دیگر به روش گذشته رای نخواهند داد و اگر هم رای بدهند منتخبانشان قادر به حل مشکلاتی مثل بیکفایتی و فساد گسترده نخواهند بود.
- کشورهایی مانند سوریه، عراق، یمن، افغانستان، لیبی و... که دچار هرج و مرج و گرفتاری و جنگهای داخلی شدند، همه یک فصل مشترک داشتند و آن، این که در کنار رژیم فاقد یک جریان اصلاحی قدرتمند بودند؛ جریانی که بتواند به صورت همزمان هم با حکومت سخن بگوید و آن را تعدیل کند و هم با مردم حرف زده و آنان را متوجه وخامت اوضاع و عواقب انتخابهای نادرست کند.
- تفاوت ما با براندازان عمدتا در راهحلی است که ارایه میکنیم. آنان یا به انقلاب باور دارند یا به سرنگونی با کمک قدرتهای خارجی به طور مشخص امریکا. ما با هر دو راه مخالف هستیم به دلیل این که هزینه چنین اقداماتی به مراتب بیشتر از مزایا و فواید آنها میبینیم و معتقدیم که اصلاحات اگر چه کند و زمانبر اما با اطمینان بیشتر و هزینه کمتر و با حفظ نظم و ثبات میتواند ما را به اهداف مشترک نزدیک کند. این هدف مشترک نیل به ایرانی آباد و توسعهیافته و در عین حال امن و دموکراتیک است.
- درباره رابطه ما با دولت آقای روحانی به چند نکته باید توجه داشت. اولا از رایی که دادیم حمایت میکنیم. نظارت استصوابی هیچ انتخاب بهتری در مقابل ما قرار نداده بود.
- من همان زمان هم گفتم که در شرایط فعلی بهترین نامزد ما آقای مهندس موسوی است که میتواند با این مشکلات دست و پنجه نرم کند اما برخی دوستان مانند آقای مهاجرانی اعتراض و انتقاد کردند که چرا من چنین میگویم.
- هنوز هم از دولت (روحانی) به ویژه کارهای مثبت آن دفاع میکنیم و البته نسبت به اقدامات نامناسب آن انتقاد داریم. این انتقادات را بیان میکنیم و در آینده نیز باید صریحتر بیان کنیم.
- هنوز هم معتقد هستیم که برای نجات کشور باید بین دولت پنهان و دولت قانونی، به سوی تقویت و حمایت از دولت قانونی حرکت کرد. صرف نظر از این که چه کسی در راس آن قرار دارد.
- در همین شرایط کنونی نیز عملکرد دولت نسبت به نهادهای انتصابی مانند قوه قضاییه، صدا و سیما و شورای نگهبان به مراتب بهتر و قابل دفاعتر بوده است.
- هیچ راهی برای نجات کشور و سربلندی ملت ما وجود ندارد جز آن که به سمت انتخابات آزاد برویم تا شایستگان انتخاب شوند و دو معضل بزرگ جامعه ما یعنی بیکفایتی مدیریتی و فساد سیستمی توسط آنان برطرف یا مهار شود.
- تصور میکنم که اکثریت قریب به اتفاق اصلاحطلبان در سراسر کشور از شفاف شدن و صریح شدن مواضع اصلاحطلبان و بیان دیدگاههای آنان نسبت به اصلاحات بنیادین استقبال میکنند. منظور از اصلاحات بنیادین دقیقا تحقق مطالباتی مثل بیطرف شدن دستگاههای انتصابی، چند صدا شدن صداوسیما، واگذاری دیپلماسی به وزارت امور خارجه، رفع حصر و پایان دادن به همه بگیر و ببندهای موجود در جامعه و به رسمیت شناختن سبکهای مختلف زندگی، توجه به حقوق زنان، ارتقای جایگاه برادران و خواهران اهل سنت و بالاخره به رسمیت شناختن نیروی سوم است. از همه مهمتر لغو نظارت استصوابی و حرکت به سوی انتخابات صد درصد آزاد و عادلانه برای این که هر کسی که ملت میپسندد به عنوان صاحب خانه برگزیده شود و مسئولیت امور را بر عهده گیرد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر