نبرد رسانه‌ای و سیاسی میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان بر سر «برجام» همچنان ادامه دارد!  «باب منندز» و «بن کاردین» که هر دو از اصلی‌ترین سناتورهای مخالف برجام در حزب دموکرات بودند، هم‌اکنون «دونالد ترامپ» را بابت خروج از توافق هسته‌ای با ایران بشدت سرزنش می‌کنند! «وندی شرمن» سرپرست تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای آمریکا در مذاکرات وین و ژنو هم  به صورت منظم با رسانه‌های آمریکایی مصاحبه می‌کند و از خطای نابخشودنی رئیس‌جمهور فعلی ایالات متحده سخن می‌گوید! «سوزان رایس» مشاور سابق امنیت ملی آمریکا  که بانی تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ایران بوده و ید طولایی در تدوین و اجرایی ساختن بسته‌های تحریمی علیه کشورمان داشته است، خروج ترامپ از برجام را اقدامی «احمقانه» دانسته و در این باره می‌گوید: «تصمیم بی‌محابای ترامپ برای خروج از برجام، نه ایران را وادار به بازگشت به میز مذاکره می‌کند و نه به نگرانی‌های جدی درباره رفتارهای ایران در غرب آسیا می‌پردازد، بلکه برنامه هسته‌ای ایران را بدون محدودیت باقی می‌گذارد و آمریکای ناپایدار را از همپیمانانش منزوی می‌کند و امنیت این کشور را کاهش می‌دهد».

 

هر بار که دموکرات‌های آمریکا علیه سیاست برجامی ترامپ اعلام موضع کرده و آن را محکوم می‌کنند، ذوق‌زدگی عده‌ای از دولتمردان ما به اوج می‌رسد! تفسیر «اختلاف نظر منفعت‌محور» ۲ حزب اصلی آمریکا به مثابه «وجود تضاد آنتاگونیستی» میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان، مولد خطرات زیادی برای دستگاه سیاست خارجی کشورمان است. با این حال لازم است از تبدیل این «خطای راهبردی» به یک «باور خطرناک» و «اپیدمیک» جلوگیری کرد! مروری بر اقدامات «باراک اوباما» و اعضای دولت پیشین آمریکا- که خود آنها با ایران توافق کردند- در قبال توافق هسته‌ای، نقش بسزایی در مواجهه صحیح ما با هر ۲ حزب اصلی آمریکا خواهد داشت.

  نخستین شوک اوباما به توافق هسته‌ای

۲۳ تیر ۹۴ در شهر وین، پایتخت اتریش توافق هسته‌ای به امضای وزرای خارجه ایران و اعضای ۱+۵ رسید و متعاقب آن، قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد با رای مثبت هر ۱۵ عضو دائم و غیردائم، صادر شد. پس از آن نیز پروسه تصویب برجام در هر ۲ کشور ایران و ایالات متحده آغاز شد و به سرانجام رسید. مطابق توافقات شکل گرفته، قرار شد توافق هسته‌ای از ابتدای سال ۲۰۱۶ میلادی وارد فاز اجرایی شود.

۱- آذرماه ۹۴ در حالی که حدود یک ماه تا اجرایی شدن توافق هسته‌ای زمان باقی مانده بود، نخستین پروژه مشترک ضدبرجامی کنگره آمریکا و کاخ سفید اجرا شد. رئیس‌جمهور وقت آمریکا در میان بهت و حیرت کسانی که از وی به عنوان فردی «مؤدب، باهوش و مورد اعتماد» یاد می‌کردند، مصوبه ضدایرانی کنگره را در خصوص اعمال محدودیت صدور ویزا برای کسانی که به کشورمان سفر می‌کنند امضا کرد! وی این  مصوبه کنگره را بی‌سروصدا در میان اعداد و ارقام یک بودجه ۱/۱ تریلیون دلاری تصویب و برای اجرا ابلاغ کرد؛ مصوبه‌ای که دستپخت مشترک ۲ حزب دموکرات و جمهوری‌خواه بود!

این مصوبه در فصل ۲۰۳ متن لایحه بودجه سال ۲۰۱۶ آمریکا گنجانده شد. بر اساس این مصوبه، شهروندان ۳۸ کشوری که تاکنون می‌توانستند برای تجارت یا توریسم، بدون اخذ ویزا در خاک آمریکا  اقامت داشته باشند، اگر در ۵ سال گذشته به کشورهای  سوریه، عراق، سودان و ایران سفر کرده باشند، دیگر «نمی‌توانند» مثل قبل بدون ویزا وارد آمریکا شوند! به عبارت بهتر، اوباما قبل از اجرایی شدن برجام، عملا توافق هسته‌ای را نقض- و در عمل لغو- کرد. این قانون، به معنای جلوگیری از حضور تجار، شرکت‌ها و کمپانی‌های بین‌المللی و چندملیتی در ایران بود. بر این اساس، شرکت‌های تجاری باید میان «سفر به آمریکا» و «مراوده مستقیم با ایران» یک گزینه را انتخاب می‌کردند.

این اقدام اوباما، نقض عینی ماده ۲۹ برجام محسوب می‌شد؛ در این ماده آمده است: «اتحادیه اروپایی، اعضای آن و آمریکا،‌ مطابق قوانین مربوط‌شان، از هر گونه سیاستی که هدف آن تأثیر مستقیم و معکوس بر عادی‌سازی روابط تجاری- اقتصادی با ایران است، باید اجتناب ورزند».با این حال، سکوت دستگاه دیپلماسی ما در برابر نقض عینی برجام توسط شخص اوباما و کنگره آمریکا و انفعال کشورهای اروپایی در برابر این موضوع، سبب شد این «قانون بازدارنده» تا امروز به عنوان ملاک و مبنای سیاستمداران آمریکایی در قبال «سفرکنندگان به ایران» تبدیل شود.

شوک دوم دموکرات‌ها به توافق هسته‌ای

۲- افرادی مانند «سوزان رایس» و «ریچارد نفیو» که بین سال‌های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ میلادی، از معماران و بانیان وضع و تصویب تحریم‌های یکجانبه و چندجانبه علیه کشورمان بودند، هرگز حاضر به عادی‌سازی روابط بانکی و اعتباری کشورهای اروپایی با ایران نشدند. از این رو در همان ماه‌های نخست اجرایی شدن توافق هسته‌ای، شاهد کارشکنی وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا (United States Department of the Treasury) در عادی‌سازی روابط بانکی بازیگران بین‌المللی با ایران بودیم تا جایی که «جک لو» وزیر یهودی و ضدایرانی خزانه‌داری کابینه اوباما، در مواجهه با اعتراض‌های مکرر جمهوری اسلامی ایران به کمیته مشترک برجام درباره عدم رفع تحریم‌های بانکی و اعتباری و نقض برجام اظهار کرد: «صرفا تحریم‌های هسته‌ای که «دسترسی ایران را به منابع مالی‌اش» محدود می‌کرد، رفع شده ‌است. ما دولت به دولت و موسسه به موسسه این موضع را شفاف کرده‌ایم! دردسرهای ایران برای استفاده از دلار به نوع کارکرد خود ایران بازمی‌گردد و دیگر در حوزه مسائل هسته‌ای نمی‌گنجد. سیستم مالی آمریکا روی ایران باز نیست و تا زمانی که تهران رفتار خود را در حوزه‌های غیرهسته‌ای تغییر نداده، تحریم‌های غیرهسته‌ای باقی می‌ماند».

همان‌گونه که از اظهارات جک لو برمی‌آمد، دولت اوباما انجام مهم‌ترین تعهد خود در برجام را منوط به «تغییر رفتار ایران در حوزه‌های غیرهسته‌ای» دانست. مقامات آمریکا- بویژه مقامات بلندپایه «خزانه‌داری آمریکا»- با سفرهای مکرر و کشور به کشور در سراسر دنیا بویژه اروپا و دیدار با رؤسا و افراد صاحب نفوذ در حوزه تجارت بین‌الملل، از ایران به عنوان مکانی چالش‌برانگیز برای معامله و سرمایه‌گذاری یاد می‌کردند و حتی در موارد بعدی، برخی شرکت‌ها را نسبت به اعمال «جرایم» و «محدودیت‌های خاص» (در صورت مراوده تجاری با ایران) تهدید کردند. در این میان، «اوباما» از قدرت اجماع‌سازی دموکرات‌ها در میان بازیگران اروپایی نیز استفاده کرد و از تروئیکای اروپایی خواست در عین تلاش برای عدم عادی‌سازی روابط بانکی خود و اتحادیه اروپایی با ایران، در کمیته مشترک برجام نیز این موضوع را مصداق «نقض توافق هسته‌ای» تلقی نکنند؛ خواسته‌ای  که مورد پذیرش لندن، پاریس و برلین قرار گرفت.

روزی که جان کری زیر قول و امضای  خود زد!

۳- اگرچه اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان، امضای «جان کری» وزیر اسبق خارجه ایالات متحده و حتی قول شفاهی(!) وی مبنی بر عدم تمدید قانون «آیسا» را تضمینی عالی(!) برای اجرایی شدن توافق هسته‌ای با ایران می‌دانستند اما تمدید قانون آیسا، بار دیگر «تعهدپذیری آمریکا» را نزد مخاطبان برجام و بویژه ملت ایران به چالش کشید. در حالی که هنوز جشن(!) یک‌سالگی اجرایی شدن برجام از سوی طرفداران توافق هسته‌ای برگزار نشده بود، آذرماه ۹۵ شاهد تمدید تحریم‌های ۱۰ ساله ایران (آیسا) بودیم. این طرح نخست توسط مجلس نمایندگان تصویب شد و متعاقبا با ۹۹ رای مثبت و بدون رای منفی در سنا هم به تصویب رسید. نکته جالب توجه اینکه سناتورهای دموکرات نیز به صورت کاملا متحد- که نشان هماهنگی آنها با کاخ سفید بود- به طرح تمدید قانون آیسا رأی موافق دادند. این طرح پس از ۱۰ روز به صورت خودکار به قانون تبدیل شد، زیرا به دلیل حمایت اکثریت مطلق کنگره، امکان وتوی مؤثر آن توسط اوباما وجود نداشت، البته باراک اوباما حتی به صورت نمادین و جهت احترام به تنها دستاورد ۸ ساله سیاست خارجی‌اش [برجام] هم که شده، آن را وتو نکرد که لااقل چند هفته به تعویق بیفتد و اجرای آن به دوران پس از وی منتقل شود!

در حالی که اوباما آخرین روزهای حضور خود در کاخ سفید را سپری می‌کرد، دولتمردان ما متوجه شدند نه «قول» و نه حتی «امضا»ی کری، تضمینی برای اجرای برجام نبوده است! عدم عادی‌سازی روابط بانکی با ایران، مصادره دارایی‌های ایران با حکم دادگاه‌های فرمایشی در ایالات متحده و... جملگی میراث عملکرد اوباما و همراهانش در قبال برجام بود. فراتر از آن، اوباما «مکانیسم ماشه» و «قانون تمدید ۱۲۰ روزه تعلیق تحریم‌های ایران» را برای رئیس‌جمهور بعدی آمریکا یعنی ترامپ به ارث گذاشت و او نیز با استناد به قدرت مانوری که دموکرات‌ها در اختیار وی قرار داده بودند، از توافق هسته‌ای با ایران خارج شد!

هم‌اکنون اعضای دولت سابق آمریکا و شخص اوباما- که مسؤولیت خروج ترامپ از توافق هسته‌ای بیشتر متوجه آنهاست- در کسوت مدافعان برجام و مخالفان ترامپ ایفای نقش می‌کنند! تاسف‌بارتر از این ایفای نقش، باور این بازی توسط برخی افراد خوش‌باور در داخل کشورمان است! آیا زمان آن نرسیده است تا این افراد، تنها برای یکبار مواجهه‌ای واقع‌بینانه با دشمنان قسم‌خورده ایران داشته باشند؟ آیا مشاهده کارنامه سیاه دولت قبلی آمریکا در این باره کفایت نمی‌کند؟!

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.