همگرایی اروپایی در مقابل تکروی آمریکایی
دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا، دستبردار نیست و اصرار دارد که آلمان با سیاست مهاجرپذیری خود باعث شده تا آمار جرم و جنایت در این کشور افزایش بیابد و سیاستمداران این کشور را هم متهم کرده که به جای افشای آمار حقیقی، تنها سعی در پنهان کردن حقایق دارند. ترامپ علاوه بر این اتهامزنی مدعی افزایش آماری جرم و جنایت به میزان ۱۰ درصد در آلمان شده و حتی گفته که وضعیت در برخی از دیگر کشورها از این هم بدتر است. او با طرح این ادعاها، دولت آلمان را هدف گرفته و میگوید؛ «مردم آلمان از دولت خود رو برمیگردانند.» آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، که نمیتواند در مقابل این ادعاها سکوت کند، یک روز بعد از پیام توئیتری ترامپ پاسخ او را داده و بعد دیدارش با امانوئل ماکرون، رییس جمهور فرانسه، گفته که آمارها دلالت بر «پیشرفت مثبت» در زمینه مبارزه با جرم و جنایت دارند و این موضوعی دلگرم کننده است. روشن است که مرکل نمیخواهد به همان میزان شدت و حدت ادعاهای ترامپ، پاسخ او را داده باشد اما این نوع خونسردی صدراعظم آلمان را نباید تعبیر به انفعال او در قبال رییس جمهور آمریکا تلقی کرد بلکه باید گفت او به جای جنگ لفظی بیشتر به دنبال راههای عملی برای مقابله با ترامپ است.
همگرایی اروپایی
مرکل یک هفته قبل از این گفته بود که «به کارگیری زبانی تند چیزی را بهتر نمیکند». او این حرف را در پاسخ به خبرنگار تلویزیون آلمان و برای توضیح خونسردیاش در مقابل رفتار عجیب و توهینآمیز ترامپ بعد از نشست گروه هفت گفته بود و حالا هم صدر اعظم آلمان با همین خونسردی پاسخ خبرنگاران را داده با این تفاوت که او در حضور امانوئل ماکرون، رییس جمهور فرانسه، پاسخ خونسردانه خود را به ترامپ میدهد. پاسخ خونسردانه مرکل بعد دیدار با ماکرون و توافق این دو بر سر بودجه اتحادیه اروپا پیام خاصی برای کاخ سفید دارد. این پیام عبارت است از تصمیم دو کشور اصلی در اتحادیه اروپا برای همگرایی بیشتر در این اتحادیه با تمرکز بر ایجاد توازن در قدرت اقتصادی کشورهای عضو که این دو رهبر اروپایی میخواهند گام نخست برای رسیدن به این هدف را با وضع بودجه چندین میلیارد یورویی بردارند. گام دیگر در تغییر ساختار نهاد مالی اروپایی به نام صندوق نجات یورو، ESM، است که هر دو رهبر توافق کردهاند این نهاد مبدل به یک صندوق اروپایی پول بشود تا این که نهادی قدرتمند برای تضمین ثبات اقتصادی در اتحادیه اروپا. هر دو رهبر در پاسخ به خبرنگاران تنها به گفتن کلیات بسنده کردند و معلوم است که جزییات کار را به بررسیهای بیشتر کارشناسان سپردهاند تا بعد از این انجام بشود. به قول گونترام وولف، مدیر اتاق فکر بروگل در بروکسل بلژیک، این جزییات در وضعیت فعلی برای کسی مشخص نیست اما یک نکته مشخص است و آن این که بدون یک بانک واحد، وضعیت مالی در حوزه یورو شکننده خواهد بود.[۱]این حرف وولف برخلاف ایده مرکل نیست چرا که او قبل از این ، موافقت خود را با تشکیل بانک واحد اروپایی یا نوعی اتحادیه بانکی بیان کرده بود اما در عین حال تاکید کرده بود؛ تا وقتی که مخاطرات مالی در کل اروپا کاهش نیافته نمیتوان برای تشکیل این بانک گفتوگو کرد. بنابراین، توافق فعلی دو رهبر در همگرایی اقتصادی-مالی را باید با محور کاهش میزان مخاطرات اقتصادی و مالی تحلیل کرد تا این که با استحکام زیرساخت مالی بتوان بانک واحد اروپایی را روی این زیرساخت برپا کرد و اساس قابل اطمینانی برای این همگرایی و ثبات یورو ایجاد شود.
تکروی آمریکایی
در حالی که طرح مرکل-ماکرون برای همگرایی اروپایی کلید خورده، ترامپ به تکروی خود سرعت داده است. ترامپ از بدو ورود به کاخ سفید شعار اول آمریکا، America frist، را سر میداد که به خوبی گویایی تکروی او تقریبا در هر حوزهای بود. او هر چند که سال اول ریاست جمهوری خود را بیشتر با تکرار این شعار و سخنان تند و تیز پشت سر گذاشت اما سال دوم را با عملیاتی کردن این شعار پیش برد. او از یک سو وضع تعرفههای گمرکی بر کالاهای وارداتی به آمریکا به خصوص فولاد و آلومینیوم به میزان ۲۵ و ۱۰ درصد را در دستور کار قرار داده و از طرف دیگر، برنامه مبارزه با مهاجران را شروع کرده که نه تنها صدای کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل را درآورده بلکه همسر خود ترامپ، ملانیا ترامپ، هم از نحوه اجرای این برنامه و جدا کردن کودکان از والدینشان انتقاد کرده است. اروپا علاوه بر تجارت و مهاجرین تا اینجا بر سر پیمان آب و هوا، برجام و چگونگی مشارکت در ناتو به اندازه کافی با ترامپ مشکل داشته است. این مشکلات ناشی از تکروی ترامپ است که به قول شین کروچر؛ «اروپا را نسبت به توان تعهد واشنگتن به اتحاد فراآتلانتیک به شک و شبهه میاندازد.» کروچر دلایل روشنی برای این شک و شبهه اروپایی دارد که از جمله آنها سخنان مرکل در مورد بیاعتمادی به آمریکا است و سخنان فرانس تیمرمانس، معاون کمیسیون اروپایی است که در نشست اخیر این کمیسیون گفت؛ «موضوعات تجارت و امنیت از چیزهایی در روابط فراآتلانتیک هستند که هیچگاه فکر نمیکردیم تغییر بکنند اما تغییر کردهاند.» دانا آلین، کارشناس ارشد سیاست خارجی آمریکا و امور فراآتلانتیک در موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک، انگشت بر توافق هستهای ایران میگذارد که به نظر وی، خروج ترامپ از این توافق ضربهای به اروپا بود و باعث شد تا ماندگاری و دوام سیاست آمریکا از یک دولت به دولت بعدی زیر سوال برود، به اعتماد خدشه وارد شود و دمدمی بودن سیاست واشنگتن ثابت بشود. او به سخنان سیاستمداران اروپایی اشاره میکند که عمل دولت آمریکا را به مثابه یک دولت سرکش، rogue state، ارزیابی میکنند. این نحو توصیف از تکروی ترامپ شرایط را مشابه سناریوی جنگ عراق کرده با این تفاوت که آمریکا برای جمع کردن متحدان اروپایی در شرایط بسیار بدتری قرار گرفته است.[۲] ترامپ در ابتدای کار میتوانست روی تشابهات با برخی از سیاستمداران راستگرای افراطی در کشورهای اروپایی حساب باز کند به این امید که تکروی و ملیگرایی افراطی او در آنها بازتاب یافته و در نهایت مبدل به رویه عمومی در عرصه بینالملل بشود اما این حساب و کتاب طی یک سال و نیم اخیر نتیجه نداده بلکه تکروی او باعث شده تا «طعم ضد آمریکایی، anti-US flavour، در سرتاسر اروپا تقویت بشود و همگرایی سیاسی به نحو بیسابقهای ترویج شود.»[۳]
نگاه به شرق اروپایی ها
شکی نیست که دیدار مرکل و ماکرون آن هم دو هفته بعد از نشست گروه هفت واکنشی به برخورد ترامپ با آن نشست و بیانیه پایانی آن است. به همین جهت است که هر دو رهبر قبل از بررسی جزییات، بر سر خطوط کلی به توافق رسیدهاند چرا که به گفته مشاوران هر دو رهبر اروپایی ، وقت کافی برای توافق در مورد جزییات نبوده است. سفر همزمان هر دو رهبر به چین و روسیه در یک ماه قبل هم از این زاویه قابل ارزیابی است به این معنا که هر دو با نگاه مشترک به شرق آن سفرها را انجام دادند تا بتوانند میزان همکاری دو قدرت اصلی در شرق را برای مقابله با تکروی ترامپ بسنجند و باید گفت که شی جین پینگ و لی که جیانگ، رییس جمهور و نخست وزیر چین، با توجه به همین نکته بود که به گرمی از مرکل استقبال کردند. آن سفر مرکل از نظر تحلیلگران چینی مثل زو جیانگنان با هدف همکاری چین و اروپا در زمینههایی مثل توافق هستهای ایران، توافقنامه پاریس، روابط تجاری آزاد و منصفانه و حرکت هر دو طرف به سمت جهانی شدن ارزیابی شد که در مقابل سیاستهای یکطرفه ترامپ و خروج او از برجام، توافق پاریس و وضع تعرفههای گمرکی قرار میگیرد.[۴] یک وجه دیگر نگاه به شرق اروپایی در همان زمان و با سفر ماکرون به روسیه برای دیدار با ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه، دیده شد. موضوعاتی که به صورت رسمی برای آن سفر ذکر شد عبارت بودند از حمایت برجام و ترغیب روسیه برای همکاری در پروندههای چالشبرانگیز اوکراین و سوریه. با وجود این، پاسخ مثبت ماکرون به نشست انجمن اقتصادی سن پترزبورگ و حضور نمایندگان غولهای اقتصادی فرانسوی مثل توتال، سوسیته ژنرال و شرکت دارویی سانوفی در این نشست به خوبی گویای اهداف اقتصادی-تجاری ماکرون در آن نشست بود. با توجه به این وجه بود که به نظر تحلیلگرانی مثل مایکل روز و جان ایریش؛ ماکرون ترجیح داد در آن سفر به جای سر وصدای سیاسی برای توسعه روابط تجاری و فرهنگی با روسیه تلاش بکند چنان که صادرات فرانسه به روسیه بعد از کاهش در ۲۰۱۵ دائم رو به بهبود بوده است.[۵]اهداف تجاری و اقتصادی مرکل و ماکرون در هر دو سفر نمیتواند به معنای اتحاد با دو قدرت انرژی و اقتصادی در شرق باشد بلکه دست کم میتواند یک نوع پیشدستی این دو رهبر اروپایی باشد تا بتوانند با این نوع نگاه به شرق و همکاری با چین و روسیه از پس تکرویهای ترامپ بربیایند. در این صورت، مرکل و ماکرون در عرصه سیاست خارجی نیز مبنا را با همگرایی گذاشتهاند تا در مقابل چالشهای برآمده از تکرویهای ترامپ چندان دست خالی نباشند.
پی نوشت:
[1] - https://www.reuters.com/article/us-oil-opec-gulf/iran-signals-compromise-for-modest-rise-in-opec-oil-output-idUSKBN1JG0JM
[2] - http://www.newsweek.com/will-trumps-trade-war-finally-break-americas-close-relationship-europe-952476
[3] - https://metro.co.uk/2018/06/20/trumps-america-first-policy-could-bring-about-a-powerful-eu-superstate-that-leaves-britain-out-in-the-cold-7645758/
[4] - https://news.cgtn.com/news/3d3d674d79417a4e77457a6333566d54/share_p.html
[5] - https://www.reuters.com/article/us-russia-france-macron/trump-factor-leaves-macron-scrambling-ahead-of-russia-trip-idUSKCN1IN358
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر