استراتژی امریکا در حال حاضر در مقابل ایران چیست؟ ایالات متحده پس از خروج از برجام چه سیاستی برای جذب اروپایی ها به سمت خود و فشار روی ایران دارد؟ سخنرانی پمپئو یک سخنرانی تند علیه ایران بود که درخواستهای آن از ایران با واکنش ایران مواجه شد و بسیاری او را متوهم خواندند. این سخنرانی را باید استراتژی آینده امریکا فرض کنیم؟

در این باره با نعمت احمدی وکیل و کارشناس مسائل امریکا گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید؟

 

به نظرتان استراتژی فعلی امریکا پس از خروج از برجام در مقابل ایران چیست؟ سخنرانی پمپئو را باید مسیری برای فشار روی ایران بدانیم؟

 

ترامپ کارهای زیادی را در داخل نجام می دهد، اما یک تاجر است، تاجر موفقی است. وقتی هم درباره برجام آن نطق تند را ایراد می کرد راه را برای مذاکره بازگذاشت و اصولا تمایلی ندارد که در ایران جنگی صورت بگیرد. چون یک تاجر در جنگ فایده ای نمی برد. در صلح است که می تواند با همین ایران هراسی که الان متداول کرده است و در پناه این ایران هراسی است که زرادخانه عربها را پر می کنند، سود برد. لذا خیلی دنبال این نیست که ببیند برجام فی الواقع چه فوایدی برای ایران یا آمریکا داشته است. می داند که ایران دنبال بمب اتم نیست و صرفنظر از فتوای مقام معظم رهبری که بمب اتم را حرام اعلام کردند، اصولا با توجه به تغییراتی که در ساختار سانتریفیوژها و آب سنگین داده شد امکان اینکه بمب بسازیم را نداریم و دنبالش هم نیستیم. ولی ترامپ روحیه ای دارد که می خواهد شماره یک باشد و حرف اول را بزند. معتقد است که آمریکا با توجه به هزینه هایی که در دنیا می کند، چه در اتحادیه اروپا، چه در ناتو، چه در سازمان ملل متحد، چه در یونسکو یا جاهای دیگر متناسب با نقش و جایگاهی که دارد، نیست. لذا می خواهد قلدر مآبانه به قضایا نگاه کند. 

 

حتی اگر برجام هم نمی بود ترامپ این روند را پیش می برد و روشهای خاص خود را برای سیاست ورزی  جلو می برد؟

 

برجام یک بهانه است، بهانه ای که برای ترامپ بوجود امده و می خواهد رو در روی اروپاییان بایستد. قبل از آنکه با ایران ستیز داشته باشد بر این باورم که ترامپ با اروپا سر ستیز دارد و نه با ایران. یعنی جای مناسبی پیدا کرده و می خواهد اجماع و اتحاد اروپاییان را بهم بزند و اوتریته و شیخوخیت و زعامت آمریکا را بر اروپا از این منظر تثبیت کند. الان اروپا هم متوجه این مسئله شده است. درحال حاضر اروپائیان هم فرصتی را پیدا کرده اند که از این طریق جلوی آمریکا بایستند. آنها از این فرصت استفاده می کنند تا استقلالی برای خودشان تعریف کنند که همه چیز حرف امریکا نباشد. آنها فی الواقع دلشان اصلا برای ما نسوخته است. اروپاییان نمی توانند هیچ تضمینی به ما هم بدهند چون توانش را ندارند. علتش این است که دنیا، دنیای شرکتهاست و شرکتها هم خصوصی اند و ارتباطی به دولت ها ندارند. مثلا فرانسه نمی تواند توتال را وادار کند که حتما با ایران قرارداد امضاء کند به خاطر اینکه توتال هیچ وابستگی به دولت فرانسه ندارد و طبق قوانین حاکم بر شرکتها، توتال دارای استقلال است کمااینکه شِل و زیمنس استقلال دارند و غیره و ذالک. درواقع در اینجا یک موقعیت مناسب جنگ بین آمریکا و اروپاست. اروپا اگر تا اینجا که پیش آمده، بتواند اتحاد و اقتصاد خود را در مقابل آمریکا به بهانه برجام که یک سند بین المللی است، حفظ کند ما از این قضیه بهره مند خواهیم شد. یعنی عملا وضعیتی که اروپاییان می خواهند خود را از تحت الحمایگی که در قضایای جنگ سرد پیش امد و دنیا به دو قطب کاپیتالیتالیستی و سوسیالیستی تبدیل شده بود، رهایی دهند. فضایی که در آن آمریکا به عنوان مظهر کاپیتالیست در مقابل روسیه ایستادگی می کرد و اروپاییان را حمایت می کرد. حالا اروپاییان می خواهند استقلال خود را از آمریکا بعد از فروپاشی شووری و بعد از تمام شدن جنگ سرد اعلام کنند. ما می توانیم از این موقعیت بهترین استفاده را ببریم که اروپا می خواهد رو در روی آمریکا بایستد و استقلال خودش را اعلام کند و ایران وجه المصالحه شده که برای ما خوب است.

 

*به نظرتان آمریکا تلاش می کند که این فشار را تا چه حدی ادامه دهد؟ ۹۰ تا ۱۸۰ روز دیگر تحریم های نفتی و غیره شروع می شود. فضای بسیار سخت و فلج کننده ای ایجاد می شود؟

 

امریکا با تمام توان خودش فشار روی ایران را پیش خواهد برد. آمریکا با تمام توان وارد می شود و سختگیرانه ترین تصمیمات و تحریم ها را علیه ایران پیاده خواهد کرد و نمونه خیلی جالب آن، تحریم رئیس کل بانک مرکزی ماست! شما اگر تحریم هایی که در گذشته بوده مثلا قطعنامه ۱۹۲۲ یا تحریم هایی که کنگره یا روسای جمهور آمریکا داشتند که نفت و سوئیفت و کشتیرانی و بانک ما را هدف قرار می دادند، تحریم های سختی علیه ایران خواهد بود.

 

اروپا تصمیم گرفته اند از برجام حمایت کنند. این حمایت تا چه حدی می تواند برجام را نجات دهد؟

 

اروپایی ها راهی با عنوان «انسداد تحریم ها» را در پیش گرفته اند. این انسداد تحریم ها مالِ امروز و دیروز نیست و به دهه ۹۰ میلادی برمیگردد. وقتی شوروی دچار فروپاشی شد و از مناسبات قدرتی در کوبا بیرون آمد، آمریکا تحریم های سختی را علیه کوبا پیاده و عنوان کرد که این تحریم ها را علیه کوبا خواهد داشت. اروپایی ها می دیدند تحریم هایی که آمریکا علیه کوبا پیاده کرده دیگر جنگ قدرت قبلی نیست. درواقع دیگر کوبا محور شرارت نیست. زمانی که شوروی وجود داشت کوبا پایگاهی بود که شوروی از پایگاه کوبا احتمالا برای زدن آمریکا استفاده می برد. ولی دیگر با فروپاشی شوروی آن جایگاه و نقش را نداشت و کسی نبود که بخواهد از خاک سرزمین کوبا استفاده کند و بخواهد برای امریکا ایجاد شر کند. پس به چه علت کوبا باید تحریم شود؟! لذا قانون انسداد تحریم ها را پیاده کردند. یعنی در مقابل تحریم هایی که آمریکا علیه کوبا ایجاد می کرد به شرکتهایی که میخواستند در کوبا کار کنند، تضمین می دادند تا کارشان را در کوبا انجام دهند و چنانچه آمریکا کوبا را تحریم و مشمول پرداخت جریمه کرد، اروپا جریمه را بپردازد. درواقع تضمینی برای حضور شرکت ها که بتوانند در کوبا کار کنند. اما کشور کوبا کوچک و نوع مناسبات محدودی داشت و اصولا اقتصاد خیلی بسته ای داشت و مشابه ایران نیست. ایران دارای یک گستره زیاد شامل نفت، گاز و معدن است و الان این معضل پیش آمده و انسداد تحریم ها در ایران همانند کوبا نیست بلکه وسیع تر است. آیا آمریکا می تواند همانند کوبا اروپاییان را به این سو جذب کند که به شرکتهایی که به رغم تحریم در ایران سرمایه گذاری و فعالیت کنند، تضمین دهد که چنانچه آمریکا تحریم شان کرد جریمه تحریم ها را بپردازند یا مانع از تحریم ها شوند؟ البته که نمی تواند. نه ایران، کوباست و نه این شرکتها به آن محدودی هستند. شرکتهای بزرگی که اقتصادشان به شدت در اقتصاد آمریکا درهم تنیده، اشتراکاتی دارند و نهایتا اروپا از نظر تضمین نمی تواند پشتوانه ای برای ایران باشد. ولی می تواند یک اتفاق و اتحادی باشد که حداقل از نظر روانی کمک ایران باشد که ایران بتواند با شرکتهای کوچک مراوده داشته باشد. مثلا به جای توتال با شرکت کوچک  «آنی» که ایتالیایی است و سالانه ۶ میلیارد دلار تجارت دارد، کار کند. این شرکت در ایران کار می کرد اما رفت. یا شرکت کشتیرانی «مارکت» که ۶۰، ۷۰ درصد حمل ونقل دریایی جهان برعهده دارد از ایران درحال رفتن است. شرکتهای کوچک نمی توانند کار آنها را بکنند. اما شرکتهای کوچک می توانند یک اقتصاد کم رمقی را فرماندهی و هدایت کنند که با این اقتصاد کم رمق شاید بتوانیم مدتی در مقابل آمریکا مقاومت کنیم. آمریکا سال آینده انتخابات میان دوره ای دارد و دو سال و نیم آینده انتخابات ریاست جمهوری دارد. ما باید به این امید باشیم که درانتخابات میان دوره ای، سنا و مجلس نمایندگان از انحصار جمهوریخواهان درآمده و دو سال و نیم دیگر که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار می شود، ترامپ نتواند آرای لازم را بدست بیاورد. 

 

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.