مرتضی حاجی فعال سیاسی اصلاح‌طلب می گوید: موافق و مخالف در همه جوامع وجود دارد اما رای‌دهندگان به روحانی در واقع اکثریتی هستند که به برنامه‌های او رای داده‌اند و بر همین اساس اقیلت باید نظر این اکثریت را محترم شمارند.

مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید؛

 

*مخالفان داخلی نسبت به مشکلاتی که بر سر راه برجام به وجود آمده، فشارهای خود را نسبت به گذشته بیشتر کرده‌اند و حتی با وجود صحبت‌های رهبری برجام را شکست‌خورده می‌دانند. نظرتان درباره این فشارها چیست؟

 

از این بداخلاقی‌ها در سال‌های پیش هم داشته‌ایم، پیش از این هم بوده که رقیب به جای رقابت منطقی و جوانمردانه تلاش می‌کند نقاط ضعف را بگیرد، بزرگ کند و نقاط قوت را نادیده بگیرد و به این ترتیب تلاش کند تا پایگاه مردمی دولت را در افکارعمومی ضعیف کند. اگر بخواهیم به این موضوعات خوشبینانه نگاه کنیم رقابت سیاسی است و اگر بدبینانه بنگریم همراهی با ترامپ، اسرائیل و عربستان و ... است. نه اینکه از آنها خط بگیرند بلکه یک نوع نگاه مشترک را می‌توان از این موارد برداشت کرد. در صورتی که بیش از هر زمانی به اتحاد و انسجام نیاز داریم و باید دستگاه اجرایی و دیپلماسی کشور را مورد حمایت قرار دهیم که در عرصه‌های بین‌المللی مشخص باشد از پشتوانه همه مردم برخوردار است.

برخی چنین رفتارهای نادرستی دارند اما به هر حال در همه دنیا این گروه وجود دارند و در کشور ما هم همین‌طور است. همه فکر می‌کنند به نفع کشور موضع‌ می‌گیرند و حرف می‌زنند، حالا برخی فکر می‌کنند انسجام ملی با اینکه با بقیه دنیا سرشاخ باشیم تامین می‌شود و برخی هم فکر می‌کنند تامین منافع ملی در این است که انسجام خود را در ایجاد سازندگی و رونق اقتصادی و رونق فرهنگی در کشور به کار بگیریم. بعضی طرفدار آن نظر و بعضی هم طرفدار این نظر هستند، نمی‌توان آنها را متهم کردف ضمن اینکه وجود نظرات متفاوت اجتناب‌ناپذیر است.

 

*اگر مردم از رایی که به دولت روحانی داده‌اند ناامید شوند چه تبعاتی برای دولت و حاکمیت دارد؟

 

دولت کیست؟ آیا تنها شامل فردی به عنوان رییس‌جمهوری و چند وزیر دولت می‌شوند یا اینکه تفکیک ملت و دولت خود مسئله‌ای است. بدنه دولت که تصمیم‌سازی‌های دولت از آنجا آغاز می‌شود همین مردمی هستند که مشکل معیشتی، اقتصادی دارند، گلایه‌های فرهنگی دارند و از مسدودشدن تلگرام ناراحت می‌شوند و فکر می‌کنند آن‌طور که باید و شاید مورد اعتماد نیستند. بنابراین اینها همین بدنه دولت هستند که در دانشگاه‌ها، آموزش و پرورش، وزارتخانه‌های صنعتی و اقتصادی و ... هستند. به این شکل نیست که بگوییم چیزی جدای از ملت با تعدادی عضو وجود دارد که اینها دولت هستند و بقیه چیز دیگری هستند، دولت و ملت در هم تنیده هستند.

بله در هرم تصمیم‌گیری کشور جاهایی به نام هیات‌دولت، مجلس و نهادهای دیگری هم در کنار اینها وجود دارند که تصمیم‌گیر هستند اما تصمیم‌سازی را مردم انجام می‌دهند. هرچند این نکته مهمی است که تصمیم‌گیران به نظر تصمیم‌سازان اهمیت دهند؛ یعنی بازتاب تصمیمات خود را در بین مردم ببینند، تصمیمات بعدی را با توجه به این بازخوردی که دریافت می‌کنند، انجام دهند و راهی را انتخاب کنند که مقبولیت بین مردم دارد و بین تصمیم‌سازان دلسردی ایجاد نکند. باید پذیرفت که قطب‌های قدرت متعددی در کشور ما وجود دارند؛ اصل تفکیک قوا که اصل مورد قبولی است بعضی مواقع به گونه‌ای رفتار می‌شود که معنی تفکیک قوا را مخدوش می‌کند. بعضی مواقع تفاسیری از برخی اصول نمایش داده می‌شود که در طول زمان هم تغییر می‌کند و مشکل‌ساز می‌شود. به نظرم این اتفاق جمع‌کننده‌ای هم لازم دارد تا سران قوای مختلف و تصمیم‌گیران آنها بپذیرند مسئول اداره کشور دولت است و نظرات دولت باید تاثیرگذار باشد در آنچه آنها می‌گویند و می‌خواهند عمل کنند.

 

*این رفتارها چه تبعاتی برای جامعه دارد؟

 

دولت برایند رای مردم و رییس‌جمهوری برگزیده مردم است و علی‌القاعده مردم براساس برنامه‌ای که او در دوره انتخابات اعلام کرده، او را پذیرفته‌اند و رایی که داده‌اند به تعبیری رای به برنامه‌هاست نه به شخص، اگر هر کس مستقل از تصمیم دولت عمل کند سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. اگر کس دیگری هم بود و چنین برنامه‌هایی را ابراز و تدوین می‌کرد و مردم در او می‌دیدند که بتواند اجرا کند به او رای می‌دادند و آنچنان کاری به اسم‌ها نداشتند و علی‌القاعده ندارند، به همین دلیل هم تبلیغات انتخاباتی مطرح می‌شود. این چیزیست که با اکثریت قاطع به عنوان خواسته مردم مطرح شده، اقلیتی هم هستند که نظر دیگری دارند و نظر آنها هم محترم است. در همه جوامع اقلیت باید به تصمیم اکثریت احترام بگذارد و اقلیت هم تلاش کند تا برای مراحل بعدی اکثریت را جلب و جذب کند. فکر می‌کنم باید به این موضوع دقت داشته باشیم که دولت چیزی جدای از ملت نیست و نباید چنین تلقی داشته‌ باشیم. دولت برآمده از ملت و محصول رای ملت است و درست است که تصمیم‌گیرنده است اما این ملت است که تصمیم‌سازی می‌کند.

 

*با توجه به خروج آمریکا از برجام فکر می‌کنید باید در سطح بین‌المللی چگونه عمل کرد؟

 

از سال‌های دور و اول انقلاب با خصومت‌هایی از طرف بعضی از کشورها و در راس آنها امریکا روبرو بوده‌ایم و به شیوه‌های مختلف باعث آزار و اذیت مردم انقلاب‌کرده ما در مقاطع گوناگون شدند. حتی در جنگی که به ملت ما تحمیل شد به نفع دشمن متجاوز عمل کردند و از آنها پشتیبانی سیاسی و نظامی کردند. شرایط ما را در سخت‌ترین تحریم‌ها نگه داشته بودند ما از کشوری که بنای رفتارش بر ما را بر خصومت گذاشته انتظاری زیادی نداریم. اینجا یک موضوع مطرح است و آن اینکه در همه مسائل دنیا و امور کشورها حرف آخر را او می‌زند و خودش را حاکم بلامنازع کشورها می‌داند. بنابراین هرجا ببیند ملتی تلاش می‌کند از زیر یوغ حکومت دست‌نشانده او خارج شود، شروع به آزار و اذیت می‌کند. جنگ ویتنام و بسیاری از مشکلاتی که در حال حاضر در منطقه داریم از این جمله هستند.

 

بنابراین با نگاه به اینکه یا باید به شکلی که او می‌خواهد درآییم یا اینکه خود را برای مقابله با چنین رفتارهایی آماده کنیم، تصمیمی است که گمان می‌کنم تکلیفش از همین الان مشخص است. ما می‌خواهیم به شیوه خود پیش رویم و باید خود را آماده کنیم تا اینگونه رفتارهای ایذایی امریکایی‌ها کمترین تاثیر را بر ما داشته باشد.

 

نکته دیگر اینکه این موضوع منهای اینکه چقدر تصمیم گرفته شده عاقلانه یا غیرعاقلانه بود بعید می‌دانم که کسی در دنیا باشد که این تصمیم آقای ترامپ را مگر هم‌پیمانان دست به سینه مانند عربستان و ... تایید کند.

 

فکر می‌کنم براساس سیاستی که رهبری هم چندی پیش مشخص کردند که رابطه با دنیا را توسعه دهیم و ارتباطمان را با دنیا با حفظ منافع خودمان و منافع طرف مقابل یعنی به صورت برد- برد توسعه دهیم؛ یعنی نه قصد داریم که از حقوق خود بگذریم و نه اینکه حقوق دیگری را نادیده بگیریم. با این فرض فکر می‌کنم در نهایت باید ارتباطمان را با اروپایی‌ها تنظیم کنیم و بهتر از گذشته تلاش کنیم برجام را با آنها پیش ببریم.

 

*پس معتقدید که برخلاف خواست مخالفان دولت، تیم مذاکره‌کننده باید با اروپایی‌ها ادامه دهد؟

 

من به عنوان یک شهروند غیرمتخصص در امور سیاست خارجی فکر می‌کنم حالا که بخش قابل توجهی از اروپایی‌ها اعلام کرده‌اند که در برجام می‌مانند و از آن حمایت می‌کنند، نباید برخی با ادبیاتی با اروپایی‌ها صحبت کنند که آنها را بترسانند و موضع آنها را به تدریج تبدیل به موضعی مانند موضع ترامپ یا پیروی از او کنند. این اتفاق به نفع منافع ملی نیست؛ یعنی فکر می‌کنم تکلیف ما برای تامین منافع ملی در اصل توسعه ارتباط با دنیاست البته دنیایی که قصد تجاوز به حقوق ما را ندارد و حاضر است به صورت برد- برد در مراودات سیاسی و اجتماعی با ما همراهی داشته باشد. فکر می‌کنم در این مقطع نه اینکه بگوییم کاملا می‌توانیم اعتماد کنیم اما به هر حال باید بتوانیم رابطه‌مان را با اروپا تقویت کنیم مگر اینکه آنها هم بخواهند روش دیگری پیش بگیرند، که در آن صورت ما هم باید تصمیم درست را در برابر آن اتخاذ کنیم.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.