تندروهای اصولگرا به دنبال شبه کودتا علیه روحانی؟
مهمترین بخش های سخنان او به شرح زیر است:
- حتی خیلیها به من حمله میکنند و میگویند دست شما و دست آقای روحانی و یک جورهایی دست مجموعه نظام در یک کاسه بود و شما بازارگرمی کردید که مردم بیایند و در انتخابات شرکت کنند. یعنی وضعیتی که دولت آقای روحانی در چهار سال اول داشت، به رغم همه مشکلات و مسائلی که ایشان با آن روبهرو بود، ولی اینطوری نبود که اینقدر اعتبارش را از دست بدهد. یعنی من میخواهم بگویم که بخشی از آن ۲۴ میلیون رایی که آقای روحانی آورد، مال خود ایشان بود نه به واسطه دکتر حسن روحانی بلکه به واسطه مجموعه عملکرد دولت اول ایشان، دولت یازدهم که تا حدود زیادی اگر نگوییم که با اقبال رای دهندگان مواجه شده بود ولی به هر حال باعث اعتباری برای ایشان شده بود. یا حداقل بخش عمدهای از آن اعتبار ۲۴ خرداد ۹۲ را ایشان حفظ کرده بود. ولی در دولت دوم به سرعت حیرت انگیزی میتوان گفت که از مهرماه سال گذشته به این سو، واقعا در نیمه دوم سال ۹۶، از مهر تا اسفند ۹۶ اگر شما منحنی را ترسیم کنید -نمیخواهم لغت محبوبیت را به کار ببرم- ولی اعتبار ایشان دارد به شدت سقوط میکند و یک منحنی دیگری اگر ترسیم کنیم که اسمش را منحنی پشیمانی گذاشتهام، این منحنی دارد به سرعت رو به صعود و بالا حرکت میکند. یعنی روزبهروز بر تعداد کسانی که ابراز و احساس پشیمانی میکنند از اینکه به ایشان رای دادند، بیشتر و بیشتر میشود.
- جریان اصولگرای تندرو خیلی خوشحالند از اینکه ایشان اعتبارش را از دست بدهد، خیلی خوشحالاند از اینکه ایشان هیچ اعتباری نداشته باشد، خیلی خوشحالند از اینکه تعداد کسانی که ابراز و احساس پشیمانی میکنند منظما رو به ازدیاد برود ولی جایی که من با شما اختلاف نظر دارم این است که با صحبتهایی که قبل از مصاحبه هم داشتیم شما به نظر میرسد که معتقدید حالا اسمش را شبه کودتا بگذاریم که یک شبه کودتایی از سوی برخی از جریانات تندرو علیه دولت آقای روحانی به راه افتاده و قصدش زمینگیر کردن دولت آقای روحانی است و حداقلش این است که اگر دولت زمینگیر هم نشود به مردم نشان داده شود که دولت آقای روحانی هیچکاره است. یعنی شما یک چنین نظری دارید.
- درست است که جریان تندرو بسیار بسیار خوشحال و مسرور است و از اینکه روزبهروز از اعتبار آقای روحانی کاسته شود، حظ میکند. من این را قبول دارم. ولی اینکه تعمدا دارد برنامه ریزی میکند، سناریویی هست یا به قول شما شبه کودتایی هست یا سنارویی هست برای اینکه تعمدا این مساله صورت بگیرد اینجا هست که من با شما اختلاف نظر دارم. ضمن اینکه حاصلش یکی است. یعنی هم من و هم شما معتقدیم که دولت به سرعت دارد بیاعتبار میشود. دولت به سرعت دارد به حالت اینکه هیچ کاره است و به نقطه بنبست رسیدن، نزدیک میشود. فرق من با شما فقط این است که شما معتقدید این کار دارد تعمدا از سوی جریانات تندرو صورت میگیرد اما من معتقدم که در این کار تعمد و قصد و غرضی نیست بلکه یکسری جریانات سیاسی و تحولاتی بوده که نهایتا به اینجا ختم شده است.
- معتقدم خود آقای روحانی هم در اینکه دولتش بیاعتبار شده، کم تقصیر نداشته. یعنی چرا من به آن توطئهای که شما معتقدید که یک شبه کودتا دارد علیه ایشان شکل میگیرد، معتقد نیستم؟ برای اینکه من معتقدم خود آقای روحانی هم در اینکه دولتش به این نقطه سقوط کرده، بینقش نبوده است.
- جریان تندرو هم از بیاعتباری فراکسیون امید در مجلس و هم از بیاعتباری آقای روحانی استقبال میکند. چون بیاعتباری این جریانات یعنی اینکه آنها با اقلیتی که دارند بهراحتی هم مجلس و هم قوه مجریه را میگیرند. منتها ببینید! جایی که من با شما اختلاف نظر پیدا میکنم این است که آیا این بیاعتباری را یک جریان تندرو آمده طراحی کرده و به اجرا گذاشته؟ یعنی آن جریان تندرو میدانسته که اگر تلگرام فیلترینگ شود چه ضربهای به دولت آقای روحانی وارد میشود پس خواسته که این لطمه وارد شود و تلگرام را فیلتر کرده است؟ جریان تندرو در اینکه وضعیت ارز به این صورت دربیاید نقش داشته؟ و خیلی از چیزهای دیگری که میگویید باعث بیاعتباری دولت آقای روحانی شده. جایی که من با شما اختلاف نظر دارم، دقیقا اینجاست که آیا ما میتوانیم بگوییم که یک اتاق فکری در جایی هست و توسط تندروها دارد هدایت و اداره و برنامه ریزی و سازماندهی میشود و خلاصه کلام هدفش هم همین است که دولت روحانی را به اینجا بکشاند. من معتقدم چنین اتاق فکری وجود ندارد. ضمن اینکه باز با شما هم عقیده هستم که جریان تندرو بسیار خوشحال است از اینکه روحانی دارد بیاعتبار میشود. من حتی یک قدم هم بالاتر میآیم. من معتقدم جریان تندرو ظرف دو سال گذشته اول که شاهد بودیم چقدر با مذاکرات هستهای مخالف بود. بعد که توافق هستهای در تیرماه ۹۴ صورت گرفت، من معتقدم که جریان تندرو برای اینکه مبادا یک وقت تنش زدایی و نزدیکی بین ایران و آمریکا بهوجود بیاید، هر آنچه که در چنته داشت و هرآنچه که میتوانست و هر سنگ و کلوخ و تیغ و تیشهای که میتوانست در سر راه برجام انداخت. یعنی این فقط ترامپ نیست که علیه برجام شمشیر از رو کشیده. نه! تندروهای خودمان هم از روز اول به هیچ وجه اجازه ندادند که برجام یک نفسی بکشد و به اشکال مختلف سعی کردند که برجام ناموفق شود. چون موفقیت برجام باعث موفقیت دولت آقای روحانی و محبوبیت آقای روحانی میشد. اما این فقط مشکل تندروها با برجام نبود. مشکل دیگرشان این بود که در حقیقت این خطر وجود داشت که یک جور تنشزدایی و نزدیکی بین ایران و آمریکا بهوجود بیاید. البته این خیلی به بحث ما مربوط نمیشود اما میخواهم بگویم که اصولا تندروها از هر چیزی که باعث بیاعتبار شدن دولت آقای روحانی شود، کاملا و به شدت استقبال میکنند منتها همهاش این چیزهایی که باعث بیاعتباری دولت آقای روحانی شده، نقشه و طرح تندروها نبوده. بخش دیگرش هم ناشی از عملکرد خود آقای روحانی بوده است.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر