چرا اردوغان انتخابات را جلو انداخت؟
انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه قبلا قرار بود در نوامبر سال ۲۰۱۹ برگزار شود.
اردوغان اعلام کرد این تصمیم از آن رو گرفته شده که این کشور نیازی فوری به ریاستجمهوری اجرایی دارد.
اردوغان درباره انگیزه این کار افزود: «این تصمیم با در نظر گرفتن شرایط خاص منطقه، بهویژه جنگ و بحران سوریه و تحولات عراق گرفته شده است.»
خبرگزاری رویترز می افزاید که بعد از اعلام این خبر ارزش لیر واحد پول ترکیه تاحدی تقویت شد و حوالی ساعت یک بعداز ظهر به وقت گرینویچ بهای آن در برابر دلار به حدود ۴.۰۶ افزایش یافت.
اعلام انتخابات زودهنگام دقیقا در حالی مطرح شد که اتحادیه اروپا هر گونه گشایش فصل جدید از مذاکرات مربوط به عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا را منتفی دانست.
کمیسیون اروپا با انتشار گزارش ارزیابی کشورهای نامزد عضویت در اتحادیه اروپا اعلام کرد تنش هایی که ترکیه در دریای اژه و دریای مدیترانه شرقی به وجود آورد مناسب روابط خوب با کشورهای اروپایی نیست و به امنیت و ثبات منطقه ای آسیب وارد می کند.
یوهانس هان، کمیسر اتریشی مسئول سیاست عضویت دیگر کشورها در اتحادیه اروپا در این باره می گوید: تحلیل ما حاکی از آن است که این کشور با سرعت زیاد در حال دور شدن از اتحادیه اروپاست.
اما چرا ترکیه به اینجا رسید؟ شبکه یورونیوز دو روز پیش در گزارشی پیرامون سیاست خارجی آنکارا نوشت:
احتمالا سردرد خواهید گرفت اگر سیاستهای ترکیه در قابل سوریه را دنبال کنید. آنکارا انواع و اقسام راهبردهای متناقض را در قبال آنچه اینروزها درباره دمشق میگذرد اتخاذ کردهاست. حتی لازم نیست به پیشینه این روابط و مناسبات پربسامد رجب طیب اردوغان با بشار اسد در سالهای اخیر بپردازیم. شاید بررسی چند روز منتهی به حمله موشکی آمریکا به سوریه برای فهم چارچوب بسیار منعطف ترکیه در قبال سوریه کافی باشد.
درست پس از حملات شیمیایی به غوطه که کشورهای غربی مدعی هستند، کار دولت سوریه بوده، بکر بوزداغ، معاون نخست وزیر و سخنگوی دولت ترکیه ۸ آوریل/ ۱۹ فروردین دولت اسد را مسئول این حملات شیمیایی دانست. آقای بوزداغ همچنین ابراز امیدواری کرد «اینبار حملات شیمیایی دولت اسد بدون پاسخ نماند. در غیر این صورت توافقنامه ها، قوانین و سازمانهای بینالمللی معنی ندارد.»
اما درست دو روز بعد یعنی ۱۰ آوریل/ ۲۱ فروردین، رجب طیب اردوغان واکنش متفاوتی نسبت به معاون نخست وزیرش در خصوص حملات شیمیایی غوطه شرقی و دوما نشان داد.
«من عاملان قتلعام درغوطه شرقی و دوما را لعنت میکنم. مسئول این قتلعام هر کسی که باشد، تاوان کار خود را به شدیدترین نحو خواهد داد.» اردوغان هیچ اشارهای به بشار اسد و دولت سوریه نکرد. او همچنین برخلاف کشورهای غربی که روسیه را هم به خاطر حمایت از اسد مقصر میدانستند، از گفتگو و مذاکرهاش با ولادیمیر پوتین در این رابطه سخن گفت: «تلاش ما برای نابودی تروریستها ادامه دارد، دیروز (۹ آوریل) من با ولادیمیر پوتین در این خصوص گفتگو کردم و این مذاکرات ما ادامه خواهد داشت.»
یک روز بعد یعنی چهارشنبه ۱۱ آوریل / ۲۲ فروردین بینالی ییلدریم از آمریکا و روسیه خواست به دعوای خیابانی خود پایان دهند.
اردوغان جمعه ۱۳ آوریل/ ۲۴ فروردین بعد از مراسم نماز جمعه از لزوم برقراری آرامش در سوریه سخن گفت:
«در گفتگوهایی که با پوتین و ترامپ داشتم از هر دو طرف خواستم در قبال حوادث مربوط به سوریه حساسیت لازم را مد نظر قرار دهند. هر چند مقررات مربوط به استفاده از تسلیحات شیمیایی در قوانین بین المللی جایگاه مشخصی دارد، اما نقش سلاحهای متعارف را نیز در تشدید و ادامه جنگ نباید فراموش کرد و باید بررسی شود که سلاحهای شیمیایی موجب کشتار بیشتر میشوند، یا تسلیحات متعارف. به همان اندازه که سلاحهای شیمیایی موجب کشتار افراد میشود، کاربرد سلاحهای متعارف نیز موجب کشتار کودکان، زنان و افراد پیر و جوان بدون تمایز میشود.»
در چنین شرایطی اما درست ساعاتی پس از انجام حملات آمریکا، بریتانیا و فرانسه در بامداد روز شنبه ۱۴ آوریل/ ۲۵ فروردین وزارت خارجه ترکیه در بیانیهای از حملات ائتلاف به سوریه حمایت کرد: « ترکیه اقدام نظامی آمریکا، بریتانیا و فرانسه را پاسخی علیه رژیم سوریه می داند. این عملیات اقدامی در برابر حمله ضدانسانی و خلاف وجدان شیمیایی در شهر دوما است و با رضایت کامل از آن استقبال می کنیم.»
اما درست همین روز ۱۴ آوریل/ ۲۵ فروردین بینالی یلدریم نخست وزیر ترکیه مواضع متفاوتی نسبت به وزارت خارجه این کشور اتخاذ کرد: «هرچند این اقدام مناسبی بود، اما برای برخورد با بشار اسد کافی نیست. هفت سال است که در سوریه انسانهای بیگناه قتل عام میشوند، آیا تنها وقتی که حمله شیمیایی انجام میگیرد، انسانیت شما بروز پیدا میکند؟ تا به امروز کجا بودید؟»
و بالاخره رجب طیب اردوغان هم ۱۴ آوریل/ ۲۵ فروردین هم حملات به سوریه را یک درس خوب برای بشار اسد خواند:
اما از مجموعه مواضع متناقض ترکیه چه میتوان دریافت؟
احتمالا کلیدیترین جمله برای پاسخ به اینهمه سردرگمی در سیاست خارجی ترکیه را رجب طیب اردوغان پنجشنبه ۱۲ آوریل/ ۲۳ فروردین به زبان آورد. جایی که رئیس جمهور ترکیه از هر سه کشور آمریکا، روسیه و ایران نام برد:
«ما متحد آمریکا، شریک روسیه و همکار ایران هستیم و آنکارا از این روابط خود دست نخواهد کشید.»
ترکیه که در پرتو عملیات پرمناقشه خود در عفرین مورد انتقادهای جدی قرار گرفته، تلاش دارد با اتخاذ موضعی میانه، نارضایتی هیچ یک از طرفین را پدید نیاورد. به عبارت دیگر آنکارا میتواند که با عملیات موسوم به «شاخه زیتونش» به اندازه کافی مناقشه برانگیز بوده است. در نتیجه تلاش دارد با اتخاذ مواضعی متناقض رضایت همه طرفین را جلب نماید.
از سوی دیگر تاکید چندباره مقامات ترک بر این نکته که اقدامات کشورهای غربی در قبال سوریه دیر انجام شده، تلاش برای تایید سیاستهایی است که آنکارا در سالهای اخیر در قبال این بحران اتخاذ کرده و چندان هم موفقیت آمیز نبوده است. از سوی دیگر ترکیه امروز به خوبی دریافته که به راه افتادن یک جنگ تازه در منطقه رو به انفجار خاورمیانه، شعلههای بلندی خواهد داشت که آتشش در چشم تمام بازیگران منطقهای از جمله ترکیه خواهد رفت. در نتیجه تلاش میکند با یکی به میخ و یکی به نعل زدن، هم طرفین ماجرا را راضی نگه دارد و هم بتواند پروندههای منطقهای خود را پیش ببرد.
برخی کارشناسان بر این اعتقادند که مجموع دلایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اردوغان را وادار به چنین تصمیم کرده است.
خبرگزاری مهر در این باره می نویسد:
دلیل اصلی انتخابات زودهنگام را باید در چند فاکتور خلاصه کرد:
۱ ـ کاهش پول ملی: از آغاز سال جدید میلادی ارزش لیتر ترکیه در برابر دلار ۱۰ درصد کاهش یافته است و برگ برنده حزب عدالت و توسعه در انتخابات های گذشته، بهبود کیفیت و رفاه مردم ترکیه بوده است. اقتصاد پاشنه آشیل پایگاه اجتماعی اردوغان است. افزایش تهدیدات غرب به خصوص آمریکا، اقتصاد ترکیه را هدف قرار داده اند.
۲ ـ بر هم زدن انسجام احزاب مخالف: احزاب مهمی مانند جمهوری خلق، حزب خوب ، دموکراتیک خلق و سعادت جزو مخالفان اردوغان هستند. ائتلاف و انسجام لازم همچنان در میان این احزاب برای شکست اردوغان شکل نگرفته است.
۳ ـ تحولات جدید سوریه و حضور مستقیم غرب در غرب سوریه برای سرنگونی اسد و کاهش نفوذ روسیه و به خصوص ایران، روند بلوک آستانه را با چالش مواجه کرده است. چرخش ناگهانی ترکیه و حمایت از این حمله بعد از نشست آنکارا میان سه کشور بلوک آستانه، نشان می دهد که اردوغان تحول جدید را درک کرده است و به این نتیجه رسیده است که غرب به رهبری ترامپ برای تحولات جدید برنامه دارد و ترکیه نمی تواند بیش از این در زمین سوریه نقش متحد شرقی را بازی کند.
۴ ـ در نظر سنجی های محدودی که در ترکیه انجام گرفته است آمار ائتلاف دو حزب عدالت و توسعه و حرکت ملی زیر پنجاه درصد بوده است. اردوغان برای بالا بردن آرای خود استاد زمان سنجی است. در رفراندوم قانون اساسی اردوغان با کمتر از ۴ درصد آرا توانست رای آری را از تغییر نظام پارلمانی به ریاستی کسب نماید. این اعلام ناگهانی نشان می دهد که پیش بینی اردوغان این است که روند تحولات داخلی و منطقه ای به نفعش نیست و ادامه این روند باعث بالا رفتن آرا نمی شود بلکه امکان شکست وجود دارد.
۵ ـ عملیات شاخه زیتون در تسلط بر کانتون عفرین با چراغ سبز روسیه پیروزی بزرگی برای اردوغان در داخل بود و به نوعی شکست های قبلی سیاست خارجی ترکیه در سوریه را در نزد افکار عمومی ترکیه به فراموشی سپرد. همچنین حمایت چند حزب مخالف به غیر از حزب کردی HDP را به همراه داشت. در ادامه روند پاکسازی و امن کردن مرزهای جنوبی در منبج و کانتون کوبانی و جزیره کار سخت تر است و باید با آمریکا وارد مذاکره شود.
۶ ـ با اعلام از سوی ایران برای آزادسازی استان ادلب، پیش بینی اردوغان این است که در عملیات بعدی نیروهای متحد این بار ترکیه مقابل روسیه و ایران قرار می گیرد. استان ادلب امروز محل تجمع معارضان نظامی سوریه است و ترکیه در این استان دارای پایگاه های نظامی و صاحب نفوذ است. ترکیه امیدوار است همانگونه که ناتو از حمله جدید موشکی غرب حمایت کرد و وی نیز به تبع آن به عنوان عضو ناتو حمایت کرد در عملیات آزادسازی ادلب، ناتو در کنار ترکیه بایستد. این حمایت در سال ۲۰۱۵ بعد از انهدام سوخو روسی توسط ترکیه نیفتاد اما اگر این بار حمایت ناتو از ترکیه شکل بگیرد، اردوغان مطمئن می شود که حمایت غرب را در انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری ترکیه دارد و رقبایش شکست سختی خواهند خورد.
۷ ـ تمدید وضعیت اضطراری برای سه ماه دیگر صدای اتحادیه اروپا را هم درآورده است. بعد از کودتای نافرجام ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۶ هر سه ماه یک بار این وضعیت تمدید شده است. فرصتی برای اردوغان تا بتواند با قدرتی فراقانونی در شرایط اضطرار مخالفان جامعه مدنی و سیاسیون را تحت فشار یا دستگیر نماید. ادامه این روند تمدید در شرایط فعلی به نفع اردوغان نیست.
٨ ـ این انتخابات مانند اعلام پایان امپراطوری عثمانی و تولد جمهوری ترکیه ثبت تاریخی می شود. تغییر نظام پارلمانی به ریاستی به معنای یک نظام مقتدر است که دیگر پارلمان در آن نقش چندانی ندارد. البته با ریاست جمهوری اردوغان از سال ۲۰۱۴ این اتفاق افتاده است اما شکل قانونی به خود می گیرد. در صورت پیروزی حزب عدالت و توسعه ترکیه با شخص اقتدارگرایی مانند اردوغان وارد دورانی از ترکیه می شود که به صورت قانونی تا سال ۲۰۲۹ رهبری ترکیه را در دست دارد. این روند حکومتی همواره به نظام های خاورمیانه ای شباهت دارد که موروثی است.
۹ ـ شکست اردوغان با چند سناریو امکان پذیر است:
ابتدا، اجماع احزاب مخالف در دور اول روی یک نفر از سران احزاب مخالف یا شرکت چند کاندیدا در دور اول برای خرد کردن رای و سپس در دور دوم با اجماع بر کاندیدای رقیب اردوغان
دوم، حمایت غرب از رقیب اردوغان و استفاده از اهرم تحریم های اقتصادی و سیاسی برای شکستن رای اردوغان
سوم، کاندیدا شدن شخصی از حزب عدالت و توسعه مانند عبدالله گل رییس جمهور سابق که هم می تواند رای حزب عدالت و توسعه را دوپاره کند هم اجماع سایر احزاب مخالف را به همراه دارد.
سناریو آمدن عبدالله گل قوی ترین احتمال شکست اردوغان است و همچنان گل در سکوت به سر می برد.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر