آیا معادلات تازه ای در جنگ سوریه ترسیم می شود؟
المیادین گزارش داد: عملیات ارتش سوریه در غوطه شرقی در میان تحولات بنیادین اخیرا در بحران این کشور آغاز شده است؛ در حالی که این تحولات منجر به انتقال درگیری های نیابتی منطقه ای به درگیری های بین المللی بین قدرتهای بزرگ گردیده است.
وبسایت این شبکه آورده است: شکی نیست که این عملیات اساسا با هدف تقویت جبهه پایتخت سوریه، دمشق و تامین امنیت حدود ۵میلیون شهروند سوری انجام شده و نقطه عطف تازه ای در بحران سوریه را تشکیل می دهد که در دو جنبه نمود می یابد:اول، تفکیک معادله های منطقه ای که در طول سالهای گذشته ثروت خلیج بر آن تمرکز یافته است؛ بویژه سرمایه های عربستان و قطر از طریق حمایت از گروههای معارض در غوطه با هدف سرنگونی نظام اسد، و پایان دادن به تمام تاثیرات این معادله و از بین بردن باقی مانده نیروهایی که به نفع بیگانگان فعالیت می کردند، و دوم ایجاد معادله های جدیدی که با طبیعت تغییراتی که بر ماهیت درگیری حاکم است، هماهنگ بوده و قادر باشد با پیامدهای نبرد بین المللی که در افق سوریه ترسیم شده، مقابله کند.
آنچه گذشت پدیده اوج نگرفتن مواضع برخی پایتختهای بین المللی مانند واشنگتن، لندن و حتی سازمان ملل در مورد یافتن راه حلی برای بحران سوریه را تفسیر می کند و با وجود اینکه این دولتها و طرفها بنابر عادت به نواختن بر تار انسانی برای توجیه مواضع مخالف خود در جهت آزادسازی غوطه دمشق از گروههای مسلح تحت عنوان تحریر الشام ادامه می دهند؛ واضح است که علت اصلی مخالفت آنها با آزادی غوطه به نگرانی شان در مورد موفقیت ارتش سوریه در سیطره بر این منطقه یا حداقل تهدید آن برای نقش بر آب شدن نقشه این دولتها با مشارکت عربستان سعودی و اردن در مورد سوریه است؛ نقشه ای که در جهت براندازی نظام اسد طراحی شده بود. این دولتها می دانند که تحقق نقشه آنها مستلزم وجود معادله های میدانی در راستای وارد آوردن فشار بر دمشق است و بسته شدن پرونده غوطه چه از نظر نظامی و چه به لحاظ سیاسی این امکان را از آنها گرفته و عملا برنامه آنها را غیر قابل تطبیق می کند.
یک علت پنهان در پشت فریاد برخی پایتختها علیه عملیات غوطه شرقی، تاثیر اسرائیل بر آنهاست؛ چرا که صهیونیستها در بین این طرفها بیشترین زیان را از آزادی غوطه شرقی از تروریسم، و برقراری امنیت در پایتخت سوریه می بینند و هرگونه گشایش نظامی به نفع ارتش سوریه در هر منطقه ای در سوریه انعکاس های منفی بر اسرائیل خواهد داشت و موجب افزایش تنشها بین دولت عبری و محور مقاومت می شود.
در این سیاق، شاخص ها بر میزان اهمیت استراتژیک نبرد غوطه دلالت کرده و نشان می دهد که برخی دولتها و در رأس آنها ایالات متحده و اسرائیل برای توجیه دخالت خود در سوریه، مساله تلاش برای محدود کردن نفوذ ایران در این کشور را مطرح می کنند و بر همین اساس توجه زیادی به کریدور زمینی دارند که تهران را به عراق، سوریه و لبنان مرتبط میکند.
طبق این منطق، نبرد غوطه در ضمن نتایج آن منجر به پایان یافتن هر خطری در محدوده فرودگاه بین المللی دمشق و راهی می شود که این فرودگاه را از طریق قلمون غربی به بیروت مرتبط می کند. به همین دلیل، دولتهای مذکور تلاش می کنند فرودگاه دمشق را بعنوان مرکزی برای نفوذ ایران و مسیری برای رساندن کمکهای ایرانی به حزب الله، نشان دهند؛ امری که اهمیت نبرد غوطه را بویژه برای امریکا و اسرائیل، بیشتر می کند و بدین طریق می توانیم سبب درخواست برخی دولتها برای متوقف شدن عملیات ارتش سوریه و اصرار بر آتش بس در این منطقه را درک کنیم.
به دور از تحریکات رسانه ای در مورد امنیت مردم غوطه، ارتش سوریه که از جانب روسیه حمایت می شود، دلایل کافی و قوی برای آغاز عملیات نظامی در غوطه را در اختیار دارد که مهمترین آنها گروههای مسلح در این منطقه است که بندهای توافق کاهش تنشها را نقض کرده و تلاش کردند طی حمله ای بر منطقه غوطه شرقی مسلط شوند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر